آفتابنیوز : رنگ فوقالعاده زیبای آبهای اطراف این جزیره که از پنجره کوچک هواپیما هم به چشم میآید است، این نکته را تاکید میکند که "نیلگون" بهترین کلمه برای توصیف آبهای خلیج فارس است؛ خلیجی که یکی از نگینهایش، خارگ است و شهرتی جهانی دارد. البته خارگ مولفههای زیادی برای مشهور شدن دارد اما آنچه باعث شده تا نه فقط برای ایران بلکه برای تمام دنیا مهم شود، پایانه نفتی بودنش است زیرا تمام نفت ایران به این جزیره آمده و از این نقطه به کل دنیا صادر میشود. به همین علت خارگ را شاهرگ حیاتی ایران میخوانند و باز به خاطر همین اهمیتش، دشمنان چندین هزار بمب در دوران جنگ تحمیلی بر سر اسکلهها و کشتیها فرود آوردند بلکه ایران را زمینگیر کنند غافل از آنکه در این جزیره و میان ساکنین و مسئولانش، ارادهای بالاتر از خیال خام آنان وجود داشت که مانع از تحقق رویای دشمنان این خاک شد.
به گزارش آفتاب، خارگ از سر روزهای سختی که در دوران دفاع مقدس تجربه کرد، آبدیده شده است به همین علت، حتی تحریمهایی که در چند سال اخیر، دامنگیر کشور شد اگرچه این جزیره را خلوتتر از همیشه کرد اما صبورانه آن روزها را هم تحمل کرد تا به امروز برسد؛ چون به خوبی میدانست که آن ایام تا همیشه برقرار نیست و روزهای رونق و رفتوآمدهای زیاد به این جزیره زیبا، دوباره برقرار میشود. از این رو، اکنون آماده آماده است، آماده ورود کشتیهای خارجی با ملیتهای مختلف از اقصی نقاط کره خاکی و همچنین ورود صاحبان صنایع و خریداران نفت از کشورهای متعدد خارجی. این وضعیت، نتیجه صبری است که این جزیره در پیش گرفت و اکنون با اجرای برجام و رفع تمام تحریمهای نفتی که با کوشش دولت تدبیر و امید به وقوع پیوست، مسئولان و ساکنین این جزیره، هر روزه میزبان مشتریهایی هستند که از چندین سال قبل، ناگزیر به خداحافظی از نگین خلیج فارس شدند و اکنون تازه،اول کار است...
بعد از ورودمان به جزیره، اولین جایی که برای بازدید به آنجا میرویم، اداره صادرات شرکت نفت جزیره خارگ است. مهندس غلامحسین گرامی رئیس این اداره با اینکه جلسه مهمی با یک گروه خارجی برای خرید نفت دارد که قرار است تا نیم ساعت دیگر برگزار شود اما به گرمی از ما در دفتر کارش پذیرا میشود. برای اینکه درباره جزیره و ساز و کار این پایانه نفتی توضیح بدهد، می ایستد و به سمت نقشهای میرود که روی دیوار نصب است و در آن تمام جزئیات شامل لولههای نفتی عبور داده شده از زیر دریا و اسکلههای جزیره، به خوبی شرح داده شده است. گفتوگویمان به مهندس گرامی بیست دقیقهای طول می کشد که مشروح آن در روزهای آتی منتشر خواهد شد. پس از این دیدار، برای بازدید از نحوه انتقال نفت و فرایند عملیاتی صادراتش از جزیره به کشتیها، سوار بر خودرو شده و سپس وارد اسکله شرقی خارگ میشویم. این اسکله ظرفیت پذیرش برای پهلودهی به 6 کشتی نفتکش را به طور همزمان دارد و معروف به اسکله تی (T) است. سمت چپمان چند ردیف لولههایی با قطر زیاد در کنار هم قرار دارند که ا زمخزنهای کنار ساحل تا انتهای اسکله، کشیده شدهاند. همه چیز تمیز و مرتب است. بر خلاف تصورم هیچ اثری از نفت یا بوی نفت نیست. همه جا خیلی تمیز است، حتی دریا و ساحلی که اسکله در آن قرار دارد. فقط هر از گاهی بوی گاز می آید که آن هم بعدا متوجه میشویم بوی گازی است که از مخازن کشتیها، بعد از آنکه نفت به آن منتقل شد، خارج میشود. چون نفت ناخالصی دارد و این ناخالصی ها شامل گاز و مقداری آب است که همراهش هستند؛ طبق قوانین بین المللی، باید موقع فروش، همه ناخالصیها را حذف کرد به همین خاطر پس از بارگیری نفت، گاز و آب از آن جدا شده و بوی گاز که البته آزاردهنده هم نیست، در فضا میپیچد.
مهندس منوچهر سلجوقی که یکی از مسئول ارشد و جزو مدیران این بخش است؛ به استقبالمان آمده و راهنمایمان میشود و فرایند انتقال نفت از مخزن به کشتیها را برایمان توضیح میدهد. یک کشتی در حال دریافت نفت است اما چون هماهنگیهای لازم صورت نگرفته بود امکان آن که وارد نفتکش شویم، وجود نداشت. تمام کارکنان این بخش چهارده روز در ماه کار میکنند و چهارده روز تعطیل هستند. هر شیفت کاریشان هم 12 ساعته است. مهندس سلجوقی توضیح میدهد: «کار صادرات نفت اصلا تعطیلی ندارد و در همه ایام سال این کار انجام میشود برای همین، همه اینجا به شوخی میگویند "شنبه نه تعطیل"».
امروز هم روز شلوغی برای او و همکارانش است چون چند خریدار خارجی نفت قرار است به آنجا بیایند. با این حال صبورانه و با خوشرویی به سوالهای متعدد ما پاسخ میدهد. وقتی از کارشان، این اسکله و جزیره صحبت میکند، چشمانش در صورت آفتابزدهاش برق میزند. میگوید: « اینجا برای تمام دنیا شناخته شده است و اسکله معروفی برای همه کشورها است». کاملا معلوم است کارش را خیلی دوست دارد چون :« این کار، کار متنوعی است برای اینکه با تمام ملیتها سر و کار داریم و همین بر جذابیت کار ما افزوده است».
او هم از رونق بیشتر این روزها میگوید و این که بعد از رفع تحریمها بر تنوع خریداران نفت افزوده شده و افراد زیادی از ملیتهای مختلف، مجددا به خارگ رفت و آمد میکنند: « قبل از تحریمها، از هر کشوری اینجا آدم بود اما در طول تحریم به کشورهایی مثل هند و چین محدود شد اما چند وقتی است که اوضاع دوباره مثل قبل رونق گرفته، به طوری که در این چند روزی که شیفت کاری من است، 4-5 کشتی خارجی آمدهاند».
نمیشود روی اسکلهای باشی که زخم آتش و دود و شعله را به خود دیده است و از شاهدان آن روزهای سخت و تلخش، درباره جنگ تحمیلی نپرسی! مهندس سلجوقی یکی از همان شاهدان است، یادگار آن سالها او را جانباز 50 درصد کرده و در فرصت کوتاهی برایمان از بمبارانهایی میگوید که تعدادش شاید بیشتر از 2000 بار بشود اما با این حال، هرگز کسی حاضر نشد اینجا را ترک و کار صادرات نفت را لحظهای رها کند. او عاشق این اسکله است؛ اسکلهای که تاکید میکند: «عکسش در همه کشتیهای خارجی هست».
به مهندس سلجوقی با بیسیم خبر میدهند که خریداران جدیدی که امروز به جزیره آمدهاند، نزدیک اسکله شدهاند؛ باید به استقبال از مهمانان جدید برود برای همین عذرخواهی کرده و ما را به اتاق میترینگ که کارش نظارت بر میزان نفت خروجی از مخازن و ورود به کشتیهای پهلوگرفته و در واقع اتاق کنترل است، راهنمایی میکند تا ضمن بازدید از آنجا، توضیحات لازم را یکی دیگر از همکارانش ارائه بدهد.
برای خرید نفت کارتخوان هم دارید؟!
مهندس عباس آغاز، مسئول اتاق میترینگ اسکله شرقی است. ساکن بوشهر است و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته نفت از دانشگاه آزاد اسلامی امیدیه. این جوان هم عاشق جزیره خارگ و همینطور کارش است. در توضیح عملیات انجام شده در این اتاق میگوید که کار اصلیای که اینجا انجام میشود کنترل دما، فشار،و فلو ( حجم) نفتی است که باید وارد هر کشتی بشود. همچنین از آنجایی که نفت ناخالصی هایی مثل آب و گاز دارد، کار محاسبه ناخالصیها توسط دستگاههای پیشرفته در این اتاق انجام و در نهایت میزان حجم نفت خالص به کشتی اعلام میشود. در اینجا یکی از همراهانمان به شوخی میپرسد: "اینجا برای دریافت پول نفت، کارتخوان هم دارید؟ " که همه حاضران در اتاق میترینگ با این حرف میخندند.
در اسکله شرقی فعلا 5 کشتی میتوانند در اسکله پهلو گرفته و به طور همزمان نفت وارد مخازنشان شود و همه کارکنان این اسکله خودشان را مجددا برای این حجم از کار، کاری که تا چند سال قبل تجربه آن را داشتند، آماده میبینند.
روی یکی از دیوارهای این اتاق، عکس یکی از همکاران شهیدشان در دوران دفاع مقدس نصب شده است و روی دیوار دیگری، چندین عکس از همین اسکله قرار دارد که در دوران جنگ تحمیلی، بمباران شده بود. با دیدن عکسها، انسان باورش نمیشود که در چنین فضا و وضعیتی، کار صادرات نفت هرگز متوقف نشده است اما خب، چه باورکردنی باشد یا نباشد، این یک واقعیت است؛ واقعیتی که در کنار واقعیتهای دیگری مثل فداکاری، وطنپرستی و ایمان، شکل گرفته و در دوران جنگ در میان تک تک ساکنین این جزیره هم، تجلی یافته بود.
مواجهه با خریدارن روسی نفت
از اتاق میترینگ بیرون می آییم با خریدارن نفتی مواجه میشویم. کلا 5 نفرند، سه خریدار به همراه دو مترجم. آنها را در هواپیما دیده بودم که در ردیف جلویی ما نشسته بودند اما فکر نمیکردم که خریدار نفت باشند. اهل روسیهاند. از همه خداحافظی میکنیم و قصد ترک اسکله را به سمت ساحل داریم، که چشممان به مخازن نفتی میافتد که در ساحل هستند و عبارت خلیج فارس به فارسی و انگلیسی، خیلی بزرگ روی آنها نقش بسته است و از چند کیلومتری ساحل قابل رویت و خواندن هستند. این مخازن هم یکی دیگر از ویژگیهای خاص و نادر این جزیرهاند چون در هیچ جای دنیا، این طور نیست که مخزنهای نفت کنار اسکله باشند اما در خارگ، بخاطر این موقعیت مخازن، انتقال نفت از مخازن به کشتیها به هیچ عنوان هزینه پمپاژ نفت ندارند و فقط کافی است یک شیر را باز کنند تا نفت به کشتی منتقل شود.
در میانه اسکله چند دستگاه قرار دارد که بنابر توضیحات یکی از همراهانمان، دستگاههای شیرین کننده آب هستند و قبل از انقلاب اسلامی توسط خارجیها به اینجا آورد میشوند. در واقع جزیره خارگ، اولین جزیره در خاورمیانه است که مجهز به دستگاه های آب شیرینکن میشود. تا چند سال پیش هم، آب شرب جزیره با این دستگاهها تامین میشد بدین صورت که آب دریا را شیرین می کردند اما اکنون بخاطر اینکه آب شرب جزیره با کشتی به جزیره آورده می شود و هزینه کمتری هم دارد، نیازی به فعالیت این دستگاهها نیست.
اسکله را ترک میکنیم به امید اینکه بتوانیم پس از کسب مجوز برای بازدید از یدککشها، دوباره به آنجا بازگردیم و با بقیه افرادی که در فرایند انتقال نفت به نفتکشها دخیل هستند، گفتوگویی داشته باشیم و عصر همان روز این اتفاق رخ میدهد که گزارشش متعاقبا منتشر خواهد شد.
فردا، موقع بازگشت به تهران، مجددا همان خریداران نفتی را میبینیم که همانند ما در سالن ترانزیت فرودگاه خارگ نشستهاند. میپرسم: نتیجه جلسهتان چطور بود؟ خریدی انجام دادید؟ و وقتی با لبخند سرشان را تکان میدهند متوجه میشوم اینکه میگویند یکی از نتیجههای دیپلماسی موفق، حضور در بازارهای جهانی است، یعنی چه.
منبع: آنا