آفتابنیوز : سایت ساعت 24 نوشت: سعید لیلاز رییس دفتر اقتصاد حزب كارگزاران سازندگی است و به همین دلیل مورد توجه رسانهها قرار دارد و تحلیلهای وی از اقتصاد ایران عموما با اقبال مردان تصمیمساز مواجه میشود. این تحلیلگر اقتصاد ایران امیدواریاش به اقتصاد ایران نسبت به كسب رشد حدود ۴ درصد در سال ۱۳۹۵ را با دادن آدرسهای جزیی از منابع رشد بیان میكند. گفتوگو با وی درباره مهمترین مساله این روزهای اقتصاد ایران را در سطح كلان میخوانید:
آقای لیلاز در جریان میزگرد برگزار شده میان مسعود نیلی مشاور ارشد اقتصاد ایران و آقایان موسی غنینژاد و محمدمهدی بهكیش درباره رشد اقتصاد ایران قرار دارید. در این میزگرد در حالی كه مسعود نیلی امیدواری خود را بیان میكند كه اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵ حدود ۵ درصد رشد خواهد داشت اما اقتصاددانان نامبرده چندان امیدوار نبودند. به نظر جنابعالی كه عموما در سالهای نخست هر سال میزان رشد را برآورد میكنید، كدام یك درست میگویند؟
من نمیتوانم ناامید باشم و ارقام و اعداد و شرایط هم نشان میدهد كه ظرفیتهای خالی اقتصاد ایران به ویژه در بخشهای صنعت و معدن و نفت میتواند سرچشمه رشد اقتصادی تا حد ۴ درصد در سال ۱۳۹۵ باشد.
آنگونه كه از سخنان آقایان مسعود نیلی مشاور اقتصادی رییسجمهور و علی طیبنیا وزیر اقتصاد برمیآید آنها امیدوارند كه بخشی از رشد سال ۱۳۹۵ تولید ناخالص داخلی از رشد صنعت خودرو سرچشمه بگیرد و اتفاقی كه در سال ۱۳۹۳ رخ داد دوباره ظهور پیدا كند؟ با توجه به اینكه اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۴ رشدی نداشته است، آیا فروش خودرو در داخل افزایش مییابد، در حالی كه قدرت خرید شهروندان به دلیل رشد صفر درصدی سال ۱۳۹۴ افزایش را تجربه نكرده است؟
پیش از هر پاسخی باید درباره رشد سال ۱۳۹۴ بگویم كه پیشبینیها این است كه رشد مثبت و در حد یك درصد بوده است. از طرف دیگر من معتقدم كه امسال خودروسازها میتوانند روی فروش یك میلیون و ۵۰ هزار دستگاه خودرو حساب باز كنند و افزایش فروش و تولید انواع خودرو به تنهایی میتواند نزدیك به ۰.۵ درصد رشد تولید ناخالص داخلی را محقق كند. این رخدادی است كه در سال ۱۳۹۳ تجربه كردهایم و در آن تردیدی نباید داشته باشیم. آن دوستان اقتصاددانی كه امیدواری به رشد ۴ تا ۵ درصدی اقتصاد ندارند باید به این مسایل جزییتر اما با اهمیت و واقعی توجه داشته باشند.
با فرض اینكه رشد ارزش افزوده خودروسازی نیم درصد بر رشد تولید ناخالص داخلی اضافه كند. منابع دیگر رشد تولید ناخالص داخلی تا رسیدن به ۴ تا ۵ درصد را كجا باید جستجو كرد. آیا میتوان در شرایط ركود مسكن و ركود حاصل از صنایع فلزات اساسی مثل فولاد و مس كه از ركود بزرگ چین ناشی میشود باز هم منبع دیگری برای رشد یافت؟
به نظرم میرسد كه باید افزایش فروش و صادرات نفت ایران در سال ۱۳۹۵ را جدی گرفت و این متغیر واقعی اقتصاد نیز با رشد قابل توجه در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۹۴ مواجه خواهد شد. با توجه به اینكه سهم نفت در تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۱۵ درصد است، این افزایش صادرات كه به سرعت اتفاق افتاده است و نزدیك به ۲ میلیون بشكه در روز است سهم قابل توجهی و شاید در حدود یك درصد در تولید ناخالص داخلی داشته باشد.
اما بازار جهانی نفت شرایط پیچیدهای دارد كه نوك هرم دیده شده آن مسابقه برای فروش نفت بیشتر به وسیله عربستان به دلیل اینكه میخواهد با ایران لجبازی كند و فروش نفت بیشتر به وسیله روسیه است كه قصد دارد مانع از سقوط اقتصادش شود و حتی كشورهایی مثل عراق، كویت و ونزوئلا كه افزایش صادرات ایران را با دشواری مواجه میكند. از سوی دیگر رشد پایینتر چین نسبت به سالهای قبل و كاهش رشد كشورهای نوظهور صنعتی مثل برزیل و حتی تا اندازهای هند سمت تقاضای نفت را نیط مطمئن نشان نمیدهد. آیا باز هم شما امیدوار هستید كه صادرات نفت در ایران سرچشمه رشد تولید ناخالص داخلی به میزان یك تا ۱.۵ درصد در سال باشد؟
تجربه چند ماه گذشته پس از برجام و فروش دهها میلیون بشكه نفت ذخیره شده ایران كه پیش از این در كشتیها و در روی دریاها مانده بود نشان میدهد كه رشد صادرات نفت ممكن است. ایران میتواند با انعطاف بیشتر در بازار فروش نفت و كسب اعتماد مشتریان قدیمیاش به ویژه در آسیان سهم قبلی خود در اوپك را به دست آورد.
با حساب شما تاكنون دستكم تا حداكثر ۲ درصد از رشد تولید ۵ درصدی پیشبینی شده سال ۱۳۹۵ از افزایش فروش خودرو در داخل و افزایش صادرات نفت محقق شدنی است. سایر منابع رشد از نظر جنابعالی كدام است؟
تجربه تاریخ اقتصاد ایران در دوران معاصر نشان میدهد بخش كشاورزی همواره و در تحت هر وضعیتی میتواند رشد مثبت را به دست آورد و با توجه به سهم بالایش در تركیب تولید ملی باز هم به كمك رشد سال ۱۳۹۵ میآید كه به نظرم در بدترین وضعیت میتواند یك تا ۱.۵ درصد باشد. از سوی دیگر بخش خدمات نیز هرگز در ایران كمتر از یك درصد رشد را تجربه نكرده است. یادمان باشد كه كاهش تنش در سیاست خارجی هزینه مبادلات خارجی در پول و كالا را نیز كاهش داده و همین متغیر نیز میتواند به یك عامل واقعی رشد تبدیل شود. كسانی كه میخواهند به مساله رشد اقتصاد ایران توجه كنند یادشان باشد كه همواره در مقاطع گوناگون وقتی ظرفیتها خالی بوده است توانستهایم رشدهای خوب داشته باشیم. نزدیكترین تجربه سال ۱۳۹۳ است و پیش از آن نیز در سال پس از پایان جنگ تحمیلی این اتفاق افتاد.