آفتابنیوز : به گزارش ایسنا، دانش آموزان در
سالهای اول مدرسه، توانایی خلاقیت زیادی دارند، اما وقتی به سن بالاتر
میرسند در کلاسهای بالاتر خلاقیت آنها کاهش مییابد. خلاقیت در بزرگسالان
معمولاً کمتر دیده میشود، چنان که دانشآموزان اغلب از معلمان خویش
خلاقترند.
موانع خلاقیت تحت عنوان کشندههای خلاقیت شامل موارد زیر
است اصرار بر آنکه بچهها هر چیزی را به شیوه درست انجام دهند:اینکه
بچهها فکر کنند برای انجام کارها فقط یک راه درست وجود دارد، آنها را از
تلاش برای یافتن راههای جدید باز میدارد.
اینکه معلمان مدرسه یا
والدین، کودکان را وادار کنند مسائل را تنها به روشی که آموختهاند حل
کنند، در واقع آنها را از یافتن مسیرهای جدید باز میدارند. بارها برای
اکثریت ما این تجربه پیش آمده که در درسی مانند ریاضی از راهحلی بجز راهی
که معلم به ما آموخته است، پاسخ درست را ارائه دادهایم و شاهد بودهایم که
معلم هیچ نمرهای بابت راهحلی ابداعیمان به ما نداده است. در این گونه
موارد معلم نادانسته و ناخواسته موجب از بین رفتن خلاقیت ما شده است.
مقایسه کودکان با یکدیگر، نابودکننده خلاقیت استدر
میان خانوادهها بسیار مشاهده میشود که فرزندان یک خانواده با یکدیگر یا
با همسالان خود مقایسه میشوند. در برخی موارد نیز این مقایسه به صورت
غیرمستقیم است، مثل اینکه زمانی که کودک نمره خود را اعلام میکند، مادر
بلافاصله جویا میشود که دوستت فاطمه چه نمرهای گرفت؟
هر کودکی در
نوع خود منحصر به فرد است و در هیچ نقطهای از جهان دو کودک وجود ندارد که
در شرایط یکسانی به دنیا آمده و در شرایط یکسانی پرورش یابند، پس هیچ
دلیلی برای مقایسه وجود ندارد. بهترین حالت این است که هر کودکی فقط و فقط
با خودش مقایسه شود، اینکه دیروز چطور بوده و امروز چطور است.
به کنجکاوی کودکان بیتوجهی نکنیماینکه
در مقابل سؤالات کودکان نخستین بازخوردی که میدهیم این باشد که سؤالات
خوبی است و دومین بازخورد ما نیز این باشد که فکر کودک را در مورد سؤال
بخواهیم، اینکه خودت چی فکر میکنی. با این دو بازخورد، کودک از آنجایی که
میداند همه سؤالات وی پاسخ داده خواهند شد، با انگیزه و اشتیاق و بدون
واهمه محیطی سؤالات خود را مطرح میکند.
تخیل کودکان چقدر برای ما مهم استیکی
از ویژگیهای بارز کودکان زیر 7 سال، تخیل آنهاست. تخیل یکی از پیش
زمینههای لازم برای خلاقیت است و کودکانی که تخیل زیادی دارند، رفتارها و
اعمال خلاقه تری نسبت به همسالان خود دارند.
در بسیاری موارد
مشاهده میشود که به دلیل ناآگاهی والدین، به تخیل کودکان اهمیت داده
نمیشود یا در سطحی بالاتر تخیل آنها به سخره گرفته میشود. مثل اینکه یک
کودک 5 ساله اظهار میدارد که مادر! من الان فرشته هستم و میخوام پیش خدا
بروم و با او صحبت کنم.
در این موارد بهتر است که بدون هیچ تمسخری
به تخیل کودک احترام بگذاریم و به او این بازخورد را بدهیم که: تو فکر
میکنی فرشته هستی و الان دلت میخواد که بری پیش خدا و باهاش صحبت کنی.
به طور کلی ما خلاقیت را نابود میکنیم زمانی که
یک: بچهها را تشویق میکنیم که به جای بیان عقایدشان، از دیگران تقلید کرده و از نظرات دیگران استفاده کنند.
دو: به سؤالات آنها سریع پاسخ میدهیم.
سه: برای مسائل فقط یک راه حل ارائه میدهیم.