آفتابنیوز : می دانید بایرن به چه خاطر با تصمیم ناگهانی سفر به تهران و بازی با پرسپولیس موافقت کرد؟ ریشه این سفر را باید در میزبانی آلمان جستجو کرد و اینکه میزبان جام جهانی نباید وارد مباحث سیاسی شود. بله وقتی فضای سیاسی آلمان ملتهب گشت و برخی از سران این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران موضع گرفتند، مونیخی ها به عنوان سفیران صلح وارد تهران شدند تا فوتبال را از مناسبات و محاسبات سیاسی «تبرئه» کنند.
عجیب است از جهان غرب که خود را پرچمدار «دموکراسی» می داند، یک چنین رفتارهایی. غربی ها که بارها به کرات فوتبال و سیاست را بسان دو خط موازی پنداشته اند تا از تلاقی این دو با هم جلوگیری کنند حالا بر اساس کدام معیار اخلاقی سعی دارند از اهرم فوتبال برای تحت فشار گذاشتن دولت ایران استفاده کنند؟ آیا چنین رفتاری را نباید سوءاستفاده ابزاری از شرایط خواند؟ آیا مدرنیته و دموکراسی غربی فقط تا جایی که منفعت ایشان را تضمین کند به قوت خود باقی می ماند؟
رفتن به سمت «استقبال» نامحسوس از انزوای فوتبال ملی در نهایت کفه رقابت های سیاسی را نیز به سود حریفان مان سنگین خواهد کرد، بنابراین وقت آن رسیده تا دولت وارد عمل شود و با «تدبیری» ویژه میان ورزش و سیاست فاصله بیندازد.
برای مایی که دنبال «فرصت» ها هستیم تا در عرصه های بین المللی استعداد و لیاقت ایرانی را به اثبات برسانیم، جام جهانی یک موقعیت بی نظیر است که اگر قدرش را ندانیم بعدها حسابی افسوس خواهیم خورد. فوتبال وسیله ای است که می تواند دل ها را به هم نزدیک کند و به جامعه روحیه و امیدواری و انگیزه بدهد، به همین خاطر دولتی که در محاسبه آثار و تبعات اجتماعی و روانشناختی پدیده هایی چون فوتبال «خبره» است باید با محاسبه ضرر و زیان «تداوم تحریم» فوتبال ملی طرحی نو در اندازد تا ماجرا به شکل دیگری رقم بخورد.
فوتبال را نباید «سیاسی» کرد؛ هر چند که یک فیلسوف برجسته این ورزش را جنگ زمان صلح خوانده است. ما برای آنکه در جام جهانی تبدیل به همان تیمی که اروپایی ها منتظر رویتش هستند نشویم و بتوانیم پیغام اقتدار و عزت دولت اسلامی را به گوش جهانیان برسانیم به تدارکات قوی و حریفان تدارکاتی توانا احتیاج داریم.
آیا دولت احمدی نژاد وارد عمل خواهد شد تا کابوس بی رقیب ماندن تیم ملی کشورمان خاتمه یابد؟