آفتابنیوز : این دزدان به بهانه انتقال کالاهایشان با رانندگان تریلیها وارد مذاکره شده و در فرصت مناسب آنان را به قتل می رساندند.راز اقدامات اعضای این شبکه مخوف با پیدا شدن پیکر بیجان راننده یک تریلی خودروبر در منطقه کارسالار حد فاصل شهرهای زیرآب و شیرگاه فاش شد .بنا بر این گزارش، عصر 12 مهر 94 بود که یکی از ساکنان منطقه کارسالار در حال عبور از جاده فرعی حوالی یک کارگاه چوب بری با شنیدن صدای زنگ تلفن همراهی از لابهلای علفها با تعجب به آن طرف رفت.
به گزارش ایران ، این مرد وقتی به محل قرار داشتن تلفن همراه رسید با دیدن پیکر بی حرکت مرد جوانی در فاصله چند قدمی جاده شوک زده شد و ترس و دلهره بر جانش افتاد.او بعد از بررسی جسد متوجه شد که مرد جوان با اصابت ضربات کارد از پای در آمده و ساعتهای طولانی از مرگش می گذرد. وی بلافاصله موضوع را به مأموران پلیس اطلاع و آنان را در جریان ماجرا قرار داد.
دقایقی بعد اکیپی از مأموران پلیس خود را به محل حادثه رسانده و تحقیق درباره ماجرا را آغاز کردند. در حالی که هیچ مدرکی برای شناسایی مشخصات قربانی حادثه در محل وجود نداشت تلفن همراه قربانی حادثه بار دیگر به صدا در آمده و زن جوانی با نگرانی واضطراب نام شوهر خود را صدا کرد.بدین ترتیب در صحبت با این زن مشخص شد که قربانی حادثه مرد 39 ساله ای به نام علی یعقوبی است که با تریلیاش کار میکند.
وقتی ماجرای این قتل به پلیس آگاهی استان مازندران مخابره شد، با توجه به حساسیت ماجرا به دستور سردار مسعود جعفری نسب فرمانده پلیس استان مازندران تیمی از کارآگاهان مازندران به سرپرستی سرهنگ رستمی وارد عمل شده و تحقیق در این باره را آغاز کردند.در جریان بررسیهای ابتدایی، کارآگاهان پلیس دریافتند که قربانی جنایت روز حادثه 6 خودروی پارس را از شهر بابل برای تهران بارگیری کرده اما این محموله هرگز به مقصد نرسیده است.با توجه به این یافتهها و اطلاعاتی که درباره خودروی تریلی قربانی حادثه در اختیار کارآگاهان قرار گرفته بود عملیات ردیابی خودروها را آغاز کردند تا اینکه تریلی مورد نظر در منطقه هفت تن قائمشهر پیدا شد.این خودروی تریلی در حالی پیدا شد که هیچ خودروی صفر کیلومتری در یدک کش آن وجود نداشت و مشخص بود که عاملان قتل بعد از ارتکاب به جنایت محمولهها را با خود بردهاند.در این مرحله از تحقیقات تیمهایی از کارآگاهان آگاهی قائمشهر به سرپرستی سرهنگ طبری نیز وارد عمل شده و همزمان با پلیس آگاهی استان و مأموران بابل تجسس برای ردیابی خودروها و عاملان قتل را در دستور کار خود قرار دادند.در جریان بررسیهای انجام گرفته روی تریلی، پلیس متوجه شد که باک این خودرو نیست و احتمالاً در مسیر حرکت افتاده است.
تحقیق برای یافتن باک تریلی سرنخ اصلی برای ردیابی دزدان جنایتکار برای پلیس شده و راز تلههای مرگبار دزدان را فاش ساخت.
مأموران در مسیر تحقیقات خود دو مرد جوان در حالی که قصد فروش باک تریلی را داشتند بازداشت کردند. وقتی این دو متهم از سوی پلیس تحت بازجوییهای دقیق و فنی قرار گرفتند، با وجود انکارهای نخستین، بالاخره لب به اعتراف گشوده و از سرقت خودروها پرده برداشتند.
دزدان ادعا کردند که مردی به نام رضا معروف به رضا سیبیل نقشه سرقت را کشیده و آنها را در ماجرای دزدی با خود همراه کرده است.
در حالی که اقدامات یک اکیپ از پلیس برای ردیابی مخفیگاه این تبهکار آغاز شده بود گروه دیگری از مأموران با اطلاعات به دست آمده از دزدان بازداشت شده تعدادی از خودروها را ردیابی و کشف کردند.
رئیس باند که متوجه بازداشت همدستان خود شده بود با همسر صیغهایاش به سمت غرب استان فرار کرد تا با عبور از مرزهای آستارا از کشور فرار کند.
پلیس مازندران که تعقیب لحظه به لحظه این تبهکار و همسرش را در دستور کار قرار داده بود ساعت 2 نیمه شب روز بعد آنها را در حالی که خانهای اجاره کرده بودند تا شب را به صبح برسانند ردیابی و به دام انداخت.
این مرد که باور نداشت با این سرعت ردیابی و بازداشت شود در جریان بازجوییهای پلیس قتل را به گردن گرفت و درباره چگونگی ماجرا گفت: چند روزی بود که برای دزدیدن محموله یک خودروی تریلی نقشه می کشیدیم. چون خودم در گذشته راننده تریلی بودم با قواعد این کار آشنایی داشتم. روزحادثه به چند راننده زنگ زدم اما هیچ یک از آنها محمولهای برای آن روز نداشتند. برای تأمین هزینه زندگی زن دومم نیاز به پول داشتم و باید به هر ترتیبی شده پول را تأمین می کردم. وقتی در تماسهایم متوجه شدم این راننده بار برای تهران دارد به او گفتم قرار است یک خودروی خارجی گرانقیمت به قائمشهر بیاورم اگر او در مسیر بازگشت این کار را برایم انجام دهد 5/1 میلیون تومان به او پرداخت خواهم کرد. با این نقشه بود که همراهش شدم .در مسیر راه به راننده گفتم خودروها بیمه است. بیا تا نقشه خفت گیری طراحی کنیم و دست و پای تو را ببندیم و خودروها را بدزدیم. بیمه پول شرکت را می دهد و ما هم پول حاصل از فروش خودروها را با هم تقسیم می کنیم. راننده با شنیدن این حرف عصبانی شده و خواست تا از خودرویش پیاده شوم. با هم درگیر شدیم. هر دو از خودرو پیاده شدیم. در همین هنگام با چاقویی که همراهم بود چند ضربه به او وارد کردم. سپس جسدش را به کنار یک جاده فرعی اندخته و خودروی تریلی را به سمت قائمشهر حرکت دادم.در بین راه با کمک دوستانم خودروها را خالی کرده و تریلی را همانجا رها کردیم. روز بعد 4 تا از خودروها را به قیمت 50 میلیون تومان فروختیم و من با خودروی دیگر فرار کردم.
به دنبال این اعترافات این فرضیه نزد پلیس مازندران مطرح شد که دامنه جنایتهای اعضای این باند بیشتر از قتل راننده تریلی باشد.
بدین ترتیب تحقیقات تکمیلی از مجرمان آغاز شد تا اینکه راز یک جنایت دیگر که دو-سه سال قبل در مسیر مازندران به تهران رخ داده بود، فاش شد.رئیس باند اعتراف کرد: «اواخر سال 92 با طرح نقشه ای راننده یک تریلی حمل محصولات شرکت کاله را فریب داده و با او به سمت تهران همراه شدم. در بین راه حوالی دماوند او را با ضربات کارد از پای در آورده و جسدش را به منطقهای حوالی لفور سوادکوه برده و در آنجا به آتش کشیدم. تریلی را با پلاک جعلی کشور عراق به تهران برده و بارش را فروخته و خودرو را در حاشیه یکی از بزرگراههای پایتخت رها کردم.»بنابر این گزارش، با توجه به این اعترافات متهمان تا انجام تحقیقات تکمیلی با دستور بازپرس رسیدگیکننده به پرونده در اختیار پلیس قرار گرفتند.