کد خبر: ۳۲۰۷۶۶
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۱

مصباح علاوه بر هاشمی با شهید بهشتی هم زاویه داشت

تقابل آیت‌ا... مصباح با آیت‌ا... هاشمی تفاوت دو نوع نگرش فکری و سیاسی است که از ابتدا و حتی قبل از انقلاب شروع شد و تا امروز نیز به صورت کج‌دار و مریز ادامه داشته است. البته این تقابل به دلیل فعالیت بیشتر آقای مصباح در سال‌های اخیر شکل جدیدی به خود گرفته و شدت پیدا کرده است.
آفتاب‌‌نیوز :
 آرمان در گفت و گویی با احمد پورنجاتی نوشت: پس از رحلت حضرت امام (ره) به یک باره فعالیت سیاسی آقای مصباح بیشتر شد و از یک حالت درون‌گرایی سیاسی به حالت برون‌گرایی و کنش‌گرایی سیاسی تغییر وضعیت دادند. دلیل این مساله نیز جای تامل و بررسی دارد که چرا فعالیت‌های ایشان و هوادارانشان دقیقا پس از رحلت حضرت امام (ره) بیشتر شد و تا قبل از آن وضعیت دیگری داشت.

اهم اظهارات وي را در ادامه بخوانيد:

تقابل ديدگاه‌هاي آقاي هاشمي و آقاي مصباح يزدي از قبل از انقلاب آغاز شد. تقابل آيت‌ا... مصباح تنها با آيت‌ا... هاشمي نبود و وي با آيت‌ا... بهشتي نيز زاويه داشت. در نتيجه تقابل امروزي هاشمي و مصباح در مسائل سياسي تاريخچه بسي طولاني در مسائل سياسي و همچنين انديشه ديني دارد.

نگرش آيت الله مصباح در نهايت در شكل دولت محمود احمدي‌نژاد متبلور شد و به مدت هشت سال سكان مديريت كشور را به دست گرفت. البته اين هشت سال با خسارت‌ها و مشكلات متعددي براي كشور همراه بود.

 اصلاح‌طلبان اصيل كه عموما حول محور رئيس دولت اصلاحات قرار داشتند همواره در طول دوران دولت اصلاحات با احترام و تكريم با آيت‌ا... هاشمي برخورد مي‌كردند. اين وضعيت به شكلي بود كه حتي در دولت اصلاحات، در برخي از تنگناهاي سياسي از نظريات و تجربيات آيت‌ا... هاشمي استفاده مي‌شد. با اين وجود در مجموعه جريان اصلاح‌طلبي افرادي حضور داشتند كه به مرور زمان در دولت اصلاحات به نام و نشاني رسيده بودند و صداهاي بلندتري نسبت به بقيه داشتند. ممكن است اين افراد نسبت به آيت‌ا... هاشمي جفا كرده باشند يا اقداماتي انجام داده باشند كه مورد تاييد قاطبه اصلي اصلاح‌طلبان قرار نگرفته باشد. بنده به خاطر دارم كه اين‌گونه افراد در همان زمان نيز از طرف اصلاح‌طلبان اصيل و معتدل به خاطر مواضعشان مورد انتقاد قرار مي‌گرفتند. البته اين افراد نيز در مقابل نسبت به قاطبه اصلي اصلاح‌طلبي گلايه داشتند كه چرا در اين زمينه حمايت لازم از ديدگاهايشان صورت نمي‌گيرد. در كليت ماجرا، ديدگاه‌هاي اين افراد در بين قاطبه اصلي اصلاح‌طلبان جدي گرفته نمي‌شد. البته بنده ترجيح مي‌دهم نامي از اين عده به زبان نياورم. اين عده برخلاف قاطبه اصلاح‌طلبان به شكلي رفتار مي‌كردند كه گويا جريان اصلاح‌طلبي با آيت‌ا... هاشمي داراي زاويه عميق است و تلاش مي‌كردند ديدگاه‌هاي خود از جريان اصلاح‌طلبي را به مردم قالب كنند. در صورتي كه اصلا وضعيت به اين شكل نبود. نكته ديگر اينكه انتخابات دوم خرداد1376در دولت آقاي هاشمي اتفاق افتاد و ايشان نقش بسيار پررنگي در صيانت آراي مردم در آن انتخابات داشتند. مساله مهم اينكه دولت اصلاحات از بسياري از سياست‌هاي دولت آقاي هاشمي كه منطقي و عقلايي بود حمايت كرد و آنها را ادامه داد. برهم زدن رابطه اصلاح‌طلبان و آيت‌ا... هاشمي در گذشته يكي از سياست‌هاي شايع جريان اصولگرايان است.

آقاي علي لاريجاني را مثال مي‌زنم كه يكي از عقلاي اصولگرايي به شمار مي‌رود. برخوردي كه در شرايط كنوني تندروهاي اصولگرا با ايشان دارند مورد حمايت قاطبه اصلي اصولگرايان قرار ندارد. برخورد با ايشان حتي به برخورد فيزيكي در قم نيز كشيده شد. با اين وجود هيچ كدام از اصولگرايان اصيل از اين‌گونه برخوردها حمايت نكردند و اتفاقا در تقبيح آن سخن گفتند.

حضور آقاي ناطق نوري در انتخابات منتفي است. سابقه و منش آقاي ناطق نوري از ابتداي انقلاب و به‌ويژه در مقطع زماني دولت اصلاحات بيانگر رفتار همراه با عقلانيت و اعتدال است. در نتيجه نمي‌توان چنين شخصيت ارزشمندي را با توجه به اينكه خاستگاه جرياني و جناحي دارد در قبال يك جريان خاص سياسي تعريف كرد. آقاي ناطق نوري چهره‌اي معتدل هستند كه به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي تعلق دارند. به همين شكل آيت‌ا... هاشمي را نمي‌توان در يك جناح و جريان خاص تعريف كرد. آيت‌ا... هاشمي نيز يك سرمايه كم‌نظير انقلاب است.

وضعيت آقاي عارف كاملا مشخص است. شخصيت و منش ايشان به‌طور كامل در جريان اصلاح‌طلبي تعريف مي‌شود. شايد برخي عنوان كنند اگر اتفاقي كه در انتخابات رياست‌جمهوري براي اصلاح‌طلبان رخ داد و آقاي عارف به سود يك گزينه غيراصلاح‌طلب كناره‌گيري كرد در انتخابات مجلس نيز رخ بدهد بسيار خوشايند خواهد بود. اين در حالي است كه اين مقايسه به هيچ عنوان صحيح و عقلاني نيست.

در شرايط كنوني نيز نام بردن از برخي شخصيت‌ها مانند سيد حسن خميني كه جايگاهي فراتر از رقابت‌هاي سياسي دارند به عنوان نماينده يك طيف خاص سياسي صحيح نيست. با اين وجود حضور شخصيت اصيل، اسلام‌شناس و مردم‌شناسي چون سيدحسن خميني در انتخابات خبرگان را بايد به فال نيك گرفت و از آن حمايت كرد. ايشان شخصيت ميانسالي هستند كه آينده سياسي درخشاني خواهند داشت. نبايد با رويكرد سياسي، شخصيت‌هايي چون سيدحسن خميني را به حضور در انتخابات خبرگان دعوت كرد. بنده في‌النفسه حضور شخصيت‌هاي برجسته‌اي چون سيدحسن خميني كه داراي عقلانيت سياسي و مشي اعتدالي هستند را در انتخابات خبرگان مفيد و موثر مي‌دانم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین