آفتابنیوز : مجیدی در بخشهایی از این مصاحبه گفت: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی "حوزه هنری” شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود . بعدهم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود.
من به عنوان کارگردان آن چه را که در ذهنم بود به درمنش انتقال می دادم تا بعد بتوانم در استودیو آن را باز بسازم. بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!
از این که راشهای من را گرفته بودند و قرار شده بود که هیچ اقدامی درباره آنها نکنم با اعتراض نزد محمد رضا تخت کشیان رفتم و بعد از جویا شدن علت فهمیدم که دستور آقای زم بوده است. حدود ۴۰حلقه فیلم گرفته بودم اما کم لطفی آقایان، تمام زحماتم را بر باد داد. حتی آقای شمقدری یک اجازه کوچک از من نگرفت و در نهایت، بخشهای گرفته شده، درهم ادغام شدند و با عنوان "عشق و آفتاب”….
در ادامه مصاحبه رضا درستکار از مجیدی می پرسد: از فیلم نمایش داده شده راضی بودید؟ و مجیدی در پاسخ می گوید: راستش احساس می کنم یک واقعه تاریخی که ماده خام بسیار خوبی داشت به هدررفت و به یک فیلم معمولی ژورنالیستی تبدیل شد که نمونه هایش در آن روزها زیاد از تلویزیون پخش می شد.
منبع: سینما سینما