آفتابنیوز : میزان نوشت: قاضی محمدشهریاری، با اشاره به آخرین وضعیت پرونده اسیدپاشی در منطقه ولنجک تهران گفت: دختر حادثه دیده در این پرونده صبح امروز از بیمارستان ترخیص و با مراقبت ماموران پلیس آگاهی به دادسرای امور جنایی منتقل شد.
وی ادامه داد: دختر جوان 26 ساله در تحقیقات اولیه مدعی شد که سه سال قبل از یکی از شهرهای غربی به تهران آمده و با پسر جوان به نام میلاد آشنا شده و با او زندگی میکرده و قصد داشته اند به زودی با یکدیگر ازدواج کنند.
قاضی شهریاری گفت: دختر جوان به نام تینا در خصوص شب حادثه و نحوه وقوع حادثه مدعی شد که آن شب مشغول تماشای برنامه نود بودیم که یکباره رضا به داخل سرویس بهداشتی رفت و بطری را با خود آورد. او بدون اینکه فرصتی دهد محتویات داخل بطری را روی من و خودش پاشید. من هیچ گناهی در این حادثه ندارم و از این جوان به اتهام اسیدپاشی شکایت دارم.
وی بیان داشت: این دختر جوان در مورد اینکه اگر رضا اسیدپاشی کرده است چرا خودش بیشتر آسیب دیده، سکوت کرده و فقط زمین را نگاه میکرد.
قاضی شهریاری با بیان اینکه پسر و دختر جوان از یکدیگر به اتهام اسید پاشی شکایت کردهاند، گفت: با توجه به اینکه پسر جوان به علت شدت جراحات همچنان در بیمارستان بستری است، تحقیقات در این رابطه ادامه دارد. همچنین دختر جوان نیز با قرار قانونی بازداشت موقت شد.
ساعت ۲۳ و ۵۵ دقیقه ۱۶ فرودین ماه وقوع یک فقره اسید پاشی از طریق کادر پزشکی مستقر در اورژانس بیمارستان مدرس تهران به ماموران کلانتری ۱۶۳ ولنجک اعلام و بلافاصله تیمی از ماموران این کلانتری برای بررسی صحت و سقم این موضوع به محل اعزام شدند.
بررسیهای پلیسی حکایت از آن داشت که دختر و پسر جوانی به نام «و» و «س» توسط اسید دچار سوختگی از ناحیه صورت و گردن شده که برای مداوای پزشکی به این بیمارستان مراجعه کردهاند.
بلافاصله پرونده در اختیار ماموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و متعاقبا ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ در بیمارستان حاضر و تحقیقات خود را در راستای کشف زوایای پنهان ماجرا آغاز کردند.
ماموران در جریان روند تحقیقات دریافتند که هر ۲ مصدوم پرونده، دختر و پسر جوانی هستند که مدتی قبل با هم آشنا شده و پس از مدتی پسر جوان با دختر در منزلش قرار ملاقات میگذارد؛ اما دختر جوان زمانی که به منزل پسر میرود و از نیت شوم او آگاه میشود با وی مخالفت میکند که این امر منجر به درگیری میان آنها شده و وحید برای اینکه دختر مورد علاقه خود را بترساند و مجاب به تمکین کند از یک بطری محتوی اسید که در سرویس بهداشتی خانه وجود داشت، استفاده میکند.
در این بین ناگهان اسید به صورت دختر پاشیده و او از ناحیه صورت و گردن مصدوم میشود و متقابلا دختر نیز مقابله به مثل میکند که در این کش مکش، اسید به صورت و گردن پسر نیز پاشیده و هر ۲ به یک شکل مجروح میشوند.
در ادامه پسر و دختر با آب سرد سر و صورت سوخته خود را شستشو میدهند و قرار میگذارند برای اینکه ردی از این ماجرا برجای نماند هر کدام به یک بیمارستان جداگانه در تهران مراجعه کنند.
به همین منظور هر ۲ خود را با یک دستگاه خودروی پژو ۲۰۶ سفید رنگ از منطقه کوی فراز به بیمارستان مدرس میرسانند و متعاقبا قرار میگذارند دختر، خود را با یکدستگاه تاکسی به بیمارستان امام خمینی برساند؛ اما راننده تاکسی با توجه به وخامت حال دختر ترجیح میدهد او را به نزدیکترین بیمارستان یعنی همان مدرس برساند.
زمانی که دختر مجروح وارد اورژانس بیمارستان مدرس میشود، پسر را در حال مداوا میبیند و از آنجا که هر دو حادثه روی داده برای این ۲ نفر به یک شکل و در یک زمان رخ داده بود مامور انتظامی مستقر در بیمارستان موضوع را به کلانتری ۱۶۳ ولنجک اطلاع داده و متعاقبا ماموران انتظامی در بیمارستان حاضر میشود که این امر پرده از راز اسیدپاشی منطقه سعادت آباد تهران برمی دارد.