کد خبر: ۳۲۴۴۲
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۸۴ - ۱۲:۱۰
گفت‌وگو دکتر ابراهیم متقی استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران

سال 2006، پرونده هسته ای بر لبه پرتگاه

آفتاب‌‌نیوز : دکتر ابراهیم متقی؛ استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ضمن ارزیابی سخنان البرادعی می گوید: «بخشی از اطلاعاتی که البرادعی به دست می آورد، ناشی از فعالیت بازرسان آژانس و بخش دیگر مربوط به تبادل اطلاعات آژانس با نهادها و قدرت های بین المللی است.» 

این متخصص «امور مربوط به حوزه آمریکا» و «استراتژیک» با تشریح مسئولیت البرادعی در آژانس بین المللی انرژی اتمی و قطعی شدن پرونده ایران تا یک سال آینده می افزاید: «من فکر می کنم در سال 2006 ایران در شرایط لبه پرتگاه قرار می گیرد.» 

افزایش «فشارهای بین المللی»، ساختار «تبعیض آمیز نظام بین المللی» و استراتژی نظامی «آمریکا» و «اسرائیل» نسبت به پرونده هسته ای ایران؛ از جمله محورهای دیگری است که دکتر متقی در این گفت‌وگو به تحلیل و ارزیابی آنها می پردازد. 


چرا البرادعی اعلام کرد با از سرگیری فعالیت های غنی سازی تهران در سایر نیروگاهایش، احتمال دسترسی ایران به تولید بمب اتمی تا چند ماه آینده امکان پذیر می شود؟
- کار ویژه دکتر البرادعی در آژانس بین المللی انرژی اتمی در چارچوب ساختاری آژانس و همچنین ویژگی های موجود نظام بین المللی مورد ارزیابی قرار می گیرد. 

افرادی عهده دار مسئولیت در نهادهای بین المللی می شوند که: 1- نگرش آنان معطوف به حفظ وضع موجود باشد 2- چگونگی انتخاب این افراد براساس پذیرش قدرت های بزرگ است 3- متغیرهای الگویی که مدیران نهادهای بین المللی مورد استفاده قرار می دهند، باید تمایز چندانی با نگاه های ارایه شده در سطح بین المللی نداشته باشد. 

بنابراین افکار عمومی در سطح بین المللی، در رابطه با فعالیت های هسته ای ایران،‌ جلوه هایی از بدبینی را به نمایش می گذارد. 

طبیعی است که البرادعی که در سال 2005 جایزه «صلح نوبل» را دریافت کرده، نسبت به مسائل هسته ای حساسیت ویژه ای داشته باشد. 

بخشی از اطلاعاتی که البرادعی به دست می آورد،‌ ناشی از فعالیت بازرسان آژانس است. بخش دیگری از اطلاعات مربوط به تبادل اطلاعات آژانس با نهادها و قدرت های بین المللی دیگری است که نسبت به فعالیت های هر کشور از جمله ایران اطلاعاتی را به دست می آورند. در چنین شرایطی نگرش البرادعی تابعی از فعالیت های موجود ایران، قابلیت های تکنیکی فعلی ایران، فعالیت های گذشته ایران و همچنین ادراکی است که سیاست بین الملل نسبت به ایران دارد. 

این بدبینی عمومی نسبت به انرژی هسته ای ایران؛ چقدر می تواند روی تصمیمات البرادعی تاثیرگذار باشد؟
- وقتی که جو عمومی نسبت به ایران کاملا بدبینانه باشد،‌ چنین جوی در تصمیم گیری و آرای البرادعی هم تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین باید بر این نکته تأکید داشت که نگرش البرادعی نمی تواند ماهیت مستقل داشته باشد و طبیعی است که تحت تاثیر “imputs” یا «اتهام هایی» قرار می گیرد که از محیط اطرافش به دست خواهد آورد. از سوی دیگر فضای بین المللی هم در رابطه با ایران نگاه کاملا بدبینانه‌ای دارد و درصدد است تا از طریق اعمال فشارهای روانی و سیاسی همه جانبه فضایی را در ایران به وجود آورد که انعطاف پذیری ساختاری در ایران نسبت به خواسته های آژانس افزایش پیدا کند. 

تاکتیک رفتاری آنان بر این امر قرار دارد که اگر آنها فشارشان را کاهش دهند،‌ ایران نگاه جدی تری نسبت به فعالیت های هسته ای نخواهد داشت و طبعا در فضای فعلی، رویکرد کشورهای غربی و همچنین آژانس بر این امر قرار دارد که به هر صورت ممکن از فعالیت مراکز غنی سازی اورانیوم در ایران جلوگیری به عمل بیاورند. همچنین از دستیابی ایران به پلوتونیوم که از طریق آب سنگین حاصل می شود، اجتناب کنند. 

آیا فشارهای بین المللی افزایش پیدا خواهد کرد؟
- طی ماه های آینده ما شاهد فشارهای متعددی از سوی آژانس و همچنین قدرت های بزرگ جهان علیه ایران خواهیم بود. با توجه به اینکه اجلاس بعدی آژانس، ‌در رابطه با ایران، در فوریه 2006 برگزار می شود،‌ به نظر من تهران شاهد نقطه عطفی در ارتباط با تصمیمات سیاسی و سازمانی نظام بین الملل در مورد فعالیت های هسته ای خود خواهد بود. 

از سوی دیگر مطالبی که در نشریه ساندی تلگراف انگلیس در ارتباط با فعالیت های نظامی اسرائیل علیه ایران مطرح شده را نباید زیاد دور از ذهن بدانیم. اگرچه مقامات اسرائیلی این موضوع را تکذیب کرده اند،‌ اما استراتژی نظامی اسرائیل مبتنی بر مقابله همه جانبه با کشوری است که از آمادگی لازم برای غنی سازی اورانیوم برخوردار باشد. 

آنها غنی سازی اورانیوم را به عنوان مقدمه ای برای دستیابی ایران به سلاح های هسته ای می دانند و در نتیجه،‌ علی رغم اینکه،‌ این حق در چارچوب مفاد NPT داده شده، اما فشارهایشان فراتر از قواعد موجود در معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای است. 

آقای دکتر! ما همزمان شاهد این هستیم که تونی بلر خواستار توجه بیشتر دولت انگلیس به انرژی هسته ای به منظور تولید برق است. ایران هم عنوان کرده است که برای تولید برق به انرژی هسته ای نیاز دارد. از سوی دیگر در حالی که آمریکا اطلاعاتی محرمانه در خصوص توسعه موشکی ایران که قابلیت پرتاب کلاهک هسته ای دارد، در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار داده است؛ پنتاگون نیز چندی پیش خواستار تصویب ساختن «بمب های نفوذی اتمی» از سوی سنای آمریکا شده است. چرا در شرایطی که فشار زیادی روی انرژی هسته ای ایران وارد می شود، خود قدرت های بزرگ می خواهند از امکانات نظامی و غیرنظامی هسته ای بهره برداری های بیشتری به عمل بیاورند؟
- طبیعی است که عدالت در سیاست بین الملل وجه ثابتی ندارد. عدالت تابعی از قدرت است. کشورهایی که در فضای متفاوت قدرت قرار دارند، نمی توانند انتظار داشته باشند که با آنها براساس یک نرم و هنجار برخورد بشود.
بنابراین روابط قدرت های هسته ای تابع قواعد کاملا متفاوتی است. آنها عضو «باشگاه هسته ای» هستند. بنابراین ما نمی توانیم این انتظار را داشته باشیم؛ قابلیت هایی که انگلستان به دست می آورد، ایران هم بخواهد همان قابلیت ها را به دست بیاورد. 

بحث خودی و غیرخودی در سیاست بین الملل یک امر کاملا طبیعی است. کسانی که در حوزه خاصی از قدرت قرار داشته باشند و جهت گیریشان در جهت حمایت از وضع موجود باشد،‌ طبیعی است که به عنوان مجموعه خودی تلقی می شوند و طبیعی است که در این فضا؛ ایران چنین جایگاهی ندارد. 

برآورد شده که در حدود یک میلیون نفر بر اثر کاربرد سلاح های شیمیایی در جنگ عراق علیه ایران مصدم شیمیایی شده اند. در حالی ما از سلاح هایی صدمه دیده ایم که به گفته سازمان تجارت جهانی بیش از 200 شرکت بین المللی از 22 کشور جهان،‌ این سلاح های غیرمتعارف را در اختیار دولت عراق قرار داده اند؛ چرا دولت ایران با مطرح کردن این مسأله عینی و ملموس در سطح جهان،‌ تا حدودی فشارهای هسته ای را تعدیل نمی کند؟
- چنین اقداماتی از سوی ایران انجام می شود. نهادهای مختلفی در چارچوب سازمان های رسمی و غیررسمی فعالیت دارند. اما ساختار موجود نظام بین الملل؛ ساختار تبعیض آمیز است. وقتی که سلسله مراتب وجود داشته باشد؛ تبعیض اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بنابراین تلاش هایی که ایران انجام می دهد، در جهت تاثیرگذاری بر افکار عمومی بین المللی اگرچه ناکافی است، اما به اندازه ای هست که به نهادهای بین المللی آگاهی لازم را بدهد. اما به دلیل وضعیت تبعیض آمیز، طبیعی است که نسبت به استدلال های ایران توجه چندانی نشود. 

با توجه به پرونده 12 هزار صفحه ای عراق که در آن اعلام شده بیش از 30 کشور از سال 1975 تا دهه 1990 در برنامه هسته ای این کشور دخیل بوده اند و همچنین اعلام محو کامل آثار باقی مانده از این سلاح ها و تاسیسات اتمی، بعد از حمله آمریکا و انگلیس به عراق از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی؛ آیا وضعیت پرونده ایران برای ارجاع به شورای امنیت و حمله نظامی،‌ مشابه با پرونده عراق خواهد بود؟ یا اساسا پرونده ایران جریان دیگری را طی می کند؟
- به طور کلی، شرایطی که آمریکا در منطقه دارد، کاملا با شرایط سال 2003 متفاوت است. پرونده ایران هم با پرونده عراق کاملا متفاوت است. چرا؟ به این دلیل که پرونده عراق به شورای امنیت رفته بود و بازرسان شورای امنیت در عراق گزارشاتی را داده بودند که هر چند این گزارشات ناقص بود، اما بهانه لازم را برای آمریکایی ها فراهم کرد.

 در وضعیت موجود، یعنی تا شش ماه آینده،‌ امکان هرگونه عملیات نظامی علیه ایران کاملا بعید است. 

آمریکایی ها در وضعیت موجود به شدت، در محدودیت ژئوپلتیکی قرار دارند. به شدت به فضا و ثبات ایران نیازمندند. از سوی دیگر استراتژیست های آمریکایی روی این موضوع تأکید داشتند که حمله نظامی آمریکا به ایران، بی ثباتی گسترده ای را در منطقه به وجود می آورد. از جمله این موارد می توانیم به مقاله «کلی فورد کوپچال» در نشریه «نشنال اینترست» اشاره کنیم که در اکتبر 2005 منتشر شده است.
 
این مقاله با عنوان «عقاید و واقعیت های ایرانی» چاپ شده است و «کوپچال» تأکید می کند که آمریکایی ها در شرایطی نیستند که عملیات نظامی را علیه ایران،‌ در کوتاه مدت به انجام برسانند. 

هر چند که نظریه پردازان دیگری مثل «مایکل لدین» نگاه کاملا متفاوتی دارند و آنان تلاش می کنند تا اقدامات نظامی آمریکا علیه ایران سرعت بیشتری پیدا کند. 

ولی تحلیل من بر این اساس است که فضای منطقه ای به گونه ای نیست که تا 6 ماه آینده دگرگونی هایی در استراتژی آمریکا علیه ایران ایجاد بشود. 

به عنوان آخرین سؤال، البرادعی عنوان کرده که تا یکسال آینده وضعیت پرونده ایران از طریق دیپلماسی و با مذاکره به سرانجام برسد. نظر شما در این مورد چیست؟
- من فکر می کنم در سال 2006 وضعیت به صورت قطعی شده ای خواهد بود. یعنی پرونده هسته ای ایران در لبه پرتگاه قرار می گیرد و مطمئنا تکلیف پرونده ایران در سال آینده میلادی مشخص خواهد شد. به این طریق که تصمیم گیری نهایی باید انجام بگیرد. اگر ایران درصدد باشد تا غنی سازی اورانیوم را در داخل کشور انجام بدهد، طبیعی است که واکنش های جهان غرب بی نهایت شدید خواهد بود. از سوی دیگر در فضای فعلی، علی رغم اینکه ما اعلام کرده ایم غنی سازی اورانیوم را انجام می دهیم و سایت اصفهان را فعال می کنیم و ...؛ اما هیچ اقدام عملی در این ارتباط انجام نشده است. این نشان می دهد که ایران از تمایل بیشتری برای همکاری با کشورهای اروپایی و جهان غرب برخوردار است. 

با تشکر از وقت مصاحبه ای که دادید.
- من هم ممنونم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین