دو اصل بنیادین برای مقابله با تهدیدات آمریکا
آفتاب‌‌نیوز : 
1- تقویت قدرت ملی. قدرت سازی در بٌعد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دفاعی (به ویژه در زمینه فناوری پیشرفته)، اساس حفظ نظام و توسعه همه جانبه است و دشمن را وادار به تسلیم خواهد کرد. آنها که فکر می کنند حفظ کشور به سازش با بیگانگان و دست شستن از فرهنگ ملی و استقلال است بی تردید در اشتباهند. کسانی که فکر می کنند آمریکا قادر مطلق است و هر چه اراده کند به آنها دست می یابد آنها نیز در اشتباه بزرگی هستند.
آمریکا به افغانستان حمله کرد و به هیچ یک از اهدافش دست نیافت: نه اسامه بن لادن دستگیر شد، نه امنیت به افغانستان برگشت، نه بازسازی انجام شد و نه مواد مخدر کاهش پیدا کرد. در عراق البته وضع بدتری را شاهدیم. آمریکا نه تنها نمی تواند در عراق برای مردم امنیت به وجود آورد بلکه از امنیت برای سربازان خود نیز ناتوان است. آمریکا قصد داشت به تنهایی اداره عراق را برعهده بگیرد ولی امروز مجبور شده است به سازمان ملل و نیروهای مسلح دهها کشور جهان پناه ببرد تا شاید بتواند عراق را اداره کند. وضع فلسطین و «نقشه راه» نیز بهتر از اینها نیست و در همان اولین گام این نقشه با شکست مواجه شد.
یقیناً آمریکا کوچک تر از آن است که بتواند ایران را به زانو درآورد.
اما این حقیقت چیزی از وظایف مبهم ما در مقطع کنونی نمی کاهد. آنچه باید اینک انجام دهیم قدرت سازی و در رأس آن ایجاد وحدت و وفاق داخلی است و سپس تقویت فرهنگ ملی و تثبیت هویت ملی و فراگرد آوردن جوانان معتقد، مصمم، ایثارگر و فداکار برای اهداف ملی و در مرحله بعد دستیابی به رونق اقتصادی و فناوری پیشرفته است. خوشبختانه در تمامی این زمینه ها، گامی بلند برداشته شده و اینک باید با وحدت و تلاش پیگیر این راه را ادامه دهیم. هر چقدر قدرت ملی ایران افزایش یابد به همان نسبت قدرت چانه زنی با جهان نیز افزایش خواهد یافت.
2- جلوگیری از بوجود آمدن اجماع بین آمریکا و سایر قدرتهای جهان به ویژه اروپا، روسیه و چین نسبت به ایران، باید به این نکته اساسی توجه داشته باشیم که در شرایط کنونی، نه اروپا حاضر است در برابر آمریکا بایستد، نه روسیه و نه چین. هر یک از این قدرتها دارای مشکلات خاص خود می باشند و آمادگی آنرا ندارند که در برابر آمریکا قرار بگیرند. در عین حال هر سه قدرت (اروپا، روسیه و چین) یکجانبه گرایی آمریکا را بر نمی تابند. سلطه آمریکا بر کل خاورمیانه و بر چاههای نفت منطقه، برای آنان غیر قابل قبول است. هر 3 قدرت می دانند که ایران تنها فضای تنفسی آنها در منطقه است و ثبات و امنیت ایران برای کل جهان اهمیت دارد. گر چه همگان اذعان دارند که آمریکا در طول 25 سال گذشته همواره شکستهای زیادی را در برابر ایران تحمل کرده است. مع الوصف ما نباید بهانه ای به آمریکا بدهیم که از طریق آن بتواند علیه ایران بحران آفرینی کند و دیگران را علیه ایران تحریک کند. ایران باید با توانمندیهای دیپلماتیک با دنیا به تعامل کند و با اهرم دیپلماسی نوین به درون چالشهای پرونده هسته ای وارد شود و حرکتی هوشمندانه و هماهنگ را در جهت رعایت منافع و امنیت ملی کشور سازماندهی نماید تا بدین وسیله دستاوردهای ارزنده ای را برای ملت ایران تثبیت نماید.
1- تقویت قدرت ملی. قدرت سازی در بٌعد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دفاعی (به ویژه در زمینه فناوری پیشرفته)، اساس حفظ نظام و توسعه همه جانبه است و دشمن را وادار به تسلیم خواهد کرد. آنها که فکر می کنند حفظ کشور به سازش با بیگانگان و دست شستن از فرهنگ ملی و استقلال است بی تردید در اشتباهند. کسانی که فکر می کنند آمریکا قادر مطلق است و هر چه اراده کند به آنها دست می یابد آنها نیز در اشتباه بزرگی هستند. آمریکا به افغانستان حمله کرد و به هیچ یک از اهدافش دست نیافت: نه اسامه بن لادن دستگیر شد، نه امنیت به افغانستان برگشت، نه بازسازی انجام شد و نه مواد مخدر کاهش پیدا کرد. در عراق البته وضع بدتری را شاهدیم. آمریکا نه تنها نمی تواند در عراق برای مردم امنیت به وجود آورد بلکه از امنیت برای سربازان خود نیز ناتوان است. آمریکا قصد داشت به تنهایی اداره عراق را برعهده بگیرد ولی امروز مجبور شده است به سازمان ملل و نیروهای مسلح دهها کشور جهان پناه ببرد تا شاید بتواند عراق را اداره کند. وضع فلسطین و «نقشه راه» نیز بهتر از اینها نیست و در همان اولین گام این نقشه با شکست مواجه شد.
یقیناً آمریکا کوچک تر از آن است که بتواند ایران را به زانو درآورد.
اما این حقیقت چیزی از وظایف مبهم ما در مقطع کنونی نمی کاهد. آنچه باید اینک انجام دهیم قدرت سازی و در رأس آن ایجاد وحدت و وفاق داخلی است و سپس تقویت فرهنگ ملی و تثبیت هویت ملی و فراگرد آوردن جوانان معتقد، مصمم، ایثارگر و فداکار برای اهداف ملی و در مرحله بعد دستیابی به رونق اقتصادی و فناوری پیشرفته است. خوشبختانه در تمامی این زمینه ها، گامی بلند برداشته شده و اینک باید با وحدت و تلاش پیگیر این راه را ادامه دهیم. هر چقدر قدرت ملی ایران افزایش یابد به همان نسبت قدرت چانه زنی با جهان نیز افزایش خواهد یافت.
2- جلوگیری از بوجود آمدن اجماع بین آمریکا و سایر قدرتهای جهان به ویژه اروپا، روسیه و چین نسبت به ایران، باید به این نکته اساسی توجه داشته باشیم که در شرایط کنونی، نه اروپا حاضر است در برابر آمریکا بایستد، نه روسیه و نه چین. هر یک از این قدرتها دارای مشکلات خاص خود می باشند و آمادگی آنرا ندارند که در برابر آمریکا قرار بگیرند. در عین حال هر سه قدرت (اروپا، روسیه و چین) یکجانبه گرایی آمریکا را بر نمی تابند. سلطه آمریکا بر کل خاورمیانه و بر چاههای نفت منطقه، برای آنان غیر قابل قبول است. هر 3 قدرت می دانند که ایران تنها فضای تنفسی آنها در منطقه است و ثبات و امنیت ایران برای کل جهان اهمیت دارد. گر چه همگان اذعان دارند که آمریکا در طول 25 سال گذشته همواره شکستهای زیادی را در برابر ایران تحمل کرده است. مع الوصف ما نباید بهانه ای به آمریکا بدهیم که از طریق آن بتواند علیه ایران بحران آفرینی کند و دیگران را علیه ایران تحریک کند. ایران باید با توانمندیهای دیپلماتیک با دنیا به تعامل کند و با اهرم دیپلماسی نوین به درون چالشهای پرونده هسته ای وارد شود و حرکتی هوشمندانه و هماهنگ را در جهت رعایت منافع و امنیت ملی کشور سازماندهی نماید تا بدین وسیله دستاوردهای ارزنده ای را برای ملت ایران تثبیت نماید.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید