آفتابنیوز : به گزارش فرارو، مرگ فرشاد 14 ساله سومینِ شوکی است که در یک ماه اخیر درباره خودکشی کودکان در رسانهها منتشر شده است. اولینبار خبر خودکشی شوان پسر ده ساله خبر ساز شد. او در شهرستان اشنویه و در کنار پدر و مادر کشاورزش زندگی میکرد. شاید هیچکس فکرش را هم نمیکرد که آخرین تصویر از شوان تصویر حلقآویز او به طناب دار باشد. با فاصله کمی از او یک پسربچه دیگر در محله خلیجفارس تهران با روسری و آویزان بر میله بارفیکس خودش را کُشت.
این سه کودک تنها کودکانی نیستند که به دست خودشان به زندگیاشان پایان دادند. طبق آماری که فاطمه دانشور -از اعضای شورای شهر تهران- میدهد از سال 81 تا 83 تعدادِ 111 کودک در ایران اقدام به خودکشی کردهاند.
چرا باید افراد کمسن و سالی که هنوز وارد چرخه بزرگتر اجتماعی نشدهاند خودکشی را آخرین و تنها راهحل باقیمانده برای خود بدانند؟
یک جامعهشناس در اینباره میگوید فردگرایی افراطی و بیگانگی اجتماعی مهمترین دلیل خودکشی کودکان است.
سعید معیدفر در گفتگو با فرارو در اینباره توضیح داد: آمار دقیقی از خودکشی کودکان وجود ندارد. اما خبر خودکشی این کودکان نشان میدهد رخدادی در جریان است که میتواند برای این گروه سنی تهدیدآمیز باشد.
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به رشد فردگرایی در جامعه گفت: در سالهای پیش شاهد این بودیم که در جامعه ما نوعی فردگرایی افراطی در حال شکلگیری است و این نشاندهنده فعال نبودن حوزه اجتماعی است.
عضو انجمن جامعهشناس ایران همچنین اظهار کرد: نسل من و یا نسلهای قدیمیتر در فضای اجتماعی پررنگتری زندگی میکردیم که انگیزه حیات را بیشتر تقویت میکرد. چرا که به گفته امیل دورکهایم، جامعهشناس فرانسوی، به هر میزان که همبستگی اجتماعی و شور جمعی بیشتر باشد خودکشی کمتر خواهد بود و اگر همبستگی کم شود و نشاط و شور اجتماعی رو به افول برود افراد جامعه احساس پوچی و بریدگی خواهند کرد.
وی ادامه داد: انسانی که از جامعه بریده شود، به ایندلیل که ذاتا اجتماعی است عناصر حیاتی خود را از دست میدهد. بنابراین هرچقدر که یک فرد از اجتماع دورتر باشد به همان میزان زندگیاش رو به انهدام خواهد رفت.
سعید معیدفر با اشاره به تغییرات جامعه ایران گفت: در سالهای اخیر عرصههای عمومی ما به شدت محدودتر و با موانعی بیشتر روبهرو شدند. حداکثر فضا در حال حاضر فضای مجازی است. وسایل امروزی کمک کردهاند که فرصتهای مجازی بیشتر شوند. هرچند که فضای مجازی مفید هم هست اما نمیتواند جایگزین فضای تعاملی و انرژی بخشی باشد که انسان در حیات اجتماعی کسب میکند.
این جامعهشناس با اشاره به محدودیت در فضای اجتماعی کودکان اظهار کرد: فضای اجتماعی کودکان و نوجوانان ما امروز قابل تامل است. فضای آنها در مدرسه به عنوان تنها فضای اجتماعی محدودتر شده و دانشآموزان رقابتی کشنده با یکدیگر پیدا کردهاند؛ رقابتی تحصیلی که اتفاقا والدین هم بر آن پافشاری میکنند. در نتیجه یک کودک به عنوان یک دانشآموز به طور مکانیکی در اختیار آموزش و پرورش و خانواده است.
عضو انجمن جامعهشناسی فضای مدرسه را فضایی غیر اجتماعی و غیر تعاملی خوانده و در اینباره توضیح داد: در حال حاضر موفقیت در درس و کنکور تبدیل به تنها مهارتی شده که ما به بچههایمان میآموزیم. مهارت با هم بودن، انگیزش اجتماعی معقول و ... به دانشآموزان یاد داده نمیشود. توقعات نیز از دانشآموزان بالا رفته و مقایسه آنها در خانه با دیگر کودکان باعث شده تا ما به تفاوتها و پتانسیلهای آنها بیاهمیت باشیم.
دکتر سعید معیدفر در ادامه گفت: این بیگانگی اجتماعی امروز به شدت مسالهساز شده است. کودک نیازمند درک است و اینکه نیازهای دیگر او دیده شوند. عواطف و حسهای او در ارتباط با اجتماع به دست میآید. درحالی که ما شاهد کمرنگشدن حیات اجتماعی در زندگی کودکان و نوجوانان هستیم.
این جامعهشناس همچنین درباره نقش مهم آموزش و پرورش و خانواده در زندگی کودکان در ادامه اظهار کرد: مدرسه و خانه دو مکانی است که کودک بیشتر از هر چیز در آنها رفتوآمد میکند. قبلا محله و روابط خویشاوندی غنی وجود داشت که کمکاریهای این دو فضا را جبران میکرد، اما حالا آن دو مکان وجود ندارد.
وی تصریح کرد: از بین رفتن فرصتهای پیشین در جامعه ما در حالی رخ داده که فرصتهای جایگزینی را شاهد نبودهایم.
این استاد دانشگاه در انتها گفت: بدون شک با این روند در آینده باید شاهد بیگانگی اجتماعی بیشتر کودکان و نوجوانان باشیم. وقتی ما عرصههای زیست اجتماعی را به شدت بستهایم و زیست قبلی هم با زندگی مدرن به تعلیق درآمده چطور انتظار آیندهای بهتر را برای کودکان خواهیم داشت؟ متاسفانه در آینده این بیگانگی کودکان دردسرهای بیشتری ایجاد خواهد کرد. ارتباط امروز کودکان و نوجوانان با فضای مجازی باعث خواهد شد که این بیگانگی مزید بر علت شود.