آفتابنیوز : هر كس يك غلط املايي از من بگيرد، يك ليره طلا به او خواهم داد.
سپس كاغذي نوشت به نوكرش داد و گفت: اين نامه را ببر خدمت حضرت حجه الاسلام آقاي حاج ملاعلي كني، ممهور كند و بياور.
شیخي از طلاب در حضورش نشسته بود. گفت: حضرت اجل! يك ليره بدهيد! زيرا ممهور غلط است. مُهر به فارسي است و در صيغه عربي بر وزن اسم مفعول نمي آيد. بفرماييد مختوم كند.
شاهزاده يك ليره داد. اما در اين صدد بود كه اين اشتباه را جبران كند. خواست عذر آن را چنين بياورد كه وانمود سازد، مريض بوده، توجهي به صحّت و سقم كلام خود نداشته، لذا گفت: من امروز حالم خوب نبود و صبح، مقداري خاكشير خوردم.
شيخ گفت: يك ليره ديگر مرحمت فرماييد! خاكشير غلط است و خاكشي صحيح است. شاهزاده يك ليره ديگر هم داد و باب سخن را گردانيد و از اين در داخل شد كه شيخ را تجليل كند و ادبيت او را تحسين نمايد تا دليل بر فضل خودش هم باشد.
گفت: آقاي شيخ! شما واقعاً مرد دانشمندي هستيد و من تاكنون غَبْن داشتم كه از محضر شما استفاده كنم.
شيخ گفت: لطفاً ليره سوم را هم بدهيد، زيرا بايستي غبن را به فتح باء بخوانيد نه به سكون باء چنانكه نصاب هم مي گويد: "غَبْن در زرها زياد است وغَبَن در رأيها" شاهزاده با كمال انفعال و تعجب ليره سوم را داد و از جابرخاست و به اندرون رفت.