آفتابنیوز : خبرگزاری
میزان: احمدرضا عابدزاده ارادت ویژهای به ائمه اطهار دارد و در منزلش دو
تابلوی بزرگ که نام ۱۴ معصوم و ۵تن آل عبا روی آن حک شده، چشمنواز است.
عقاب
آسیا عضو هیأت امنای مؤسسه خیریهای است که سالهاست ۵۰ دختر بیسرپرست را
نگهداری میکند و هنگامی که هر دختری به خانه بخت میرود، یک دختر خردسال
دیگر را تحت پوشش قرار میدهد.
عابدزاده
همچون بسياري از ايرانيان در عزاداريها حضور فعال دارد و براساس نذر خودش
و خانواده ۴ مرتبه نذري ميدهد. خودش ميگويد: "به ائمه اطهار بدهكارم به
خصوص امام حسین (ع)، امامان كه به نذري من نياز ندارند، براي اين نذري
ميدهم كه اداي دين كرده باشم."
از عابدزاده در همين
خصوص سؤال كرديم كه جواب داد: "از وقتي دختر و پسرم به دنيا آمدند، براي
آنها نذر داديم. براي همسرم نيز نذري دادم و اين عزيزان نيز پس از حادثهاي
كه زمستان ۷۹ براي من افتاد و كارم به عمل جراحي كشيد، هر سال برايم نذري
درست و پخش ميكنند البته امسال يك نذري هم براي پسر دوستم در آمريكا دادم.
پسر اين رفيقم از ناحيه كمر بيمار شده و دو شب قبل در حسينيهاي در
ابنبابويه با او تماس گرفتم تا خودش شنونده دعاي عزاداران امام حسين (ع)
براي پسرش باشد. شيفتگان ائمه اطهار همه جا وجود دارند، حتي در ينگه دنيا
اعتقاد و ارادت به اين بزرگان پررنگ و ستودني است."
فلاشبك عقاب
آسيا به زمان بيمارياش جالب است. عابدزاده تعريف كرد: "چند روزي را در
بيمارستان بودم، خودم از روزهاي بستري بودن چيز زيادي در ذهنم نيست،
عكسهايم را ديدهام و ميدانم به كما رفتم و با لطف پروردگار، دعاي خير
هموطنان، تلاش پزشكان و اراده خودم براي بودن كنار همسر و دو فرزندم كه
خردسال بودند، به زندگي برگشتم. يادم هست وقتي برگشتم منزل، به خواب رفتم و
خواب ديدم در صحن حرم حضرت علي (ع) هستم و مدام در خواب ميگفتم بچههايم
كجا هستند؟
حتي يادم هست گريه ميكردم و دنبال دختر و پسرم ميگشتم.
همواره لطف ائمه اطهار را احساس كردهام و دعا ميكنم دنيا آرامش بيشتري
داشته باشد و مردم ايران زندگي بهتري پيدا كنند. اگر اعتقادات را در مسير
خوب و درست دنبال كنيم، زندگي بهتري خواهيم داشت."
از عابدزاده سؤال
كرديم آيا در جواني در دستههاي عزاداري علامت كشيدهايد؟ احمدرضا گفت:
"بله، سال ۷۶ سعادت پيدا كردم بروم كربلا. حدود ۶۰ متر پارچه خريدم و آن را
به ضريح امام حسين (ع) متبرك كردم. همان پارچهها را به مرقد امام علي (ع)
بردم و به ضريح مولاي متقيان متبرك كردم. وقتي برگشتيم ايران، نصف
پارچهها را به يك هيأت در اصفهان تقديم كردم و بقيه را به هيأتهايي در
تهران. بخشي از پارچههاي متبرك را به ستون افقي يك علامت بستهاند."