آفتابنیوز : شرق نوشت: پاسخ به این سؤال قدری دشوار است.کافی است «غرب واقعی»، جدیدترین کار این کارگردان، را روی صحنه تئاتر مثال بیاوریم که از حدود یک هفته پیش روی صحنه رفته اما طی این مدت، تقریبا هیچ بازخورد رسانهایای نداشته است. اما چطور ممکن است کارگردان «هامون»، «پری» و «گاو» نمایشی روی صحنه ببرد و با بیتوجهی منتقدان و اهالی رسانه روبهرو شود؟
*****
مهرجویی سالهاست که با ترجمه نمایشنامههایی از درامنویسان مطرح جهان، به دنیای تئاتر پا گذاشته. او اردیبهشت ١٣٩٠، برای اولینبار با رویصحنهبردن نمایش «درس»، نوشته اوژن یونسکو، با بازی امیر جعفری، طناز طباطبایی و نادر سلیمانی، تجربه کارگردانی در تئاتر را پشتسر گذاشت؛ نمایشی که اجرای آن در مجموعه تماشاخانه ایرانشهر، انتقادات مختلفی را برانگیخت. برخی منتقدان این اثر نمایشی را زاده همان ذائقهای دانستند، که شماری از ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را رقم زده بود. برخی نیز معتقد بودند نمایشی ابزورد همچون «درس» یونسکو، با ایرانیزهشدن و افزودن رنگوبوی تختحوضی، از اصالت خود فاصله میگیرد. بااینحال «درس» در زمان اجرای خودش از موفقترین و پراستقبالترین اجراهای تئاتر بود.
اما «غرب واقعی» که از هفته گذشته هر شب ساعت ٢٢ با بازیگرانی چون امین حیایی، محمدرضا خلج، جمال مرتضوی و جمیله فردین در سالن شماره هفت پردیس سینمایی کوروش، روی صحنه میرود و از آثار شاخص سام شپارد است، هنوز با واکنش، نقد یا نظری از سوی منتقدان مواجه نشده است. این سکوت خبری در حالی اتفاق میافتد که مهرجویی خود نیز به نظر منتقدان - یا به تعبیر ویژه خودش، انشانویسان - بهایی نمیدهد. او اخیرا در مصاحبه با روزنامه جامجم صریحا نظرش را درباره آنها مطرح کرده: «اصلا حوصله منتقدان را ندارم. بهترینهایشان را دوست دارم. پرویز دوایی و ایرج کریمی و برخی دیگر از منتقدان بهترینها بودند، همین که دربارهات مینوشتند ارزش داشت. اینها فقط نقد نمیکردند، کارشان آنالیز و تحلیل متن خیلی عمیق، دقیق و بدون کینهتوزی و تعصب و تصلبهای ذهنی بود که اکنون منتقدان جوان درگیر آن هستند. الان فکر میکنند نقد فقط ایرادگرفتن است، نه نقد و آنالیز کامل یک اثر. اگر کسی چنین برخوردی با اثرم داشت آن را میخوانم و مورد توجه قرار میدهم در غیر این صورت بدون کوچکترین اهمیتی از کنارش میگذرم. مدام مینویسند این صحنه بد بود، اما دلیلی برای بدبودن این صحنه ندارند. بهتر است یک لحظه از دانش خودشان را در نوشتهشان به من نشان دهند و ثابت کنند که سینما را میشناسند و توانایی نقد یک اثر را دارند، بعد میشود نشست و درباره نظراتشان حرف زد».
باوجود سکوت منتقدان،کارگردانان تئاتر از دریچهای دیگر به فعالیت مهرجویی در عرصه تئاتر مینگرند. حمید پورآذری، کارگردانی که این شبها نمایش «سال ثانیه» را در زمین تنیس سعدآباد اجرا میکند، درباره اینکه کارگردانی با آن پیشینه پربار سینمایی، قدم در راه تئاتر میگذارد نظری مثبت دارد: «هر کسی حق دارد حرفه موردعلاقهاش را پی بگیرد. کاری که مهرجویی روی صحنه آورده، در سالنی خصوصی اجرا میشود که خیلی از کارگردانهای تئاتر آنجا نمایش اجرا نمیکنند، پس مهرجویی با حضورش در تئاتر جای کسی را تنگ نمیکند. نباید به این اتفاق، تنگنظرانه نگاه کرد. چهبسا این کار مهرجویی بتواند باعث رونق تئاتر شود. برای او حتما تئاتر جاذبهای داشته که به این سمت آمده. نگاهی که یک کارگردان نظیر مهرجویی برای خلق اثر دارد، در هر شرایطی احترامبرانگیز است. خوب و بدش هم نهایتا به نام خودش نوشته میشود. پس رویصحنهبردن یک نمایش توسط یک کارگردان سینما، نمیتواند محل انتقاد باشد. اینکه مهرجویی تئاتر کار میکند، خیلی هم خوب است چون با اعتبارش به این حرفه میآید و میتواند با پیشنهاداتی برای جامعه تئاتر، یک اثر را اجرا کند. خودم که تجربه کار با آقای فرمانآرا را داشتم، فارغ از بحث کیفی کار، دیدم ایشان به سبب تجارب سینماییشان شرایطی را برای تیم اجرا بهوجود آوردند که شرایط فوقالعادهای بود».
*****
نمایش «غرب واقعی» این شبها در سالنی غیرمتعارف برای اجرای تئاتر، تا سه هفته دیگر روی صحنه است. باید منتظر ماند و دید واکنش منتقدان و اهالی رسانه در برابر اظهارنظر تند مهرجويي، سکوت است و نادیدهگرفتن یا تاختن و «پنبه مهرجویی را زدن». وقتی کارگردان معتبری همچون مهرجویی، خودش را در کارگردانی تئاتر نیز محک میزند، آیا رسانهها باید به این اتفاق بیتفاوت باشند؟