آفتابنیوز : شرق نوشت: میهمان پرچالش روز گذشته شورای شهر تهران محمدجواد فاطمی، رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی بود که هم حرفهای خودش و هم آمار و عکسهایی که با خودش آورده بود جلسه و اعضا را تکان داد.
او با اشاره به اینکه سالانه بین ١٥٠ تا ١٨٠ هزار نفر در کشورمان میسوزند، گفت: امیدوارم مسئولان درد و رنج بیماران سوختهشده را درک کنند و فکری به حال آنها بکنند. سوختگی یک مشکل جهانی است و در رده چهارم صدمات بعد از تصادفات، افتادن از بلندی و دعوا و منازعات قرار میگیرد. سوختگی هر ساله باعث مرگ حدود ٢٧٠ هزار نفر در سراسر جهان میشود و این در حالی است که سالانه در ایران حدود ١٥٠ هزار نفر میسوزند و حدود ٣٠ هزار نفر بستری میشوند که از این میزان سه هزار نفر جان خود را از دست میدهند؛ یعنی همین حالا که ما اینجا نشستهایم، بهطور روزانه ١٠ نفر در کشور بر اثر سوختگی فوت میکنند و همه اینها جدای از بیمارانی است که در اثر سوختگی تبدیل به افرادی معلول و ازکارافتاده میشوند و دیگر حتی خودشان هم نمیتوانند خودشان را تحمل کنند.
او گفت: در ایران در سال ١٩٩٠، سوختگی، دهمین علت زودهنگام مرگ افراد در کشور بود که الان به هشتمین علت رسیده است و درواقع ما دو پله سقوط کردهایم، ضمن اینکه در شاخص دالی (زندهماندن هریک نفر از دو نفر بر اثر سوختگی) رتبه بیستم را در دنیا داریم. باید برای هر درصد از سوختگی، حدود پنج میلیون تومان هزینه پرداخت کرد بهطوریکه در هیچکدام از بیماران سوختهشده درمان استاندارد صورت نمیگیرد و به همین دلیل در بیشتر موارد باعث فوت افراد میشود. وی با بیان اینکه سوختگی، بیماری فقراست و عمده افراد سوخته در خانهشان شرایط غیراستانداری از لوازم گرمایشی داشتهاند، به استانداردسازینکردن لوازم خانگی اشاره کرد و گفت: پس از سالها ما هنوز نتوانستهایم سماور را استاندارد کنیم.
فاطمی با گلایه از نبود تختهای استاندارد سوختگی در کشور، گفت: درمانهای غیراستاندارد در بیمارستانهاو نبود هیچ تخت استاندارد سوختگی در بیمارستانها ازجمله مشکلاتی است که ما با آن روبهرو هستیم؛ یعنی بهگونهای نیست که یک مریض سوختگی در یک اتاق درمان شود و در تهران شاهد هستیم که در یک اتاق شش تخت سوختگی وجود دارد.
وی گفت: طبق پیشبینیهای وزارت بهداشت درحالحاضر میبایست دوهزارو ٤٠٠ تخت سوختگی در بیمارستانها داشته باشیم که فقط یکهزار تخت سوختگی موجود است و از این میزان هیچ تختی استاندارد نیست؛ حال آنکه تعداد تخت مورد نیاز باید برای هر کشور براساس شیوع سوختگی تعیین شود و بهگونهای باشد که یکسوم آن برای حوادث غیرمترقبه سوختگی خالی باشد. در همین شرایط بود که وقتی آقای طلایی در آن حادثه دچار سوختگی شد در شرایط بیمارستان مطهری نماند و به بیمارستان شهید چمران منتقل شد و تازه در آنجا هم اعتراض داشتند و بعدها موضوع را پیگیری کردند.
رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران ادامه داد: متأسفانه درمانهای ناقص در بخش سوختگی یکی از مواردی است که در سالهای گذشته با آن روبهرو بودهایم ضمن اینکه هیچ جراحی با توجه به معضلات سوختگی به سمت آن نمیرود.
فاطمی عکسهایی را از بیماران سوختگی که شرایط دلخراشی داشتند در صحن علنی نشان داد و گفت: بیمارستانهای سوختگی تبعیدگاه جراحان است و پرستاران برای حضور در بیمارستان سوختگی تمایلی ندارند. شما یکبار هم نمیتوانید این تصاویر را ببینید، حالا تصور کنید پرستاران و پزشکان باید هر روز و هر ساعت این تصاویر را به شکل زنده ببینند.
وی خطاب به اعضای شورای شهر تهران گفت: خواهش میکنم یکبار بلند بشوید و بیایید مریضهای سوختگی را ببینید تا مشکلات آنها را لمس کنید. آقای طلایی خودش یکبار دچار این حادثه شد و ناخواسته مشکلات را درک کرد اما شما یکبار با تن سالم بیایید تا از نزدیک شرایط را ببینید. وقتی یک بیمار سوختگی را وارد بیمارستان میکنند تمام بدن وی سوخته شده، ناله میزند و بوی بد میدهد و ما هم نمیتوانیم کاری کنیم چراکه تجهیزات ما استاندارد نیست و باید به همه این موارد توجه شود. علاوه بر همه اینها هزینههای درمان بسیار زیاد است و در مقایسه با بیماریهای قلبی و سرطان، درمان سوختگی برای پزشکان درآمد و سودی ندارد و این کار برایشان گزینه آخر هم نیست. در همه این سالها تا دلتان بخواهد مرکز قلب و انواع بیماریها و سرطان را ایجاد کردهایم اما مراکز درمان و پیشگیری از سوختگی نداریم چون این درمان پولی و درآمدی برای پزشکان و چرخه درمان ندارد.
وی در ادامه جلسه با اشاره به شیوع سوختگی الکتریکی کارگران ساختمانی تصریح کرد: دراینزمینه نامهنگاریهای زیادی به دستگاههای متولی کردهایم اما هنوز نتوانستهایم که به آنها بفهمانیم که سیمهای برق ساختمانی را عایق کنند.
رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران با طرح این پرسش که چرا مدارس، استانداردها را رعایت نمیکنند، ادامه داد: مگر ما پول کم داریم که این کار را انجام نمیدهیم و چرا آموزشوپرورش و شهرداریها در این بخش ورود نمیکنند. فاطمی ضمن گلایه از آموزشوپرورش ادامه داد: چرا این وزارتخانه در بحث پیشگیری و آموزش سوختگی دروسی را تدریس نمیکند و چرا صداوسیما و سازمان بهزیستی دراینزمینه فعالیتهای آموزشی را انجام نمیدهند.
وی به شیوع خودکشی در بیماران سوختگی به دلیل منزویشدن و تردشدن از خانواده و جامعه و حتی پزشک اشاره کرد و گفت: اغلب جراحان، بیماران سوختگی را قبول نمیکنند چراکه وضعیت این بیماران اسفناک است.
رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به اینکه دعا میکنم هیچکس در این کشور نسوزد اما در این شرایط خدا کند اگر کسی میسوزد، مسئولان بسوزند، گفت: امیدوارم مسئولان درد و رنج بیماران سوختهشده را درک و فکری به حال آنها کنند.
این صحبتهای آخر فاطمی صدای اعتراض و هیجانی را در بین اعضا و میهمانان و خبرنگاران در پی داشت. خبرنگاران و برخی از اعضا و میهمانان برای او دست زدند و چند عضو ازجمله محسن سرخو اعتراض کردند و چمران هم که واکنش خبرنگاران را دیده بود خطاب به خبرنگاران گفت: خوشحال نشوید؛ خبرنگاران هم جزء مسئولان هستند.
در ادامه هم فاطمه دانشور، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران، ضمن تأیید بسیاری از اظهارات دکتر فاطمی، به معضلات موجود برای چهارشنبهسوری اشاره کرد و گفت: محدودیتهای این سالها در برگزاری مراسم آیینی چهارشنبه آخر سال، نقش مهمی در تغییر شکل آن به این صورت داشته است و زمینه داغشدن بازار ترقهفروشیها را فراهم کرده است. محسن سرخو هم معتقد بود این اظهارات دکتر فاطمی نوعی انداختن مسئولیت وزارت بهداشت روی دوش سایر ارگانهاست و گفت: مسئولان همین حالا هم دارند از رفتارهای مدیریتی غلط میسوزند و بارها اعلام شده است که فقط یک بیمارستان سوختگی داریم که هر وقت مصدومی به آنجا مراجعه میکند، درد و سوختگی خود را از یاد میبرد. غلامرضا انصاری، عضو دیگر شورای اسلامی شهر تهران هم گفت باید هیجانات سنی جوانان و نوجوانان را در این ایام کنترل و هدایت کنیم و افزود: نشاط اجتماعی در جامعه مغفول مانده است؛ قطعا پیشگیری از درمان بهتر است و با اقدامات اجتماعی مناسب میتوانیم جشنهایی با نشاط و با مشکلات کمتری برگزار کنیم.
ایشان به مشکل بسیار مهم واساسی اشاره فرمودند
متاسفانه مسئولین با روی اوردن به رفاه واسایش که البته حق همه از جمله مسئولین است
از جامعه و حال وروز توده مردم فاصله کلانی گرفته اند لذا درد ورنج مردم را حس نمیکنند ونمیفهمند
لذا با این شرایط باید گفت ایکاش که مسئولی یک معلول داشته باشد
یک معتاد داشته باشد
یک کودک عقب مانده ذهنی داشته باشد
یک بیمار سرطانی داشته باشد
مستاجر باشد
یک یا چند فرزند بیکار داشته باشد
و....................................................................................داشته باشد
تا شاید مردم را ومحرومین را وگرفتارها را درک کنند