من کجا و یکی مثل فردین کجا؟!
قهرمان سابق کشتی از اولین تجربه ورود به عرصه هنر بازیگری می گوید.
آفتاب‌‌نیوز : به زودی فیلم «من یک ایرانی ام» با بازی علیرضا حیدری قهرمان سابق کشتی کشورمان به روی پرده سینماها می آید تا بعد از هنرپیشه شدن فوتبالیست هایمان این بار یک قهرمان کشتی را در کسوت بازیگری ببینیم. علیرضا حیدری در بخشی از گفت و گویش در کافه خبر به سئوالات ما دراین زمینه پاسخ داد. متن کامل کافه خبر علیرضا حیدری را می توانید فردا در خبرآنلاین بخوانید.
چه شد که تصمیم گرفتید فیلم بازی کنید؟
نمی خواستم این کار را بکنم چون احساس می کنم سهم من در کشتی و بعد از آن هم در زندگی است. از طرفی خیلی مواقع زور زده ام که فراموش شوم تا راحت زندگی کنم. حالا بیایم بروم جلوی دوربین و یک قشر دیگری از جامعه به من توجه کنند و دوباره مسائل بیست و سه- چهار سالگی برایم پیش بیاید، خیلی سخت است.
بالاخره نگفتید چطور روبه روی دوربین پیدایتان شد؟
آقای نجفی چندین سال بود به من می گفت هم هیکلت و هم چهره ات به بازی می خورد، بیا بازی کن. اما من یک جورهایی او رادست به سر می کردم تا این که این اواخر یک بار به دفترم آمد و گفت بالاخره چه می کنی؟ من با گروه فیلمبرداری هم قرارداد بسته ام. راستش را بخواهید من هیچ وقت صراحتا نه نگفته بودم و همیشه جور رد کرده بودم که به او برنخورد، چون علاقه ای به این موضوع نداشتم و البته بیشتر می ترسیدم. چون این فضا فضای من نبود و احساس می کردم اگر وارد این فضا شوم چون کشتی گیر هستم، مردم از من انتظار دارند برایشان کشتی گیر شوم و می دانستم نمی توانم، چون الفبایش را بلد نبودم. تا روز آخر هم فکر می کردم قضیه شوخی است، ولی یک باره دیدم سوار هواپیما شدیم و رفتیم و دوربین را گذاشتند جلوی رویمان!
یعنی به همین سادگی؟
بله، بدون این که کسی به من بگوید چطور باید جلوی دوربین قرار بگیری و ... یک باره دیدم دوربین را روشن کرد و گفت شروع!
برای هر صحنه چند برداشت داشتید؟
این اواخر هر صحنه یک برداشت.
اوایل چطور؟
اوایل هم زیاد نبود. فقط یادم است یکی دو صحنه چون نزدیک غروب می شد و استرس تاریک شدن هوا را داشتم، کار به چندین برداشت رسید.
از بازی ات راضی بودی؟
در ابتدا خیلی می ترسیدم. ولی الان که فیلم را دیده ام از آن راضی هستم. آن زمان در قراردادم نوشتم اگر من راضی نبودم پول فیلم را می دهم که آن را نمایش ندهند. یعنی می خواستم یک میلیارد و نیم، دو میلیارد تومان بدهم که فیلم اکران نشود.
آقای نجفی در یک گفتگو گفته بودند منتظر باشید من یک محمدعلی فردین دیگر رو می کنم.
فردین یک نبوغ دیگری داشت و من اصلا در سینما در آن قد و قواره ها نیستم و سهم خودم هم نمی دانم. اصلا نباید هم می آمدم. من برای کشتی و برای یک داستان دیگری هستم. سینما آدم های خودش را می خواهد و من آدمش نیستم.
داستان فیلم چگونه است؟
قصه سیاوش و فریدون شاهنامه است و بعد وارد زمینه کشتی می شود.
چه شد که تصمیم گرفتید فیلم بازی کنید؟
نمی خواستم این کار را بکنم چون احساس می کنم سهم من در کشتی و بعد از آن هم در زندگی است. از طرفی خیلی مواقع زور زده ام که فراموش شوم تا راحت زندگی کنم. حالا بیایم بروم جلوی دوربین و یک قشر دیگری از جامعه به من توجه کنند و دوباره مسائل بیست و سه- چهار سالگی برایم پیش بیاید، خیلی سخت است.
بالاخره نگفتید چطور روبه روی دوربین پیدایتان شد؟
آقای نجفی چندین سال بود به من می گفت هم هیکلت و هم چهره ات به بازی می خورد، بیا بازی کن. اما من یک جورهایی او رادست به سر می کردم تا این که این اواخر یک بار به دفترم آمد و گفت بالاخره چه می کنی؟ من با گروه فیلمبرداری هم قرارداد بسته ام. راستش را بخواهید من هیچ وقت صراحتا نه نگفته بودم و همیشه جور رد کرده بودم که به او برنخورد، چون علاقه ای به این موضوع نداشتم و البته بیشتر می ترسیدم. چون این فضا فضای من نبود و احساس می کردم اگر وارد این فضا شوم چون کشتی گیر هستم، مردم از من انتظار دارند برایشان کشتی گیر شوم و می دانستم نمی توانم، چون الفبایش را بلد نبودم. تا روز آخر هم فکر می کردم قضیه شوخی است، ولی یک باره دیدم سوار هواپیما شدیم و رفتیم و دوربین را گذاشتند جلوی رویمان!
یعنی به همین سادگی؟
بله، بدون این که کسی به من بگوید چطور باید جلوی دوربین قرار بگیری و ... یک باره دیدم دوربین را روشن کرد و گفت شروع!
برای هر صحنه چند برداشت داشتید؟
این اواخر هر صحنه یک برداشت.
اوایل چطور؟
اوایل هم زیاد نبود. فقط یادم است یکی دو صحنه چون نزدیک غروب می شد و استرس تاریک شدن هوا را داشتم، کار به چندین برداشت رسید.
از بازی ات راضی بودی؟
در ابتدا خیلی می ترسیدم. ولی الان که فیلم را دیده ام از آن راضی هستم. آن زمان در قراردادم نوشتم اگر من راضی نبودم پول فیلم را می دهم که آن را نمایش ندهند. یعنی می خواستم یک میلیارد و نیم، دو میلیارد تومان بدهم که فیلم اکران نشود.
آقای نجفی در یک گفتگو گفته بودند منتظر باشید من یک محمدعلی فردین دیگر رو می کنم.
فردین یک نبوغ دیگری داشت و من اصلا در سینما در آن قد و قواره ها نیستم و سهم خودم هم نمی دانم. اصلا نباید هم می آمدم. من برای کشتی و برای یک داستان دیگری هستم. سینما آدم های خودش را می خواهد و من آدمش نیستم.
داستان فیلم چگونه است؟
قصه سیاوش و فریدون شاهنامه است و بعد وارد زمینه کشتی می شود.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید