آفتابنیوز : در جامعه فقرزده یکی از مخاطرات پوپولیست است که با دادن وعدههای دروغین به تودههای مردم فقیر سعی میکند به قدرت برسد و وقتی به قدرت رسید عملا به مردم پشت کرده و به زیانشان عمل میکند.
بهروز هادی زنوز اقتصاددان در گفت وگو با شرق با بیان اینکه در قانون اساسی ما به موجب اصل ٢٩، ٤٣ و اصول متعدد دیگر، عدالت یکی از محورهای کشور بوده است،یادآورشد: دولتها تلاش زیادی کردهاند که یارانه توزیع کنند. یارانه کالاهای اساسی در دوره جنگ از طریق کوپن و سهمیهبندی توزیع میشد. در دولت آقای احمدینژاد یارانه نقدی توزیع شد. این یارانهها در بهبود شرایط کمی تأثیر داشته اما در جامعهای که فقر را تولید و بازتولید میکند، آبباریکهای تحت عنوان یارانههای حمایتی حریف فقر نمیشود. خوب است، اما کم است.
او گفت: اغلب این یارانههای نقدی تأثیر معکوس نیز داشته.در خیلی از موارد یارانهها به هدف اصابت نکرده. مثل یارانه نفت و بنزین که قبل از افزایش قیمتها بود. طبق محاسبه متوجه شدند ثروتمندان ١٠ برابر فقرا از یارانه بنزین سود میبرند. چون آنها چندین خودرو دارند و بیشتر مسافرت میروند. یارانههای غیرهدفمند اساسا مذموم است، در توزیع یارانه هدفمند هم به همه یارانهدادن توجیهی ندارد.
این اقتصاددان تاکید کرد: یارانه باید صرف اقشار آسیبپذیر شود که نمیشود. کار دولتها این بوده که صندوقهای بیمه تأمین اجتماعی برای بیمههای سلامت، بازنشستگی، بیکاری و... ایجاد کنند. اما این صندوقها بهتدریج در اثر سوءمدیریت قانونگذار و دولت ورشکسته شد. اتکای آن صندوقها به بودجه دولت بود. در بودجه سال ٩٥ شاید دولت حدود ١١٠ هزار میلیارد تومان بابت صندوقها پول پرداخت کرده است. هر کارمند که بازنشسته میشود عملا از جیب دولت پول دریافت میکند. این صندوقها ورشکسته هستند. از طرفی درآمد افراد بازنشسته به تناسب تورم افزایش پیدا نمیکند. ما سیستم همهشمول بیکاری هم نداریم. این هم موجب تشدید نابرابری است. پس سیستم بیمهای ما میلنگد. سیستم حمایتی ما هم میلنگد.
زنوز گفت: تقریبا ١٧ سازمان در کشور مسئول امور رفاهی و حمایتی هستند که به بودجه دولت وصل هستند. ولی پاسخگویی و شفافیتی در قبال عملکردشان ندارند. مثل کمیته امداد امام خمینی (ره) که کمکهای مردمی را جمع کرده و توزیع میکند. ضمنا از بودجه دولت هم استفاده میکند، اما شفافیت پاسخگویی را در قبال عملکردش نمیبینیم. پس یک ناهماهنگی در این میان است. قانونگذار حکم میکند فلان گروهها مشمول بیمههای تأمین اجتماعی شوند. دولت را موظف میکند به آنها کمک کند و بار بودجهای هزینهها را افزایش میدهد، ولی توان واقعی اقتصاد وجود ندارد که آنها را تغذیه کند و ورشکست میشوند. ١٧ سازمان موازی داریم که در زمینه حمایتی کار میکنند و پاسخگویی و شفافیت ندارند که اگر یککاسه میشدند، ممکن بود خطمشی واحدی ایجاد شود.
او بابیان اینکه آمارها از افزایش بزهکاری در اجتماع به صورت فحشا، دزدی، خشونت و قتل، اعتیاد و خودکشی خبر می دهند،گفت:آمارها همه اینها را نشان میدهد. زندانهای ما پر از افراد بزهکار است. بخش مهمی از مسائل اجتماعیای که ما در آن درگیریم ناشی از فقر است. شکاف عمیق طبقاتی در درازمدت وقتی ادامه پیدا کند به شکاف بین دولت و ملت میانجامد. این شکاف وقتی عمیقتر شد، مردم دست به خشونت میزنند. وقتی خشونت جمعی و جنبشهای خودانگیخته صورت بگیرد، نه به نفع دولت است و نه به صلاح مردم. دولت تدبیر و امید باید راهی را اتخاذ کند که کار ختمبهخیر شود. ولی «چشمها نگران بهشت است و پاها به سوی دوزخ میشتابد».
وعده یارانه 250 هزار تومانی
زنوز در پاسخ به این سئوال که صحبتهایی از وعده ٢٥٠هزارتومانی یارانه از سوی آقای احمدینژاد شنیده میشود. نظرتان چیست؟ گفت:در جامعه فقرزده یکی از مخاطرات پوپولیست است که با دادن وعدههای دروغین به تودههای مردم فقیر سعی میکند به قدرت برسد و وقتی به قدرت رسید عملا به مردم پشت کرده و به زیانشان عمل میکند. این پدیده بهکرّات در آمریکای لاتین رخ داده و در ایران هم الگوی محرزش به نام آقای احمدینژاد ثبت شده و اگر قرار است جایزهای داده شود، باید به ایشان دهند. آقای کروبی هم در انتخابات سال ٨٨ وعده یارانه ٥٠ هزارتومانی میداد. پوپولیسم اقتصادی و سیاسی بسیار خطرناک است چون ماهیتا ضدمردمی است و پشت آن برخلاف ادعایش، نظامیگری نهفته است. در پشت سرشان هم فساد مالی بزرگی نهفته است. بنابراین احزاب سیاسی ایران، دولتمردان و ارکان حاکمیت باید این خطر را جدی بگیرند.
او در پاسخ به این سئوال که آیا این احتمال وجود دارد که باز هم پوپولیسم در ایران حاکم شود؟ گفت:این احتمال همچنان زیاد است که پوپولیسم تودهها را بسیج کرده و به خیابان بیاورد و به صورت اتمی با آنها رفتار کند. احزاب و تشکلها را برنمیتابد، قاعده بازی را برنمیتابد، اما میخواهد تودهها از او حمایت کنند.
وی ادامه داد:متأسفانه دولت آقای روحانی، هم به دلیل مسائل و مشکلات عدیده در حل مسئله هستهای و ملاحظات سیاسیای که داشته و هم به دلیل ایده لیبرالیسمی که بر آن حاکم است، برنامهای در زمینه فقرزدایی، حمایتهای اجتماعی و ایجاد فرصتهای اشتغال ارائه نداده است. بهصراحت میگویم این دولت برنامه ندارد. در برنامه ششم بحثی درباره حمایتهای اجتماعی دارد. فصل «سلامت و ارتقای کیفیت زندگی، رفاه و تأمین اجتماعی»، ولی این وعدهها «کفاف کی دهد این بادهها به مستی ما». ضمن اینکه در برنامه ششم تحت عنوان ذیل بخش امور اجتماعیای به مباحث حمایتهای اجتماعی پرداخته، اما همه اینها تعارف است و در حد عمل نیست.