آفتابنیوز : به گزارش شرق، فرشاد سه سال قبل به اتهام قتل بازداشت شد، او با شکایت خانواده دوستش شروین، متهم شد این جوان را به آتش کشیده و کشته است. روز گذشته متهم در حالی پای میز محاکمه رفت که قبلا دوبار به قصاص محکوم شده بود اما هر دو دفعه رأی صادره از سوی دیوانعالی کشور نقض شده بود.
فرشاد روز گذشته برای بار سوم پای میز محاکمه رفت. نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی جزئیات قتل را توضیح داد و در دفاع از کیفرخواست گفت: متهم این پرونده سه سال قبل در پی اختلاف مالی که با دوستش شروین داشت او را به خانهاش کشاند و وی را در پارکینگ با بنزین به آتش کشید و باعث مرگش شد. متهم در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد، هرچند در مراحل بعدی این قتل را انکار کرد و اعترافاتش را اشتباه خواند، اما مدارک به دستآمده بهجز اعترافات متهم نشان میدهد شروین به دست فرشاد به قتل رسیده است و بهعنوان نماینده دادستان درخواست رسیدگی به این پرونده و صدور حکم شایسته را دارم. در ادامه اولیایدم در جایگاه حاضر شدند. آنها گفتند با اینکه سالها از وقوع قتل گذشته اما داغشان هنوز تازه است و خواستار صدور حکم قصاص هستند.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را یکبار دیگر رد کرد و گفت: «شب حادثه شروین با من تماس گرفت تا همدیگر را ببینیم، من گفتم ماشینم خراب است و روشن نمیشود ضمن اینکه باید برای بچهام دارویی بخرم و سفارشاتی نیز خانواده داشتهاند که باید آنها را انجام دهم. شروین گفت احتمالا بنزین نداری، گفتم بنزین دارم؛ در نهایت گفت یک لیتر بنزین میخرد و برایم میآورد تا بتوانیم ماشین را روشن کنیم. من همچنان داشتم ماشین را بررسی میکردم که شروین آمد. دو نفری با هم داشتیم روی ماشین کار میکردیم که نمیدانم چه شد شروین آتش گرفت. من واقعا نفهمیدم چطور این اتفاق افتاد. بلافاصله بعد از او، من آتش گرفتم با اینکه به شدت وضع بدی داشتم، اما با تلاشی که کردم توانستم آتش خودم را خاموش کنم. موکتی در ماشین داشتم آن را برداشتم و روی شروین انداختم تا بدن او را هم خاموش کنم». متهم گفت: وقتی شروین را خاموش کردم، بیحال روی زمین افتادم، دیگر یادم نمیآید چه اتفاقی افتاد، فقط یادم میآید در بیمارستان چشمانم را باز کردم و به من گفتند سوختگی زیادی دارم و شروین هم جانش را از دست داده است. بعد از اینکه کمی بهتر و از بیمارستان مرخص شدم من را به اداره آگاهی بردند و اتهام قتل به من وارد شد، درحالیکه من این کار را نکرده بودم.
در این هنگام قاضی بخشی از صحبتهای متهم را خواند و گفت: تو در بازجوییها گفتهای من بهدلیل اختلافاتی که با مقتول داشتم با او درگیر شدم، بنزین را روی او ریختم و آتش زدم. قاضی ادامه داد: اگر گفتههای حالا را که در دادگاه بیان کردی، درست است پس چرا قبلا به قتل اعتراف کردی، حتی زیر اعترافاتت را امضا کردی و اثر انگشت هم روی برگه ثبت شده است. متهم پاسخ داد: من این اظهارات را قبول ندارم. چنین حرفهایی نزدم و نمیدانم امضا و اثرانگشت برای چه زیربرگه قرار دارد، من دست به قتل نزدم و حرفهایی که حالا میگویم، درست است قاضی گفت: اینکه میخواستی برای بچهات دارو بخری، مسئلهای است که حالا بیان کردهای، نه در اداره آگاهی و بازپرسی و نه در جلسات متعددی که محاکمه شدهای درمورد آن حرفی نزده بودی. توصیه میکنم صداقت داشته باشی و صادقانه در مورد عملی که مرتکب شدهای صحبت کنی. اگر واقعا برای خرید دارو از خانه بیرون میرفتی از ابتدا این موضوع را میگفتی نه حالا.
متهم گفت: من دروغ نمیگویم؛ میخواستم برای خرید دارو برای بچهام از خانه بیرون بروم که متوجه شدم ماشینم دوباره روشن نمیشود. احتمالا یادم رفته بود که در جلسات قبل این موضوع را بگویم. من سالهای زیادی است که درگیر این پرونده هستم و زخمهای سوختگی هم خیلی من را اذیت کرده است؛ اگر یادم بود، قبلا میگفتم. بعد از دفاعیات متهم و وکیل مدافع او ختم جلسه اعلام شد و هیأت قضات برای صدور رأی در پرونده اتهامی فرشاد برای بار سوم تشکیل جلسه دادند.