آفتابنیوز : انتخابات اسفند 94 یک شوک بود، نه فقط برای اصلاح طلبان که یکباره با ناشناختهها در تهران 30 بر هیچ دربی اصولگرایان- اصلاح طلبان را بردند و نه فقط برای اصولگرایان که هزینه همراهی با تندروها را با حذف برخی ژنرال ها و مردان معتدلشان در این انتخابات دادند. بلکه انتخابات اسفندماه آب سردی بود بر پیکره دلواپسانی که لااقل در سه سال اخیر هرچه در چنته داشتند علیه دولت رو کردند و هر بار از سویی دولت را با چوب نقد و تخریب نواختند شاید به این امید که با این هیاهوها خود را مقبولتر کنند و دولت را در نزد مردم منفور.
امری که نتیجه عکس داد و آرائی که 7 اسفند سال گذشته از صندوقها بیرون آمد نشان داد مردم دیگر تمایل ندارند کوچکزاده یا آقاتهرانی و یا حتی زاکانی و بذرپاش و بیرانوند و ... بر صندلی های سبز بهارستان بنشینند، رایی که بیانگر آن بود که مردم از قضا، مقهور این هیاهوهای 3 ساله نشدهاند و خسته از تخریبها، به آرامش و اعتدال گرایش دارند.
شاید از همین روست که این روزهای بعد از انتخابات، دلواپسان، دلواپستر از قبل تن به یک سکوت ناخواسته دادهاند، گرچه گاه و بیگاه تریبونهایشان را باز کرده و دولت را به بهانههایی چون موفق نبودن برجام یا رکود اقتصادی و ...مورد نقد قرار میدهند اما کیست که نداند این گَرد سکوت ریخته شده بر سردلواپسان نتیجه همان رای شوکه کننده مردم در انتخابات 7 اسفند است.
مردمی که البته از خشم و بداخلاقی دلواپسان هم به دور نماندند و بخاطر رایی که داده بودند «اهل کوفه» خوانده شدند. آنجا که کانال خبری «رجانیوز» رسانه نزدیک به دلواپسان، پس از اعلام پیروزی فهرست 30 نفره «اميد» در تهران، در انتقاد از مردم پایتخت نوشت: «اصولگرایان در تهران انتخابات را نه به خاطر لیست سیاسی یا شعارهای انتخاباتی، بلکه به خاطر غلبه پیدا کردن فرهنگ و سبک زندگی غربگرایانه، شبه مدرنیستی باختند. شکست اصولگرایان از اصلاحات در تهران، یک شکست کاملا اجتماعی- فرهنگی است. در تهران بنا بر آمارهای رسمی بیشترین میزان جرایم اجتماعی، روزه خواری، طلاق، اعتیاد و ... ثبت شده، بدین معناست که این شهر بیشترین فاصله از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی را برای خود ثبت کرده است.»
این تخریبها حتی ناراحتی اصولگرایانی از جنس امیر محبیان را هم به دنبال داشت که گفت« واقعا چون تهرانیها به لیست اصلاح طلبان رای دادند باید آنها را اهل کوفه و اصحاب یزید خواند؟ در دور بعد اگر به اصولگرایان یا آقای احمدینژاد یا جناب مصباح رای دادند به لشکر امام حسین (ع) برگشته و حر می شوند؟ این که یک شهر ١٢ میلیونی را چون به آقای فلان و فلان رای نداده اند، در زمره یزیدیان بدانند چه توجیه شرعی و عقلی دارد؟ آیا واقعا فکر میکنیم از طریق اهانت به مردم می توان رای گرفت؟ مگر آن که مردم خویش را جمعی مازوخیست بدانیم.»
هویت دلواپسانه متعلق به چه کسانی است؟
دلواپسان روزهای اول مترادف بودند با پایداریها، همانهایی که زمانی وکیل الدوله دولت های هشتم و نهم دولت احمدی نژاد ناميده میشدند و روزی که مردِ محبوبشان از پاستور رفت تبدیل به دلواپسان حضور روحانی در ساختمان سفید پاستور شدند.
دایره دلواپسی اما کم کم با حضور دیگر نو اصولگرایانی از جنس ایثارگران و رهپویان بزرگتر شد تا صف دلواپسان مقابل دولت عریضتر و طویلتر شود. دلواپسانی که از سنگر اصلی مجلس بارها و بارها دولت را به باد نقد گرفتند، بارها و بارها به وزرای دولت کارت زرد دادند، بارها و بارها کاندیداهای پیشنهادی پست وزارت را رد کردند، همایش پشت همایش برگزار کردند و برجام موفق دولت را ناموفق خواندند، در کارنامه اقتصادی دولتی که میراثدار هجم زیادی از مشکلات اقتصادی دولت سابق بود نمره تجدیدی ثبت کردند، تا در نهایت با این پیش زمینهها فضا را برای عدم رغبت مردم به معتدلین در انتخابات مجلس دهم فراهم سازند. این اقدامات گرچه گاهی دولتمردان را در مقابل منتقدین خسته و حتی عصبانی میکرد اما مردمی که مخاطب اصلی این فضاسازیها بودند با رای منفی خود به دلواپسان پاسخ محکمی بر 3 سال جنجال سازیهای سیاسی، اقتصادی و هستهای این طیف از منتقدان دولت دادند.
مردم؛ دلواپسان را نگران انتخابات سال 96 کردند
همین «نه» محکم بود که حال دیگر دلواپسان را نگران انتخابات سال 96 کرده و گرچه این روزها در سکوت نصفه و نیمهای فرو رفتهاند اما هر از گاهی سنگی به وسط میدان پرتاب میکنند تا اثرات آن را در فضای سیاسی کشور ببیند و شاید استراتژی خود برای انتخابات سال 96 را در همین مسیر تدوین کنند.
یک روز از یک دورهای بودن دولت روحانی میگویند چون معتقدند که برجام موفق نبوده و سفره معیشت مردم حال و روز خوبی ندارد، یک روز دیگر هم بیرق حمایت از محمود احمدینژاد را بلند میکنند و او را گزینه مناسبی برای بازگشت به پاستور میدانند، آنچنان که روحالله حسینیان لیدر پایداری ها دادِ مظلومیت احمدینژاد را سر داده و ضمن آن اشاره کرده که او برای بازگشت 75 درصد رای دارد. بخش «پایداری» طیف دلواپسان که سنگر پارلمان را برای خود از دست رفته میبینند، شاید امیدوار است با این حمایتهای زودهنگام، توسط همان مردی که پای آنها را به متن سیاست باز کرد، در سیاست باقی بمانند و روزگار سیاسیشان باز هم به روال آن دوران 8 ساله خوش و بر وفق مراد شود. مردی که البته خودش نیز این روزها فعال شده و چمدان بسته، از شهری به شهر دیگر میرود تا بنا به تعبیر خودش «مردم کار خودشان را بکنند او هم کار خودش را بکند».
البته گرد سکوت آنچنان بر سر اين قشر پاچيده شده که حتي ديگر حاميان ديروز و امروز احمدي نژاد هم براي حمايت از سخنان حسينيان وارد عرصه نشده اند. در يک هفته گذشته نه آقاتهراني مهر سکوت خود را شکسته، نه زاکاني که با تبليغات وسيع در انتخابات مجلس دهم، در و ديوار پايتخت را زرد کرده بود.
جدایی دلواپسان از اصولگرایان
دلواپسان عصبانی از نتایج انتخابات هفتم اسفند، حتی خیلی زود لطف سنتیهای و بزرگان اصولگرا به خودشان را فراموش کردهاند و باز هم با غَش کردن به سمت احمدینژاد بر قدیمیترهای اصولگرا میتازند و تلاش دارند از تصمیمات اصولگرایانه تبری جویند.
همان اصولگرایانی که نتایج نه چندان خوب انتخابات هفتم اسفند برایشان نتیجه همراهیشان با تندروها و دلواپسان بود ولی باز هم از سوی همین دلواپسان مورد تمسخر و نقد قرار میگیرند و با وجود آنکه لیستشان خصوصا در تهران را به نفع پایداریها و دیگر دلواپسان بستند ولی متهم به بستن لیستی متشکل از «پیرمردها» میشوند. آنچنان که حسینیان که در روزهای سکوت دوستانش رسانهایتر شده است در تازهترین اظهاراتش در مسیر رفتن به دفتر ولنجک احمدینژاد عنوان کرده که «به عقیده من اصولگرایان جاذبه خود را نزد مردم از دست دادهاند. اصولگرایان در انتخابات مینشینند لیست تهیه میکنند و هرچه پیرمرد است را در این لیست میگذارند. معلوم است که چنین لیستی هیچ جذابیتی برای مردم ندارد. جامعه ما یک جامعه جوان است؛ بنابراین لیست پیرمردها نمیتواند جاذبهای برای مردم ایجاد کند و آنها را وادار کند تا دنبالهرو این لیست باشند و برای آن کار کنند.» گویی آنکه دلواپسان در تلاش هستند که از زیر بار هزینه ای که به اصولگرایان تحمیل کردند شانه خالی کنند.
شاید این قِسم اظهارات تلنگری باشد به طیف رهبران اصولگرا چون باهنر که هنوز هم از لیست منتشر شده حمایت می کند و معتقد است حتی جبهه پیروان نیز از آن لیست رضایت دارد. گرچه افرادی چون محسن کوهکن هستند که معتقدند این لیست هزینه تصمیمات جبهه ای جریان اصولگرا بود. علاوه بر او، امیر محبیان نيز نسبت به این رویه باج دادن و باج گرفتن در جریان اصولگرا همچون چند سال گذشته هشدار میدهد.
دلواپسانِ عصبانی به فکر انتقام از دولت
دلواپسان؛ از پایداری تا دوقلوهای ایثارگران و رهپویان این روزها به شدت نگران به سرانجام رسیدن برجام هستند، این را از محتوای انتقادات گاه و بیگاه چهره ها و رسانه هایشان بخوبی می توان فهمید. تازه ترین انتقاد نیز از سوی سعید جلیلی مرد هستهای محبوب طیف دلواپسان مطرح شده که عنوان کرده است اگر رییس جمهور بود برجام را امضا نمیکند.
به نظر میرسد آنها تلاش دارند که با تخریب دستاوردهای هسته ای دولت از سوراخ برجام بار دیگر گزیده نشوند. خصوصا حالا که تحریم ها قدم به قدم در حال برداشته شدن است پذیرش این نکته که ممکن است تحولات اقتصادی بزرگی در نتیجه رفع این تحریم ها در کشور رخ دهد که به نام دولت روحانی ثبت شود و مسیر ماندگاری 4 ساله دوم او را در پاستور فراهم کند، آنها را نگران کرده است چه آنکه به خوبی می دانند دو دوره ای شدن دولت روحانی آن هم در شرایطی که تریبون مهم پارلمان را از دست دادهاند پیام رسان روزهای خوبی برای آنها نخواهد بود.
آنچنان که به نظر میرسد دستورکار و استراتژی دلواپسان در یک سال باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری و دوری از پارلمان برای حمله به دولت معطوف به برجام باشد. آنگونه که بنا به گفته عباسعلی منصوریآرانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس تندروها انتخابات 96 را با تخریب برجام کلید زدهاند تا دولت حسن روحانی را بیاعتبار جلوه دهند و مانع رایآوری دوباره او شوند. او تندروها را اینگونه تعریف میکند: «بازیگران این جنگ روانی کسانی هستند که در انتخابات دوره بعدی ریاستجمهوری قصد حمایت از نامزدی غیر از آقای روحانی دارند. بنابراین برای رسیدن به هدف خود میکوشند که موفقیتها و دستاوردهایی را که مربوط به عملکرد دولت روحانی میشود، نزد مردم بیاعتبار جلوه دهند.»
به گزارش خبرآنلاین، شاید دلواپسان در یک سال باقیمانده تا پایان دولت روحانی با دستاویز برجام از یک سو و اتصال به محمود احمدی نژاد از سوی دیگر در اندیشه انتقام گرفتن و جبران شکست سخت در انتخابات مجلس و باقی ماندن در متن سیاست باشند.