آفتابنیوز : برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توافق بین المللی بر سر برنامه هسته ای ایران بود که در تاریخ سهشنبه 23 تیرماه 1394 برابر با (14 ژوئیه 2015) میان ایران و کشورهای گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در شهر وین امضا شد.
مذاکرات طولانی مدت میان ایران و شش قدرت جهانی برای دستیابی طرفین به برجام، همزمان با توافق موقت ژنو در نوامبر 2013 آغاز شد.
پس از توافق ژنو، دو طرف مذاکرات را به مدت 20 ماه ادامه دادند تا سرانجام در آوریل 2015 به تفاهم لوزان به عنوان چارچوبی برای توافق وین دست یافتند.
بر اساس متن توافق برجام، ایران ذخایر غنی سازی متوسط خود را پاکسازی، ذخیره سازی اورانیوم با غنای کم را تا 98 درصد قطع و همچنین تعداد سانتریفیوژهای خود را تا حدود دو سوم به مدت حداقل 15 سال کاهش خواهد داد.
همچنین بر اساس برجام، ایران غنی سازی بیش از 3,67 درصد را متوقف کرده و هیچ تاسیسات غنی سازی جدید و یا رآکتور آب سنگین نخواهد ساخت.
علاوه بر محدودیت هایی در بخش های فنی و هسته ای تاسیسات هسته ای کشورمان، به منظور بررسی، نظارت و تایید اعمال این محدودیت ها از سوی ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی به تمامی تاسیسات هسته ای کشورمان دسترسی منظم خواهد داشت.
بر اساس برجام و در ازای اجرای تمامی این تعهدات، ایران از ذیل تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا خارج خواهد شد.
متن برجام یا همان توافق وین، توسط فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با حضور رسانه ها به زبان های انگلیسی و فارسی قرائیت شده و اعلام شد که طرفین به توافق جامع دست یافته اند.
پس از دستیابی طرفین به برجام، شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه مشهور 2231، رسما از این توافق حمایت کرده و با گنجاندن آن در حقوق بین الملل، عمل به برجام را به صورت قانونی الزام آور کرد.
برجام تحولی در روابط خارجی ایران به وجود آورد که عمده این تحولات را میتوان این گونه برشمرد:
****اثرات منطقه ای و بین المللیاز جمله پیامدهای سیاسی اجرای برجام وارد شدن ایران به عنوان بازیگر منطقه ای در معادلات سیاسی است. گرچه در این میان برخی کشورها که خود را بازیگران منطقه ای می دانند مانند عربستان ، رژیم صهیونیستی وتا حدی ترکیه ، از این موضوع ناراحت هستند. تنش های دو سال اخیر در سطح خاورمیانه نیز حاکی از همین ناراحتی و رقابت منطقه ای بوده و سعی خواهند کرد به گونه ای صحنه منطقه ای را شکل دهند که روابط ایران و غرب در سطح مطلوبی قرار نگیرد و ایران تبدیل به بازیگر رده اول منطقه ای نشود. از طرفی پس از پایان تحریم های سیاسی، ایران دست بازتری در معادلات و مسایل منطقه ای خواهد داشت و نقش آفرینی ایران در منطقه به نفع سوریه، عراق و یمن خواهد بود. از منظر بین المللی نیز، قدرت های بزرگ، روی نقش و نفوذ ایران در خاورمیانه به عنوان یک کشور استراتژیک حساب باز خواهند کرد و تمایل خواهند داشت از این کشور برای مبارزه با تروریسم و حل مشکلات جهان استفاده کنند. از این رو هرچه ایران بتواند خود را همگام کند، آنها نیز حاضرند به ایران نقش بیشتری بدهند.
از سوی دیگر توافق هسته ای و اجرای برجام، خطر جنگ برای ایران و قدرت های بزرگ را برطرف می کند. از نگاه قدرت های بزرگ، ایران می تواند با عدم تولید سلاح هسته ای به امنیت منطقه و بین الملل کمک کند. از این منظر، نه فقط کشورهای 1+5، بلکه دیگر کشورها نیز درصدد بهبود روابط خود با ایران هستند.
****تاثیرات ژئوپلیتیکاجرای برجام جایگاه راهبردی ایران در منطقه را در سه جبهه افزایش داده است؛ نخست، نزد متحدان منطقهای مثل سوریه، عراق و حزبالله. چون اینها حل یک معضل راهبردی بین ایران و قدرتهای بزرگ را نشانه افزایش قدرت، نقش و چانهزنی ایران در مسائل منطقهای مثل بحران سوریه میبینند.
دوم، متحدان بزرگ سنتی ایران مثل چین و روسیه که توافق هستهای را در جهت افزایش چندجانبهگرایی در مسائل منطقهای و جلوگیری از نفوذ غرب و تقویت ثبات میبینند.
سوم و مهم تر از همه شاید افزایش اهمیت ژئوپلیتیک ایران در غرب مثل اروپا و آمریکا است که به این نتیجه رسیدهاند با اجرای برجام ایران برای ایجاد ثبات در منطقه در جهت جلوگیری از رشد افراط گرایی و تروریسم و حل بحرانهای منطقهای کارگزار بهتری میشود.
**** نقش برجام در حل بحرانهای منطقهتردیدی نیست برجام در بلندمدت موجب کمک به حل بحرانهای منطقهای میشود. بهعنوان مثال، اکنون که سیاست به اصطلاح تغییر رژیم آمریکا علیه ایران به اجبار کنار گذاشته شده، تا حدودی حس تهدید استراتژیک از آمریکا هم کم شده است. این خود سبب میشود ایران سیاستهای تعاملی را در چارچوب افزایش روابط منطقهای با تکیه بر رویکردهای مستقل و دوجانبه با کشورهایی چون ترکیه و عربستان در پیش بگیرد، یعنی ایران در مرکز تحولات منطقهای قرار گرفته است. همزمان، طرف غربی هم بهطور آگاهانه برای تامین منافع سیاسی- امنیتی و اقتصادی خود از سیاستهایی که ایران را منبع اصلی تهدید در منطقه در نظر میگیرند، دور میشود.
در این معادله، همچنین فضای سیاسی تازه و مثبتی در غرب ایجاد شده که بهطور عمده به بازیگران رقیب ایران مثل عربستان و ترکیه فشار وارد میکند تا با تهران به نفع حل بحرانهای منطقهای تعامل کنند. بهعنوان مثال در همین تنش قطع روابط ایران و عربستان برای نخستین بار آمریکا و کشورهای اروپایی، برخلاف گذشته که طرف عربستان را میگرفتند، سعی کردند طرف میانه را بگیرند و دو طرف را تشویق به حل تنش به وجود آمده کنند. این در نتیجه تعهد متقابل در برجام و فرهنگ مثبت و تعاملی به وجود آمده در شرایط پسابرجام است.
****تاثیر برجام بر روابط ایران و جهان عربجهان عرب شامل 23 کشور است که با عامل زبانی مشترک(عربی) در جغرافیایی گسترده از غرب و جنوب غربی آسیا تا بخش هایی از شرق و شمال آفریقا گرد هم جمع شده اند. جهان عرب از یک نگاه 'واحد، منسجم و پایدار' در روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار نیست و ما شاهد طیف های متنوع و متعددی در درون جهان عرب هستیم.
برخی از متحدین عرب منطقه ای تهران از جمله سوریه و عراق از حصول برجام استقبال کردند. زیرا این توافق نه تنها توان اقتصادی ایران برای کمک به دولت های دوست در منطقه را افزایش خواهد داد، بلکه موجب می شود که فضای مناسبی برای همکاری های دفاعی در مقابل گروه های تروریستی و تکفیری همچون داعش به وجود آید. درواقع، تحولات و بی ثباتی های چند سال اخیر به ویژه در منطقه مانند تحریم ها، کاهش قیمت نفت، ظهور داعش و گروه های تروریستی تکفیری، موجب شده بود که توان مالی و لجستیکی کشور برای حمایت از متحدینش به تحلیل رود. از این رو، توافق حاضر، به نفع هم پیمانان جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورها و گروه های محور مقاومت نیز محسوب می شود.
هر چند کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم در ابتدا به صورت علنی از امضای برجام استقبال کردند؛ اما نگرانی هایی نیز از پیامدهای آن نظیر گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه دبروزط دادند. چرا که از نظر آنها این توافق امکان دستیابی تهران به منابع مالی بلوکه شده خود را فراهم می سازد و به همین دلیل، خوشایند برخی از کشورهای عربی منطقه نیست.
عربستان سعودی از همان ابتدا مخالفت خویش را با حل و فصل کامل بحران هسته ای ایران اعلام کرده بود. بخش زیادی از این مخالفت، ناشی از هراس سعودی ها و سایر شیخ نشین های خلیج فارس از اجرایی شدن راهبرد کلان احاله مسئولیت آمریکا در منطقه خاورمیانه است. درواقع، متحدین وابسته واشنگتن در خلیج فارس بیم آن را داشتند که توافق هسته ای ایران تسهیل کننده تغییر جهت راهبردی ایالات متحده از خاورمیانه به سمت آسیا - اقیانوسیه باشد. و به همین دلیل، قبل از نهایی شدن برجام، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا مجبور شد تا سران عربی کشورهای خلیج فارس را به نشست کمپ دیوید دعوت نموده و به آن ها قول حمایت بیشتر در مقابل ایران و فروش تجهیزات نظامی پیشرفته تر را بدهد.
عربستان همچنین نگران از نزدیکی روسیه به ایران است که چندان تصادفی و زودگذر نبوده و بیشتر از این درک جدید روسها است که برجام ظرفیت جدیدی به سیاست خارجی ایران داده که در نهایت به نفع منافع روسیه است. با رفع تحریم های بین المللی روسیه تجارت تسلیحاتی و مبادلات اقتصادی با ایران را از سر می گیرد و افزایش قدرت منطقه ای ایران بر نقش ثبات بخش این کشور در منطقه می افزاید که این خود در اولویت روابط روسیه با ایران است.
بر این مبنا، سعودی ها که به ناچار مجبور شدند تا بطور رسمی برجام را بپذیرند، اکنون با یک تغییر استراتژیک سعی دارند اثرات مثبت برجام بر تقویت جایگاه ژئوپلتیک ایران در منطقه را از طریق تشدید فشارها در کنگره و سنای آمریکا برای اعمال تحریم های جدید و جلوگیری از اعطای امتیازات اقتصادی به ایران محدود کنند.
سلطان نشین عمان اما؛ با نوعی تعقل گرایی، واقع بینی و حکمت به روابط دوجانبه باور دارد و عمل می کند. مصر تا حدودی به صورت یک ناظر منفی نسبت به ایران عمل می کند و از طرفی سیاست همراهی با عربستان در اتحادیه عرب را دنبال می نماید.
در مجموع، این گونه می توان اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران با بخش هایی از جهان عرب روابطی خوب و نقش حمایتی از آنان دارد و با برخی کشورهای عرب روابطی معمولی و با دسته آخر نیز رابطه خوبی ندارد.
حل مسایل ایران با جهان عرب توجه به نکات زیر را می طلبد:
1- ضرورت رسیدن به عصر پسا داعش؛ در شرایط کنونی وجود داعش برای بعضی از طرف های منطقه ای یک ابزار اغواء کننده در جهت فشار به دیگران است. از طرفی با توجه به امکانات و ساختار موجود داعش و حرف های ضد و نقیض امریکایی ها در خصوص این جریان، آینده وجودی آن برای بعضی از کشورهای عربی با ابهامات زیادی همراه است. برخی نیز از داعش در صحنه سیاسی به عنوان یک نیروی سوم در جهت واگرائی بیشتر در معادلات منطقه ای استفاده می کنند. برای ارتقاء روابط ایران با جهان عرب در دوران پس از برجام، لازم است طرفین به پسا داعش نگاه دقیق و واقع بینانه ای داشته باشند.
2-ایجاد متغیرهای جدید(روانی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی) در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای
3-وجود یک اراده قوی تنش زدائی در طرفین؛ ایران تا کنون با صبر و بلندنظری اراده خوبی را نشان داده است اما بدیهی است اراده یک طرف جهت کاهش تنش کافی نیست.
****تشکیل جبهه جدید عربی – اقلیمی بعد از برجامبا این حال با بررسی کنش ها و واکنش های پس از برجام، شاهد نوعی همگرایی بیشتر بین بعضی از نیروهای منطقه ای و ایجاد یک جبهه جدید از جمله رژیم صهیونیستی، عربستان جهت ایجاد واگرایی بیشتر و فشار بر ایران بعد از برجام با هدف جلوگیری از تبدیل شدن جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت منطقه ای فعال و پایدار در حال شکل گیری هستیم.
جمهوری اسلامی ایران ضمن استقبال از هر گونه مذاکره و حرکت به سمت همگرائی بیشتر با همه اطراف منطقه ای (به غیر از رژیم غاصب صهیونیستی) بایستی تلاش خود را جهت جذب کشورهای بیشتری از جهان عرب و بخصوص کشورهای میانه رو متمرکز کرده و با هوشیاری از ایجاد وحدت در جبهه جدید عربی و اقلیمی که در حال شکل گیری علیه کشورمان است جلوگیری کند.
تمام دنیا (به استثنای عربستان، رژیم صهیونیستی و داعش) از جمله آمریکا، اروپا، چین، روسیه، کشورهای حوزه خلیجفارس، اکثر جهان عرب و... همگی از اجرایی شدن برجام و نفع متقابل اقتصادی و ژئوپلیتیک آن برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خوشحال و خواهان اجرای کامل آن هستند، پس ایران در طرف درست معادلههای منطقهای و بینالمللی قرار دارد و شرایط به نفع آن جلو میرود.
****پیامدهای جهانی برجامهرچند که توافق هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5، در سطح جهانی صورت گرفت اما دارای پیامدهای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مختلفی است که از مهمترین آن ها می توان به تقویت رژیم عدم اشاعه جهانی در راستای عملیاتی کردن ایده خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی، تضعیف پروژه ایران هراسی و ارتقای همکاری های منطقه ای در حوزه های تجاری – اقتصادی و امنیتی به ویژه در جهت مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری اشاره کرد.
درواقع، اجرایی شدن برجام می تواند تاثیرات عمیقی بر معادلات منطقه خاورمیانه به ویژه رژیم صهیونیستی و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس داشته باشد.
****اهمیت اقتصادی برجامپس از برجام میتوان وضعیت اقتصادی ایران را به دو دوره پیش از برجام و پس از برجام تقسیم کرد:
اقتصاد ایران پیش از برجام
به دلیل عواملی مانند کاهش شدید قیمت جهانی نفت ، ترازنامههای منقبضشده بخش شرکتی و بانکها ، تعویق و تاخیر تصمیمات مصرفکنندگان ، سرمایهگذاران قبل از رفع تحریمهای اقتصادی و تحریم های پیاپی که قدرت طلبان به دلیل حفظ منابع و ضربه زدن به جمهوری اسلامی برای کشورمان وضع کرده بودند ایران دچار افت شدید اقتصادی شد. که البته مقاومت ملت ایران اسلامی باعث شد که به قدرت طلبان ثابت شود که ملت ایران در سخت ترین شرایط نیز میتوانند ارزش های خود را حفظ کنند و به آن پایبند باشند.البته علاوه بر رکود اقصادیی که تحریم ها باعث و بانی ان بودند دلیل محکمی شد بر عزم اراداه ما و راهی برای پیشرفتا و ترقی ایران و خودکفایی در زمینه های پزشکی, نانو, کشاورزی, صنعت و ... شد.
اقتصاد ایران پس از برجام
اصولا پس از برجام و توافق ایران با کشور های 1+5 اکثر اقتصاد دانان و کارشناسان انتظار رشد اقتصاد ایران و همکاری ایران با سایر کشور های اروپایی را دارند، همچنین در صورت بهبود سیاست ها و عملیاتی شدن برجام انتظار میرود که در سال 95 رشد اقتصادی به 4 تا 5/5 برسد .
نگاهی گذرا به برخی از مهمترین دستاوردهای اقتصادی اخیر روشن میسازد که پس از برجام نمودهای گشایش اقتصادی در کشور به وضوح قابل مشاهده است.
مسائلی نظیر افزایش 700 هزار بشکهای صادرات نفت کشور ظرف سه ماه، جذب 7 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی قطعی، قراردادهای اقتصادی و تجاری سودآوری چون تولیدات مشترک خودروسازی جهت صادرات به منطقه هدف خاورمیانه، قراردادهای بزرگ تجهیز ناوگان هوایی و زیربناهای حمل و نقل هوانوردی و. . در این زمره به حساب میآید.
آزادسازی سرمایههای مالی ایران در بانکهای بینالمللی هم اصولا خود نقطه امیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی است.
البته باید به این نکته توجه داشت که سالجاری اولین برنامه اجرایی یک ساله دولت پس از برجام است وباید به خاطر داشته باشیم حصول نتایج اقتصادی پسابرجام مستلزم اقدام های چند جانبه ای است که هر چند اختیار آن از وزارت خارجه آغاز می شود اما در ادامه به مدیریت بخش اقتصادی دولتی و بخش غیر دولتی می رسد.
انتظار می رود بخش غیردولتی به صورتی مشابه دولت، درگیر رقابت تنگاتنگ برای کسب دستاوردهای اقتصادی شده و هم زمان با دولت برای شکل دادن به اقدام های مختلف در حوزه بین المللی به گونه ای که تضمین کننده منافعشان باشد همکاری کنند. برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی رقابت کنند، سایر کشورها را کنار زده تا بتوانند دسترسی به بازار را برای شرکتهای هموطن خود فراهم کنند و همچنین در بازار داخلی نیز از طریق ایجاد موانع تجاری برای رقبای خارجی، اقتصاد داخلی را مورد حمایت قرار دهند.
****اهمیت فرهنگی برجامایران در جهان با دو نشانه تمدنی و فرهنگی شناخته شده است. جایگاه فرهنگ ایران چنان رفیع و سترگ است که در اساس، انقلاب اسلامی ایران، انقلابی فرهنگی نامیده شد، فرهنگی که با دو بازوی ایرانی و اسلامی بودن در طول تاریخ، خود را به جهان معرفی کرده و اساس تفکر در درون و در روابط بیرونی آن بوده است. ما در نزدیک به یک دهه از سیاستهای تحریم فقط در اقتصاد و سیاست تحریم نشده بودیم، بلکه بایکوت فرهنگی ایران به خصوص از سوی قدرت صهیونیستهای نژادپرست گام به گام اجرا شد و بر طبل جنگ طلبی جمهوری اسلامی ایران بیش از زوایای سیاسی، تثبیت فرهنگ ایرانی، تضادهای قومی، اختلافهای مذهبی و به خصوص سلطهطلبی، مدام کوبیده میشد. حال با پایان سیاست تحریم، ما در برابر خود فضای فرهنگی جدیدی را در اختیار داریم که مخاطب ما علاوه بر دولتها، افکار عمومی مردم جهان به خصوص در کشورهای غربیاند.
** ارائه طرح جهان عاری از خشونتطرحی که روحانی رئیس جمهوری با نام جهان عاری از خشونت در سازمان ملل ارائه داد و مورد تصویب در این سازمان بینالمللی قرار گرفت، کلید واژه ورود ایران به جهانی است که بیش از شعارهای سیاسی و یا تنظیم روابط اقتصادی، گوش به سخنان جدید فرهنگی دارد. جهان در عطش رستاخیر فرهنگی برای صلح و عدالت است. ایران با تاریخ کهن فرهنگی و آزمونهای موفق در تفکر فرهنگی، اینک در آغاز مسیر جدید از پایان سیاست تحریم و سرانجام برجام قرار گرفته است که طی این مسیر، برنامهریزیهای دقیق و جامع را میطلبد.
ما در دورهای در جهان قرار داریم که همه دولتها و مردم در سراسر جهان از تروریسم رنج میبرند و خسارت میبینند، در حالی که اذعان دارند، مقابله نظامی با تروریسم اگر چه لازم اما کافی نیست. باید پیام فرهنگی براساس صلح و عدالت را انتخاب کرد. سرانجام برجام اگر چه فصل جدیدی از روابط اقتصادی با جهان نامیده شده است، اما میدان سیاست ورزی براساس باورهای اصیل فرهنگی، ایرانی و اسلامی بار دیگر گشایش یافته و نیاز است تا مراکز علمی و فرهنگی، دولت را در برنامهریزی و اجرا در این وادی حساس و مهم، یاری دهند.
*****اهمیت سیاسی برجامپایان سیاست تحریم با اجرایی شدن توافق ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 که همه دولتهای قدرتمند از آمریکا تا اتحادیه اروپا و تا چین و روسیه و ژاپن را در بر میگیرد، مرحله نوینی از سیاست خارجی ایران را نشان میدهد که براساس گفتگو و تعامل قوام یافته است. اینجاست که اهمیت سرانجام برجام علاوه بر جنبههای گشایش روابط مالی و اقتصادی با جهان و آزادسازی سرمایههای مالی ایران در بانکهای بینالمللی، بخش سیاسی آن است که ایران وارد مرحله جدید از تنظیم روابط سیاسی منطقهای و بینالمللی خود شده است.
*****جمع بندیامضای برجام نشان داد که دنیا نیز علیرغم کارشکنیهای رژیم صهیونیستی و لابیهای آن در اروپا و آمریکا و شیطنت ارتجاع منطقه، جایگاه والای ایران را پذیرفته است. دنیای غرب تنها به این بسنده نکرده که دایره تحریمها علیه کشورمان برداشته شود بلکه اکنون نگاه تازه و محترمانه، ارمغانی از سوی جهانیان برای ما صاحبان تمدن کهن است. اگر روزی ایران هراسی توانسته بود بهانههای لازم را در اختیار دشمنان جمهوری اسلامی قرار دهد اما اکنون دنیا پذیرفته است که ما مردم اعتدال و منطق هستیم. شاید هیچگاه احساس نمیکردیم که در کنار گشایش های حاصله از اجرای برجام، این چنین رقبای منطقهای ما همچون عربستان به انزوا کشیده شوند و منافع خود پس از برجام را از غرب گدایی کنند.
برجام در پرتوفهم درست قدرت های جهانی از ضرورت پذیرش نقش منطقه ای ایران در تامین صلح و امنیت منطقه ای و به خصوص مبارزه با تروریسم داعش اجرایی گردید. سیاست خارجی ایران باید از ظرفیت ژئوپلتیک دوران پسا برجام و روابط متعادل با قدرت های بزرگ برای رفع تنش های منطقه ای و پیشبرد رویکرد توسعه ای و رونق اقتصادی استفاده کند.