آفتابنیوز : وضعیتی که بشار اسد و اطرافیانش در سوریه به وجود آورده اند به گونه ای است که می توان به صراحت اعلام کرد که بسیار ناگوار بوده و حتی از شکست سنگین این کشور در جنگ 6 روزه سال 1967 با اسرائیل که سبب از دست رفتن بلندی های جولان گردید حادتر است. در آن سال اسرائیل در پشت دروازه های دمشق متوقف گردید در حالی که می توانست پایتخت سوریه را هم به اشغال درآورد.
حوادثی که پس از آن جنگ در سوریه و سرتاسر جهان عرب روی داد به زلزله ای می مانست که سقوط بسیاری ازدولتها را در پی داشت. به طوری که پس از سال 1967 در اکثر کشورهای عرب شاهد روی کار آمدن نظامیان جوان از طریق کودتاهای نظامی بودیم که در این ارتباط می توان به کشورهای سوریه، عراق، لیبی، سودان، سومالی و یمن اشاره کرد.
سوریه با کودتای حافظ اسد وارد دوران جدیدی شد. در کنار اسد کسی وجود داشت که بازوی راست او به شمار رفته و گرداننده سیاست های او در بین اعراب و جهانیان بود. او تا زمانی که حافظ اسد زنده بود نقش فعالی در پیشبرد اهداف رژیم این کشور داشت. او حتی مسئولیت مستقیم فعالیت های سوریه را در لبنان عهده دار بوده و حاکم مخفی لبنان به شمار می رفت. اما با مرگ حافظ اسد و روی کار آمدن پسرش بشار اسد ستاره او افول کرده و به تدریج از مسئولیت هایش کنار گذارده شد تا این که در نهایت از حزب حاکم بعث نیز کناره گرفته و راهی پاریس گردید تا در فرانسه زندگی کند. او کسی جز عبدالحلیم خدام نبود که رژیم کنونی بعث خود را مدیون او می داند. اما بشار اسد جوان توجهی به خدام نداشته و فاروق الشرع وزیر خارجه را جایگزین او کرد.
بشار اسد در سال های گذشته دست به اقدامات غیرقابل توجیهی در عراق و لبنان زده و در امور داخلی فلسطین دخالت کرده و سعی کرد روند صلح خاورمیانه را دچار اخلال کند. اگرچه ممکن است گفته شود پدرش هم در زمان حیات وقتی که درصدد امتیاز گرفتن برمی آمد دست به اقداماتی می زد اما روشی که بشار پیش گرفته و زمان اتخاذ این روش ها، او را در موقعیت خطرناکی قرار داده است.
آمریکا و اسرائیل از مدت ها قبل بشار اسد و سوریه را تحت فشار قرار داده اند. اسرائیل سوریه را متهم به حمایت از گروه های تروریستی فلسطینی کرده و آمریکا نیز مدعی است که دمشق در اقدامات تروریستی عراق دست دارد. در همین حال آنچه بیش از همه به ضرر بشار اسد تمام شد حوادث لبنان و در نهایت ترور رفیق حریری نخست وزیر پیشین این کشور بود.
هر چند اسد تصور می کرد به دلیل فقدان مدارک می تواند از این مخمصه خود را رها سازد اما وقتی عبدالحلیم خدام که در تنگنا قرار گرفته و در پاریس در انزوا زندگی می کرد لب به سخن گشود زلزله سیاسی کشورش را فرا گرفت زیرا او در سخنانی پرده از روی نقش بشار اسد و دیگر مقامات سوریه در ارتباط با حوادث لبنان برداشته و صراحتا به این مسأله تأکید کرد که سوریه عامل اصلی حوادث ناگواری است که در لبنان روی می دهد.
وضعیتی که خدام برای بشار به وجود آورده می تواند او را تا لبه سقوط بکشاند به این دلیل که سوریه در برابر خواسته های جامعه جهانی مقاومت و ایستادگی کرده و رئیس جمهوری و وزیر خارجه این کشور اعلام کرده اند که حاضر به پاسخگویی در قبال ترور حریری نیستند که همین مسأله موجب شده رایس وزیر امور خارجه آمریکا از ارجاع پرونده دمشق در این ارتباط به شورای امنیت سخن بگوید.
ولی آنچه خدام دامن زد دارای دو بعد است. بعد اول در ارتباط با لبنان و دخالت های مقامات سوری در امور این کشور بود. ولی بعد دوم به وضعیت داخلی این کشور باز می گردد به گونه ای که خدام رسما علیه بشار اسد و رژیم کشورش موضع گرفته و خواستار سرنگونی آن شد. او اگر در این مسیر با رفعت اسد عموی بشار که مخالف وی است همراه و هم آوا شود اوضاع برای رژیم بعث سوریه چندان مساعد نخواهد بود و زلزله سیاسی که خدام آغاز کرده می تواند عواقب ناگواری در پی داشته باشد.