آفتابنیوز : عصر ایران نوشت: "گشت نامحسوس" ، موضوعی است که در روزهای اخیر افکار عمومی را به خود مشغول کرده است و موافقان و مخالفانش همچنان له یا علیه آن، بحث می کنند.
اگر بخواهیم منصفانه به این طرح بنگریم، ابتدا باید ببینیم که ماهیت و زوایای این طرح چیست و سپس بر اساس واقعیت و نه بر مبنای شنیده ها، درباره اش قضاوت کنیم.
کلیت طرح، بر اساس اعلام رسمی مقامات پلیس تهران چنین است: " تعدادی از پرسنل رسمی نیروی انتظامی، موظف شده اند در ساعات غیر اداری که لباس پلیس بر تن ندارند، اگر یکی از موارد زیر را دیدند، با پیامک به مرکز پلیس اطلاع دهند؛ این افراد، فقط حق گزارش پیامکی دارند و نمی توانند برخورد کنند": جرائم مربوط به مواد مخدر و مشروبات الکلی، سرقت، کیف قاپی و زورگیری، رفتارهای خطرناک رانندگی مانند لایی کشیدن، بدحجابی، آلودگی صوتی، اراذل و اوباش و مزاحت برای زنان و دختران.
در این باره نکات زیر قابل تأمل است:
1 - فارغ از اصل طرح، این که فقط نیروهای رسمی پلیس، عهده دار اجرای آن هستند، نکته مثبتی است چرا که همواره بیم آن می رود افراد دیگری وارد این گود شوند و مشکلات متعددی را به وجود آورند. اصولاً وارد کردن افراد غیرمسؤول به ساحت موضوعاتی که با مردم سر و کار دارند، خیانت و جنایت در حق جامعه است و امیدواریم نیروی انتظامی هیچگاه زیر بار ورود دیگران به حوزه های انتظامی نرود.
2 - نکته دوم این است که این افراد حق معرفی خود و نیز برخورد را ندارند و فقط می توانند مورد مشاهده شده را پیامک کنند. این بدان معناست که هر کس خود را پلیس نامحسوس خواند، مردم بدانند که قطعاً سوء استفاده گر است و باید خود او را به پلیس معرفی کنند.
3 - مواردی که این افراد می توانند گزارش کنند به سه گروه تقسیم می شوند:
الف) بحث حجاب
ب) آلودگی صوتی
ج) سایر موضوعات مانند مواد مخدر، سرقت، تخلفات خطرساز رانندگی و ...
درباره بحث حجاب نیز دو موضوع را باید از هم منفک کنیم:
- افراد معدودی که کشف حجاب می کنند و یا در مواردی مشاهده شده که برای دقایقی با لباس زیر در خیابان ها ظاهر شده و فیلم آن را منتشر کرده اند.
- بخش اعظم زنان و دخترانی که حجاب شان بر اساس موازین شرعی کامل نیست ولی به هر روی، آنچه می پوشند، جزو عرف جامعه شده است و کسی عرفاً نمی تواند به آنها انگ هنجارشکنی بزند.
هم تجربه ثابت کرده و هم عقل سلیم ایجاب می کند که پلیس، نباید و نه می تواند در برابر انبوه زنان ایرانی که حجاب شان کامل نیست ولی هنجارشکنی هم نمی کنند بایستد، با گشت ارشاد دستگیرشان کند، پلیس نامحسوس علیه شان گزارش دهد و پرونده سازی شود و ... .
و مگر می شود میلیون ها زن و دختر را به این اتهام که چند تار مویشان بیرون از روسری مانده یا لباس شان چندان رسمی نیست دستگیر و دادگاهی کرد؟!
اگر پلیس با کسانی که هنجارها را می شکنند برخورد کند کلیت جامعه معترض نیست ولی پاییدن همه زن ها و دخترها ، چه به صورت محسوس و چه نامحسوس، نه در شأن ملت ایران است، در نه شأن پلیس و قطعاً فرماندهان ارشد ناجا نیز این را قبول دارند.
حتی اگر از منظر دغدغه مندی برای نظام هم به موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم دختری که تا دیروز اساساً نمی دانست سیاست چیست، وقتی به دلیل پوشش و حجابش دستگیر می شود و برایش پرونده تشکیل می دهند، حتی اگر فقط چند ساعت در بازداشت بماند و آزاد شود، تبدیل به مخالف می شود زیرا می پندارد که دارای سوء سابقه شده و آینده اش از بین رفته است و حال آن که هیچ بازداشتی، در پرونده کیفری افراد به عنوان سوء سابقه ثبت نمی شود.
درباره بحث آلودگی صوتی هم باید شفاف سازی شود که منظورشان چیست و اساساً کدام آلودگی صوتی، عنوان مجرمانه دارد؟ البته در این خصوص سیستم های صوتی که برخی افراد در صندوق عقب خودروها قرار می دهند و صدای بسیار بسیار گوشخراش شان، به حدی است که حتی شیشه های خانه های اطراف را می لرزاند، واقعاً برای اغلب مردم آزار دهنده است و اگر منظور ممانعت از این مردم آزاری باشد، اکثر مردم از آن استقبال می کنند.
اما در سایر موضوعاتی که در زمره وظایف پلیس نامحسوس قرار دارد، مانند گزارش مواد مخدر، سرقت، رفتارهای خطرناک رانندگی مانند لایی کشیدن و ... نه تنها جامعه مخالفتی ندارد بلکه بر لزوم تشدید برخورد با مرتکبان این اعمال چه به طور محسوس و چه نامحسوس، اجماع و استقبال وجود دارد. این مأموریت ها، البته در مباحث رسانه ای اخیر، چندان مطرح نشد حال آن که بخش بزرگی از مأموریت های ذاتی پلیس در این حوزه ها متمرکز است.
منصفانه باید گفت که امنیت جامعه رهین نیروهایی مانند پلیس است که شب و روز برای مبارزه با اشرار و مجرمان تلاش می کنند و روا نیست با تحمیل بیرونی مأموریت هایی بر پلیس که این نیرو را در برابر بخش بزرگی از مردم قرار می دهد یا حتی حس این تقابل را ایجاد می کند، از اعتبار و منزلت آن کاسته شود و نیرویی که مأموریت خطیر حفظ امنیت جامعه را بر دوش دارد، تضعیف شود.