آفتابنیوز : روزنامه «اعتماد» با این مقدمه، افزوده است: انتقادها از همه طرف به سمت او سرازیر است. یک روز بحث اقتصادی است. متهم به بیتوجهی به معیشت میشناسندش و تذکر میدهند که تلاشی در این مورد نمیکند. یک روز بحث بر سر دیپلماسی است. از شروع مذاکرات تمام تلاششان را برای بیاهمیت جلوه دادن تلاش دولت در این مورد کردند. تلاششان به ثمر نرسید اما حالا میخواهند نشان دهند برجام کار خاصی نکرده است.
الفبای مذاکرات را ندانسته، به تحلیلهای عجیب و غریب میرسند. میگویند حتی پایین آمدن قیمت نفت هم به دلیل برجام است. هنوز در ذهنشان یک دولت مقدس پیشین دارند که هرچند به آنها پشت کرد و برایشان کم دردسر به بار نیاورد اما از نگاه آنان همه باید عین آن باشند. یک روز بحث خود رئیسجمهور است. نرفتنش به یک سفر خارجی را به هزار و یک مسأله عجیب ربط میدهند و با هیچ توضیحی هم عقبنشینی نمیکنند.
یک روز دیگر بحثشان فرهنگی است. از کنسرتهای خیالی میگویند و تلاش میکنند رابطه مراجع و دولت را برهم بزنند. هرچند همه این کارها استراتژیهای این سه سال اخیرشان بوده اما نتیجه آن در هفتم اسفند به مذاقشان اصلاً خوش نیامده است.
حالا مخالفان دولت در سال جدید با استراتژیهای جدید به میدان آمدهاند تا خرداد 96 نشود شبیه اسفند 94. کابوس تکرار اسفند 94 و خرداد 92 مخالفان این روزهای دولت را به فکر استراتژی جدیدی انداخته که حملات آنها به دولت را شتاب بخشیده است و تنها به پایان این سال استراتژیک میاندیشند.
ارتباط شدت حملات با یک سال سرنوشتسازمخالفان یک نکته را خیلی خوب میدانند؛ سال 95 برای همه آنها سال سرنوشتسازی است. سالی که قرار است در پایان آن نتیجه صفکشیهای انتخاباتی برای یک انتخابات مهم مشخص شده باشد. انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم هم میتواند پایان خیلیها باشد و هم میتواند یک آغاز مجدد را بر روی آن نامگذاری کرد. با این همه همین انتخابات برای گروهی هم «ادامه راه» است. مخالفان دولت اما نمیخواهند صفت «بازندگی» بیشتر از این روی پیشانیشان جا خوش کند.
میخواهند آغازکننده مجدد باشند و این انتخابات را از دست ندهند. رسم همواره بر این بوده است که به پایان عمر یک دولت زمان نزدیک میشود در جناح رقیب تحرکات آغاز میشود. با این همه مخالفان دولت در همان شبی که خبر انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور را شنیده بودند این تصمیم را گرفتند. اما در این میان یک چیز به تحرکاتشان سرعت عمل هم بخشید.
عامل اصلی، نتایج انتخاباتی بود که تا اندازه زیادی آنها را شوکه کرد. نگاهی که مردم پایتخت و سایر شهرها به آنها داشتند باعث شد تا کمی بیشتر تحرک کنند تا مبادا این نگاه در انتخابات ریاستجمهوری هم ادامه یابد. پس کار را در سال 95 با شدت آغاز کردند. تقسیم کارشان ماهها است که صورت گرفته تا در میان تریبونهای رسمی، فضای مجازی و جلسات غیررسمیشان برای رسیدن به این هدف تلاش کنند. سال سرنوشتساز 95 شاید سرنوشتسازترین سال برای اردوگاه مخالفان دولت باشد که از شواهد اینگونه برمیآید که به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند.
فضای مجازی، گلوگاه شکستمخالفان دولت خوب میدانند که در انتخابات هفتم اسفند بیشتر از هر جای دیگری از فضای مجازی بود که غفلت کردند و شکست خوردند. بارها اعتراف کردند که فضای مجازی در اختیار اصلاحطلبان و حامیان دولت قرار گرفت و این غفلت به ضررشان تمام شد. در همین شرایط بود که برای سال سرنوشت ساز تصمیم گرفتند که اینبار اجازه غفلت ندهند.
فعالیت در فضای مجازی در چند لایه آغاز شده است. لایه اول کانالهای تلگرامی تخریب دولت است که بیش از هر چیز دیگری از ناکارآمدی اقدامات دولت بگویند و از غفلتهایی که شده است. لایه بعدی تبلیغ از خودیهاست. آنهایی که به اظهارنظر میپردازند و توجهی هم به گذشته ندارند. لایه بعدی پنهانسازی تخلفات افراد مورد حمایتشان است آن هم با هدف اتهامزنی و لایه آخر که بیپرواتر از سایرین است به صورت علنی و توهینآمیز تقاضای ردصلاحیت حسن روحانی را دارند. صراحتشان هم بالاست و اهل مقدمهچینی نیستند. درست در کنار این تقاضا یک اظهارنظر منتشر میکنند به نقل از مردی که روزگاری مورد حمایتشان بود و به آنها آنچنان وفا نکرد با طرح این سوال که چرا باید رئیس دولتهای نهم و دهم ردصلاحیت شود؟ گلوگاهی که روزی برایشان شکست بود را حالا با شتاب بسیاری در دست گرفتهاند تا اینبار با هدف تاثیرگذاری بر مردم شاید بتوانند پیروز شوند.
تریبونهای رسمی بیرونق اما پرکوبشتریبونهای رسمی همواره در اختیارشان بوده است. رسانه ملی با آنها کم همسو نیست و رسانههایشان آنچنان از توقیف و تذکر نمیترسند. دولت هم بنا را بر عدم شکایت از آنها گذاشته است. تریبونهای رسمی اما بیشتر از هر چیز دیگری یک هدف را در سر دارد و آن هم حمله از طریق کمرنگ جلوهدادن دستاوردهاست؛ دستاوردهایی که از نگاه آنها چیزی نیست و از هر فرصتی برای حمله به آن استفاده میکنند. در روزهای منتهی به انتخابات مجلس اصرار داشتند که دولت نسبت به اقتصاد و معیشت بیتوجهی کرده است و این روزها هر چند وقت یکبار برجام را مورد حمله قرار میدهند.
در این میان اما تریبونهای رسمی در ماههای اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته است. ضعف دولت در کمبود داشتن این تریبونهای رسمی از یک سو و خلأ ارتباطی که باید با پایگاه اجتماعی توسط دوست صورت میگرفته است و نیست از سوی دیگر باعث شده از اینجا بیشتر موفق شوند. به دولت حمله میکنند، کسی هم آنچنان پاسخی نمیدهد. هر چند وقت یکبار شخص رئیسجمهور یا معاون اول هستند که پاسخی چندین درصد پایینتر از حمله آنها میدهد اما باز هم متهم میشوند. با تریبونهای رسمی شرایط را به گونهای جلو بردهاند تا شخص حسن روحانی و اطرافیانش برچسب «همیشه متهم» را روی پیشانی داشته باشند.
انتقادها به این رفتار دولت همیشه کلیدواژه حرفهای حامیان دولت بوده است. سکوتی که دولتیها در برابر حملات و ویرانیها میکنند و گویا در ظاهر برندهاش همین مخالفان دولت هستند. با این همه، نفعشان را از این قسمت به اندازه کافی میبرند. با کمال آرامش حمله میکنند، تخلفات دولت سابق را کمای حافظه کوتاهمدت مردم فرو میبرند و بیشترین دستاورد را دارند. جلسات غیررسمی هم در کنار سایر اقداماتشان از دیگر برنامههایشان برای سال سرنوشتساز است؛ جلساتی که یکی از جدیترین خروجیهای آن تلاش برای ایجاد اختلاف و تند کردن فضای سیاسی کشور در ابتدای سال بود. کاری که حتی در تعطیلات نوروز هم قید آن را نزدند و تمام تلاششان را کردند با خبرهای دروغین میان بزرگان کشور اختلاف ایجاد کنند.
آنها خوب میدانند امسال سال سرنوشتسازی است که اگر با همه امکانات و تلاشهایشان برای خرداد 96 تلاش نکنند، قافیه را میبازند. حسن روحانی هرچند که شاید با تلاش همین مخالفان برچسب «همیشه متهم» را با خود دارد اما بدون شک متفاوتترین رئیسجمهور کشور است. رییسجمهوری که مخالفان قسمخوردهای دارد که این روزها برای یک دورهای شدن او، با یکدیگر همقسم شدهاند. همقسمی که اگر دولت برای شکستن آن برنامهای نداشته باشد و اگر حامیانش را فراموش کند، نتیجه عجیبی هم خواهد داشت.