تحلیل اعراب از برنامه هسته ای ایران
رویارویی اسرائیل وایران یک حقیقت است
آفتاب‌‌نیوز : 
مطالب فوق نظرات حسین معلوم تحلیلگر سایت اطلاع رسانی محیط است وی در تحلیلی در این رابطه با آخرین تحولات هسته ای ایران وواکنش های اسرائیل به آن می نویسد :
شاید برخی آنرا نوعی هیاهو وبزرگ جلوه دادن به شمار بیاورند در حالیکه ما آنرا کاملا عادی ومعمولی ودر سیاق می یابیم برای این مدعی کافی است که به شماره 11 دسامبر روزنامه ساندی تایمز در مورد اینه منابع نظامی اسرائیل دستوراتی را از آرییل شارون برای آمادگی جهت حمله نظامی به مراکز سری غنی سازی اورانیوم در ایران در مارس آینده ، مراجعه کند.
این روزنامه البته تنها به این مسئله اکتفا نکرد بله خبر داد که اطلاعاتی در مورد برخی ازمراکز غنی سازی اورانیوم که آژانس بین المللی انرژی اتمی از آن بی خبر است جمع آوری شده است. این جمع آوری اطلاعات از طریق ورود به داخل مرزهای ایران انجام گرفته است ومنابع اطلاعاتی خبر داده اند که پایگاه های جاسوسی اسرائیل در شمال عراق موفق به دریافت اطلاعات ونشانه هایی در این رابطه شده اند.
در اینجا این سئوال مطرح می شود که نمی توان گفت که این سخنان تنها نوعی خیالبافی وسناریو پردازی یک روزنامه نگار است؟ اما در مقابل می توان این سئوال را مطرح کرد که چرا این اطلاعات واقعی نبوده باشند ونوعی اعطای اطلاعات برای آماده سازی افکار عمومی جهان برای چنین اقدامی نباشد؟
برخی از شواهد وقراین سئوال اخر ما را ارجح تر وحقیقی تر جلوه می دهند ، زیرا از سویی مشاهده می شود که زمان این عملیات مارس اعلام می شود ، در این ماه محمد البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش بعدی خود را در مورد ایران ارائه می دهد وپیش بینی می شود حجم بحران بین ایران وآژنس به نقطه اوج خود برسد.
حال اگر احساسات که جایزه نوبل برای البرادعی در زمان دریافت جایزه نوبل دچار آن شد را هم به این مسئله بیافزایم وسخنان وی را در مورد اینکه جهان کم کم صبر خود را در مورد برنامه های هسته ای ایران از دست می دهد آنگاه درخواهیم یافت که فردی که با وجود سفرهای مکرر خود به اسرائیل حتی برای یکبار هم اجازه بازدید شخصی از مراکز هسته ای اسرائیل را پیدا نکرده ، با چه حماسی در مورد ایران سخنه می گوید در گزارش آینده خود چه خواهد نوشت.
ماه مارس همچنین زمان برگزاری انتخابات در اسرائیل است ، انتخابات زودرسی که پس از انحلال کنیست انجام خواهد شد وراهکاری برای خروج اسرائل از بن بست سیاسی است وباعث شد تا شارون حزب جدید خود کادیما را تاسیس کند حال رای دهده اسرائیلی در آستانه انتخابات اگر با حمله اسرائیل به مراکز غنی سازی اورانیوم ایران مواجه شد چه عکس العملی از خود نشان خواهد داد ، آیا این اقدام به معنای حضور سومین بار شارون در رای کابینه اسرائیل نیست ؟
این مسئله با توجه به حضور سه راس مثلث " شارون ، پرز وموفاز" قوت بیشتری می گیرد ، تاریخچه شارون که بر کسی پوشیده نیست ، پرز هم بعنوان پدر برنامه های هسته ای اسرائیل محسوب می شود ، وموفاز نیز از شارون قول گرفته است همچنان پست وزارت جنگ اسرائیل را در صورت پیروزی کادیما در اختیار داشته باشد، راستی چرا شارون ترجیح داد موفاز را برای خود حفظ کند نه سلیوان شالوم وزیر خارجه را ؟
آمریکا سوای معضل حمایت برخی از قدرتهای بزرگ همچون چین وروسیه از برنامه های هسته ای ایران که تا کنون مانع از ارجاع پرونده آن به شورای امنیت شدند ، در عین حال بیم آن دارد که ایران با استفاده از مدت باقی مانده برای دستیابی به فن آوری فراوری وغنی سازی اورانیوم به مشکلی بغرنج برای سیاست های آمریکا مبدل شده وهمچون کره شمالی با وجود تمامی عقب نشینی های آمریکا همچنان یک چالش برای واشینگتن باقی بماند.
علاوه بر آن خطرات احتمالی که دستیابی این فن آوری توسط ایران برای منطقه خلیج فارس وبخصوص عراق می تواند به وجود آورد را هم بید افزود.
از اینرو می توان گفت که با توجه به داده های فوق گزارش ساندی تایمز بیشتر انتشار اطلاعات طبقه بندی شده محسوب می شود.
به اعتقاد این نویسنده هرگز نمی توان تصور کرد که سخنان اخیر ومستمر احمدی نژاد رئیس جمهور ایران علیه اسرائیل دلیلی برای انجام چنین حملاتی بوده باشد ، زیرا تجربه نشان داده است قدرت های بزرگ طرح های بزرگ خود در واکنش به چند سخنرانی انجام نمی دهند.
...
همچنین نباید هم فراموش کرد که احتمال دارد سخنان رئیس جمهور ایران هم اقدامی پیشگرانه علیه این اقدامات باشد وپیامی را با این مضمون که در صورت انجام این طرح اسرائیل زیان های زیادی خواهد دید وامکان تکرار سناریوی مراکز هسته ای عراق برای ایران وجود ندارد واز همه مهمتر اینکه طرفی که بتواند به اسرائیل ضربه وارد کند به شکل راحت تری این اقدام را علیه آمریکایی ها درمنطقه خلیج فارس ، عراق وافغانستان انجام خواهد داد.
مطالب فوق نظرات حسین معلوم تحلیلگر سایت اطلاع رسانی محیط است وی در تحلیلی در این رابطه با آخرین تحولات هسته ای ایران وواکنش های اسرائیل به آن می نویسد : شاید برخی آنرا نوعی هیاهو وبزرگ جلوه دادن به شمار بیاورند در حالیکه ما آنرا کاملا عادی ومعمولی ودر سیاق می یابیم برای این مدعی کافی است که به شماره 11 دسامبر روزنامه ساندی تایمز در مورد اینه منابع نظامی اسرائیل دستوراتی را از آرییل شارون برای آمادگی جهت حمله نظامی به مراکز سری غنی سازی اورانیوم در ایران در مارس آینده ، مراجعه کند.
این روزنامه البته تنها به این مسئله اکتفا نکرد بله خبر داد که اطلاعاتی در مورد برخی ازمراکز غنی سازی اورانیوم که آژانس بین المللی انرژی اتمی از آن بی خبر است جمع آوری شده است. این جمع آوری اطلاعات از طریق ورود به داخل مرزهای ایران انجام گرفته است ومنابع اطلاعاتی خبر داده اند که پایگاه های جاسوسی اسرائیل در شمال عراق موفق به دریافت اطلاعات ونشانه هایی در این رابطه شده اند.
در اینجا این سئوال مطرح می شود که نمی توان گفت که این سخنان تنها نوعی خیالبافی وسناریو پردازی یک روزنامه نگار است؟ اما در مقابل می توان این سئوال را مطرح کرد که چرا این اطلاعات واقعی نبوده باشند ونوعی اعطای اطلاعات برای آماده سازی افکار عمومی جهان برای چنین اقدامی نباشد؟
برخی از شواهد وقراین سئوال اخر ما را ارجح تر وحقیقی تر جلوه می دهند ، زیرا از سویی مشاهده می شود که زمان این عملیات مارس اعلام می شود ، در این ماه محمد البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش بعدی خود را در مورد ایران ارائه می دهد وپیش بینی می شود حجم بحران بین ایران وآژنس به نقطه اوج خود برسد.
حال اگر احساسات که جایزه نوبل برای البرادعی در زمان دریافت جایزه نوبل دچار آن شد را هم به این مسئله بیافزایم وسخنان وی را در مورد اینکه جهان کم کم صبر خود را در مورد برنامه های هسته ای ایران از دست می دهد آنگاه درخواهیم یافت که فردی که با وجود سفرهای مکرر خود به اسرائیل حتی برای یکبار هم اجازه بازدید شخصی از مراکز هسته ای اسرائیل را پیدا نکرده ، با چه حماسی در مورد ایران سخنه می گوید در گزارش آینده خود چه خواهد نوشت.
ماه مارس همچنین زمان برگزاری انتخابات در اسرائیل است ، انتخابات زودرسی که پس از انحلال کنیست انجام خواهد شد وراهکاری برای خروج اسرائل از بن بست سیاسی است وباعث شد تا شارون حزب جدید خود کادیما را تاسیس کند حال رای دهده اسرائیلی در آستانه انتخابات اگر با حمله اسرائیل به مراکز غنی سازی اورانیوم ایران مواجه شد چه عکس العملی از خود نشان خواهد داد ، آیا این اقدام به معنای حضور سومین بار شارون در رای کابینه اسرائیل نیست ؟
این مسئله با توجه به حضور سه راس مثلث " شارون ، پرز وموفاز" قوت بیشتری می گیرد ، تاریخچه شارون که بر کسی پوشیده نیست ، پرز هم بعنوان پدر برنامه های هسته ای اسرائیل محسوب می شود ، وموفاز نیز از شارون قول گرفته است همچنان پست وزارت جنگ اسرائیل را در صورت پیروزی کادیما در اختیار داشته باشد، راستی چرا شارون ترجیح داد موفاز را برای خود حفظ کند نه سلیوان شالوم وزیر خارجه را ؟
آمریکا سوای معضل حمایت برخی از قدرتهای بزرگ همچون چین وروسیه از برنامه های هسته ای ایران که تا کنون مانع از ارجاع پرونده آن به شورای امنیت شدند ، در عین حال بیم آن دارد که ایران با استفاده از مدت باقی مانده برای دستیابی به فن آوری فراوری وغنی سازی اورانیوم به مشکلی بغرنج برای سیاست های آمریکا مبدل شده وهمچون کره شمالی با وجود تمامی عقب نشینی های آمریکا همچنان یک چالش برای واشینگتن باقی بماند.
علاوه بر آن خطرات احتمالی که دستیابی این فن آوری توسط ایران برای منطقه خلیج فارس وبخصوص عراق می تواند به وجود آورد را هم بید افزود.
از اینرو می توان گفت که با توجه به داده های فوق گزارش ساندی تایمز بیشتر انتشار اطلاعات طبقه بندی شده محسوب می شود.
به اعتقاد این نویسنده هرگز نمی توان تصور کرد که سخنان اخیر ومستمر احمدی نژاد رئیس جمهور ایران علیه اسرائیل دلیلی برای انجام چنین حملاتی بوده باشد ، زیرا تجربه نشان داده است قدرت های بزرگ طرح های بزرگ خود در واکنش به چند سخنرانی انجام نمی دهند.
...
همچنین نباید هم فراموش کرد که احتمال دارد سخنان رئیس جمهور ایران هم اقدامی پیشگرانه علیه این اقدامات باشد وپیامی را با این مضمون که در صورت انجام این طرح اسرائیل زیان های زیادی خواهد دید وامکان تکرار سناریوی مراکز هسته ای عراق برای ایران وجود ندارد واز همه مهمتر اینکه طرفی که بتواند به اسرائیل ضربه وارد کند به شکل راحت تری این اقدام را علیه آمریکایی ها درمنطقه خلیج فارس ، عراق وافغانستان انجام خواهد داد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید