آفتابنیوز : در ادوار مختلف مجلس نمایندگان تهران عموماً تحرک و عرض اندام بیشتری در بهارستان داشتند و حال با شکست سنگین فهرست اصولگرایان در حوزه انتخابیه تهران، بسیاری از چهرههای شاخص این جناح سیاسی هم با پارلمان وداع کردند.
به گزارش آفتاب، در ادامه نگاهی شده هر چند مختصر به فهرست غایبان بزرگ دوره جدید مجلس.
سید محمدحسن ابوترابیفرد: حجتالاسلام سید محمد حسن ابوترابی فرد که از دوره ششم سابقه نمایندگی در مجلس را دارد، همزمان با به دست گرفتن اکثریت مجلس از سوی اصولگرایان در دوره هفتم به عنوان نایب رئیس مجلس انتخاب شد و این سمت را در دوره هشتم و نهم نیز حفظ کرد. ابوترابیفرد در سه دوره اول حضورش در پارلمان نمایندگی مردم قزوین و آبیک را برعهده داشت و در نهمین دوره مجلس به عنوان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر انتخاب شد. این عضو جامعه روحانیت مبارز در سال 92 برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرد اما به دنبال درخواست تعدادی از نمایندگان مجلس، از نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری انصراف داد و در پارلمان باقی ماند. او همواره در ادوار مختلف مجلس نقش میانجیگری را برای حل اختلافات و مناقشات در موضوعات مختلف از جمله استیضاح وزیران برعهده داشته (شبیه نقشی که در ماجرای کوی دانشگاه ایفا کرد) تا جایی که به ریاست هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان انتخاب شد و در سال 90 نیز با حکم رهبر معظم انقلاب به عضویت هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه منصوب شد. ابوترابیفرد از مدافعان برجام در مجلس نهم بود. موضع مخالف وی در برابر برخی تندرویها در کمیسیون ویژه مجلس بازتاب زیادی در رسانهها یافت.
مرتضی آقاتهرانی: از نزدیکان آیتالله مصباح یزدی به حساب میآید که در دوره هشتم از حوزه انتخابیه تهران وارد پارلمان شد. او پیشتر و با روی کار آمدن دولت احمدینژاد به عنوان معلم اخلاق کابینه انتخاب شده بود. در سال 90 با اعلام موجودیت جبهه پایداری به عنوان دبیرکل این جبهه شناخته شد؛ تشکلی که با روی کارآمدن دولت یازدهم، به عنوان یکی از منتقدین سرسخت دولت شناخته شد. او البته برخلاف برخی دیگر از چهرههای پایداری تحرک علنی زیادی در صحن علنی نداشت اما کلامش در میان همفکران نفوذ دارد و یکی از منتقدان دولت در حوزه برجام و سیاستهای فرهنگی است. آقاتهرانی همزمان با نامزدی برای مجلس دهم، داوطلب شرکت در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم بود که در انتخابات اولی رأی نیاورد و در دومی هم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
محمدرضا باهنر: وقتی نتیجه انتخابات و باخت 30 بر هیچ اصولگرایان در تهران اعلام شد، بسیاری از کارشناسان ورود نکردن محمدرضا باهنر به عرصه انتخابات را نشانهای از پختگی سیاسی و پیشبینی احتمالی او از وضعیت پیش روی اصولگرایان ارزیابی کردند. محمدرضا باهنر که بجز مجالس اول و ششم سابقه حضور در 7 دوره دیگر مجلس را در کارنامه سیاسی دارد، گویا ترجیح داده بود به اصطلاح «در اوج» از نمایندگی خداحافظی کند و پایان فعالیتش در مجلس را با شکست رقم نزند؛ اگرچه خودش دلایل دیگری را برای عدم حضور در انتخابات مجلس برمیشمرد. باهنر که در سه دوره اخیر مجلس سابقه نایب رئیسی را داشته، فعالیتهای حزبیاش را با حزب جمهوری اسلامی آغاز کرده بود و در حال حاضر دبیرکلی جامعه اسلامی مهندسان را برعهده دارد. او البته همزمان و در پی درگذشت مرحوم عسگراولادی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز هست. او که در جایی از تلاش یا ایفای نقش خود برای شهردار شدن محمود احمدینژاد گفته بود، همانند بسیاری از اصولگرایان در سالهای اولیه دولت نهم از حامیان آن به حساب میآمد اما رفته رفته و بخصوص پس از انتخابات سال 88 انتقاداتی را نسبت به دولت احمدینژاد مطرح کرد و در واقع از مشی سیاسی او تبری جست و به گفته خودش توبه کرد؛ اگرچه بعدها گفت که در هیچ کدام از دو انتخابات ریاست جمهوری در سالهای 84 و 88 به او رأی نداده است. با همه اینها باهنر را به عنوان مرد لابیها میشناسند و به طور حتم جای او در مجلس دهم از این منظر خالی است. باهنر اگر چه در برجام همراه دولت بود اما در ماجرای استیضاح فرجی دانا، وزیر علوم از قدرت لابی خود علیه او استفاده کرد.
مهرداد بذرپاش: با ریاست بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف وارد عرصه سیاست شده بود، در زمان شهرداری احمدینژاد، رئیس گروه مشاوران جوان او شد و چندی بعد به عنوان مدیر فرهنگسرای خاوران انتخاب شد. بذرپاش که داماد علیرضا علی احمدی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم است، در سال 86 و در 28 سالگی به عنوان مدیرعامل پارس خودرو منصوب شد و تنها 10 ماه بعد به مدیرعاملی گروه خودروسازی سایپا رسید. او در سال 88 به عنوان معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان ملی جوانان منصوب شد و یک سال بعد به خاطر انتقاداتش به عملکرد اسفندیار رحیم مشایی برکنار شد. بذرپاش در 33 سالگی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس نهم راه پیدا کرد و با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و با در دست داشتن روزنامه وطن امروز در قامت یکی از مخالفان سرسخت سیاستهای اقتصادی دولت حسن روحانی و از مخالفان برجام ظاهر شد. برخی همکارانش حضور وی در هیأت رئیسه مجلس را مزد لابیها و رایزنیهای فردی او با نمایندگان میدانند. بذرپاش هم یکی از 30 نفر فهرست اصولگرایان در تهران بود که با رأی عدم اعتماد مردم روبهرو شد.
احمد توکلی: او که در دوره اول مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه بهشهر به پارلمان راه پیدا کرده بود، تا 6 دوره بعد در مجلس حضور نداشت تا اینکه در مجلس هفتم و با در دست گرفتن پارلمان توسط اصولگرایان، این بار از حوزه انتخابیه تهران به مجلس بازگشت. توکلی در کابینه میرحسین موسوی وزیر کار و سخنگوی کابینه بود و مدتی بعد استعفا داد او همچنین بنیانگذار روزنامه فردا بود که با مشکلات اقتصادی از انتشار بازماند. توکلی اصولگرا که در دولت سازندگی و اصلاحات از منتقدان دولت به شمار میرفت، بعد از مدت کوتاهی حمایت از دولت محمود احمدینژاد، به یکی از منتقدان سیاستهای وی بویژه در حوزه اقتصادی بدل شد. مخالفت با علی کردان گزینه پیشنهادی دولت احمدینژاد برای وزارت کشور و بعدتر افشاگری درباره مدرک تحصیلی وی، از بارزترین مخالفتهای توکلی با دولت احمدینژاد به حساب میآید. البته بعد از روی کار آمدن دولت روحانی و با وجود دفاع وی از کلیت کابینه یازدهم، او همچنان چهره منتقد خود را حفظ کرده و در موارد متعددی انتقاداتی را خصوصاً در بعد اقتصادی نسبت به دولت مطرح میکند. توکلی هم موفق نشد در دوره دهم رأی مثبت تهرانیها را از آن خود کند.
غلامعلی حدادعادل: او که در مجلس ششم و در میان اقلیت مطلق اصولگرایان وارد پارلمان شد. در دوره هفتم و در نبود چهرههای شاخص، به کرسی ریاست مجلس دست پیدا کرد. اما در مجلس هشتم و با ورود علی لاریجانی به پارلمان ریاست حدادعادل تداوم پیدا نکرد. شکاف حدادعادل با علی لاریجانی اما در دوره نهم به اوج رسید تا جایی که هر کدام در رأس یک فراکسیون سیاسی قرار گرفتند و این بار هم حدادعادل با فراکسیون اصولگرایان در مقابل فراکسیون رهروان ولایت در اقلیت قرار گرفت و کرسی ریاست را تقدیم رئیس مجلس هشتم کرد. با روی کار آمدن دولت روحانی در سال 92 و بعدتر ورود جدی دولت یازدهم به مذاکرات هستهای و موضوع برجام، فراکسیون اصولگرایان مجلس به ریاست حدادعادل از کانونهای اصلی مخالف برجام و منتقد دولت شد. انتقادهای آنها البته محدود به برجام نبود و سایر برنامههای دولت بخصوص حوزه فرهنگی و آموزش عالی را نیز دربر میگرفت. بخصوص که هسته اصلی مخالفان دولت در قالب جبهه پایداری درون فراکسیون اصولگرایان جا خوش کرده بودند. حدادعادل در انتخابات مجلس دهم در حوزه انتخابیه تهران در جایگاه سی و یکم یعنی درست بعد از 30 منتخب فهرست امید قرار گرفت و پس از چهار دوره حضور در پارلمان، موفق به راهیابی به مجلس دهم نشد؛ موضوعی که او خود البته از آن با عنوان پیروزی «جزئی» اصلاحطلبان یاد کرد. حداد سرفهرست اصولگرایان در تهران بود.
روحالله حسینیان: او پس از سالها سابقه فعالیت اطلاعاتی، در مجلس هشتم و از حوزه انتخابیه تهران وارد پارلمان شد. در این دوره فراکسیون انقلاب اسلامی را ایجاد کرد. فلسفه تشکیل این فراکسیون، حمایت از محمود احمدینژاد در آستانه انتخابات سال 88 بود؛ اگرچه آنها هم همانند هم طیفهایشان اختلافاتی با دولت احمدینژاد پیدا کردند و با چند وزیر پیشنهادی دولت دهم مخالفت کردند. حسینیان هم از لیدرهای اصلی مخالفان دولت در مجلس نهم بود که قبل از شروع به کار کابینه یازدهم در واکنش به احتمال حضور جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلیس در مراسم تحلیف حسن روحانی گفته بود که اگر این اتفاق بیفتد، به سمت او گوجه پرتاب میکند. شاید اوج نقشآفرینی او در دوره نهم مجلس و در مخالفت با برجام را بتوان در اظهاراتش خطاب به علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی خلاصه کرد که او را تهدید کرده بود که اگر برجام به فرجام برسد، سیمان رویش میریزد و او را در رآکتور اراک دفن می کند. حسینیان در دوره دهم مجلس ترجیح داد ثبت نام نکند.
حمید رسایی: او نیز همچون بسیاری از همطیفانش در دوره هشتم وارد مجلس شورای اسلامی شد و به عنوان یکی از حامیان دولت احمدینژاد شناخته شد. در دوره نهم مجلس و بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، حمید رسایی به عنوان یکی از سرسختترین مخالفان دولت تدبیر و امید ایفای نقش کرد. رسایی در مجلس نهم نطقهای زیادی را با تندترین عبارات علیه آیتالله هاشمی رفسنجانی و مهدی هاشمی رفسنجانی ایراد کرد و در هفتهنامه 9 دی که مدیرمسئولی آن را برعهده دارد، بارها به دولت حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی و رئیس دولت اصلاحات حمله کرد تا جایی که این نشریه چندین بار توقیف شد. مجادلههای لفظی او با علی لاریجانی رئیس مجلس بویژه در دوره نهم تا روزهای آخر مجلس ادامه داشت. این عضو پایداری در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد و امکان حضور در رقابتهای انتخاباتی مجلس را پیدا نکرد. ماهها قبل از انتخابات البته اشرفی اصفهانی، مسئول هماهنگی هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری با اشاره به پروندههای تخلفات دوره احمدینژاد، پیشبینی کرده بود که رسایی رد صلاحیت خواهد شد.
علیرضا زاکانی: او که سابقه ریاست بسیج دانشجویی را در کارنامه سیاسی خود دارد، در مجلس هفتم از حوزه انتخابیه تهران وارد مجلس شد و در دورههای هشتم و نهم نیز کرسی نمایندگی خود را حفظ کرد. زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 برای کاندیداتوری در انتخابات اعلام آمادگی کرد اما از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. زاکانی هم از لیدرهای اصلی منتقدان دولت و مخالفان برجام در مجلس نهم بود. با تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس نهم، به عنوان رئیس این کمیسیون انتخاب شد و عملکرد وی در بررسی برجام واکنشها و حاشیههای بسیاری را به دنبال آورد. در حالی که تیم مذاکره کننده قبلی به ریاست سعید جلیلی در دوره مسئولیت خود هیچ گاه در مقام پاسخگویی به نمایندگان مجلس برنیامده بودند، کمیسیون ویژه و تریبون آن را در اختیار سعید جلیلی و همکارانش قرار داد تا با همکاری صدا و سیما، تندترین مواضع علیه برجام در سطحی گسترده پخش شود. از همه سؤالبرانگیزتر البته فرجام این کمیسیون ویژه بود که 5 نفر از اعضای 15 نفره آن با صدور بیانیهای گزارش نهایی آن را غیر مستند و سیاسی خواندند. به هر روی زاکانی که در وانفسای نبود چهرههای کاریزماتیک در جناح اصولگرا رؤیاهای بلندی در سر داشت، همچون دیگر همفکران خود با «نه» مردم تهران روبهرو شد و از راهیابی به مجلس دهم باز ماند.
مصباحی مقدم: این عضو تشکل سنتی جامعه روحانیت مبارز در دوره هفتم وارد مجلس شورای اسلامی شد. او نیز همچون بسیاری از اصولگرایان سنتی در ابتدا از محمود احمدینژاد حمایت میکرد اما با روشنتر شدن مواضع دولت، از رئیس دولت و مواضعش فاصله گرفته و در سالهای پایانی به یکی از منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت دهم بدل شد. این نماینده تهران در مجالس هفتم، هشتم و نهم اگر چه در قیاس با منتقدان نام آشنای دولت در بهارستان، مشی میانهای داشت اما در آخرین روزهای مجلس نهم که ریاست کمیسیون تلفیق برنامه ششم را عهدهدار بود، تلاش کرد این برنامه را در آخرین روزهای مجلس بررسی و تصویب کند که البته با مخالفت هیأت رئیسه روبهرو شد. او نیز همچون مرتضی آقاتهرانی هم برای مجلس شورای اسلامی و هم برای مجلس خبرگان نامزد شده بود که در هیچ کدام موفق نبود.
الیاس نادران: نادران نیز همانند بسیاری از چهرههای اصولگرا بعد از سه دوره حضور در پارلمان، موفق به کسب رأی مردم تهران در دوره دهم نشد و از ادامه حضور در پارلمان بازماند. نادران از جمله نمایندگان تأثیرگذار در استیضاح رضا فرجی دانا، وزیر علوم پیشین دولت یازدهم بود. با این حال تحرکات وی در یکی دو سال انتهایی مجلس به نسبت گذشته کمرنگتر شده بود تا اینکه ریاست کمیسیون تلفیق بودجه سال 95 را عهدهدار شد. بسیاری مصوبه مجلس مبنی بر حذف 24 میلیون نفر یارانهبگیر را دستپخت وی خوانده و تحلیل کردهاند که این مصوبه اهداف سیاسی- انتخاباتی داشته است.
مهدی کوچکزاده: او که از دوره هفتم وارد مجلس شورای اسلامی شده، در ادوار هشتم و نهم نیز همچنان کرسی نمایندگی خود را حفظ کرده است. ادبیات نامتعارف کوچکزاده در برابر خبرنگاران و همچنین مخالفانش و حتی بعضاً علی لاریجانی از مهمترین ویژگیهای اوست. کوچکزاده که از مخالفان سرسخت دولت حسن روحانی و کابینه وی خصوصاً در موضوع برجام به شمار میآید، آذرماه ۹۴ پس از طرح موضوع امحا و دفن هزار و 700 تن سیب زمینی اعلام استعفا کرد و جلسه علنی مجلس را ترک کرد؛ اگر چه او روز بعد در مجلس حاضر شد. او در دوره دهم مجلس از حوزه انتخابیه تهران کاندیدا شد و نفر شصت و چهارم شد و به این ترتیب از راهیابی به مجلس بازماند.
منبع: ایران
اولا باهنر کاندید نشد.
دوما انچه در این انتخابات مجلس اتفاق افتاد 4 سال دیگه رونمایی خواهد شد به این معنی که ارائ مردم و منتخبیین در عملکرد ارزیابی خواهند شد. وانتخاب مجدد انها نشان موفقیت هست
سوما اکر هدف خدمت باشد همه باید خوشحال باشند و کمک کنن. حمله های سیاسی به جز تنفر نفاق جدایی و عقب افتادن امور مردم نتیجه ای ندارد.
حالا اگر افتاب میتونه مثبت ارزیابی و با تشویق و راهنمایی نمایندگان رو راهی سفر کند ان شالله