آفتابنیوز : متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
«در پاسخ به رفتار فرد پلاکارد به دست مقابل بیمارستان جم؛
آقای دکتر، سعى نکنید بیلیاقتی، بیکفایتى و بیمسئولیتی خود و برخی همکارانتان را زیر نقاب الفاظی نظیر صنعتی سنتی که فقط خودتان معنای آن را میدانید و احتمالا سخت گرفتارش هستید پنهان نمایید.
حیف از روپوش سفید پاکى که بر تن شماست.
بهتر بود بهجای این دلقکبازیها خود شما به عنوان یک پزشک هرچه زودتر آشکار میکردید که چه کسی و چه کسانی باعث مرگ دلخراش کیارستمی عزیز ما شدند.
انگار باید براى شما بازهم تاکید کنم که خطاب من به کل جامعه پزشکى نبوده و نیست، فقط خطاب به پزشکانى است که در طول درمان کیارستمى سهلانگارى کردند و تمام شواهد و مدارک آن نزد خانواده کیارستمى موجود است.
بد نیست فیلم آسمان محبوب من را ببیند که چگونه از یک پزشک متعهد و با وجدان که جان خود را فداى بیمارانش مىکند، تقدیر کردهام.»
منبع: ایلنا
مثال:یک مکانیک شلنگ ترمز را از روی سهل انگاری درست نبندد و موجب مرگ راکب یا عابری شود بعد از حادثه طلبکار هم باشد که من خدمتگذار مردمم و شغلم سخت و حساس است
حالا جناب مهرجویی چوب را بلند کرده و....خود را اشکار میکنند
شرم ..
قبل از هر چیز، ما متاسفانه فراموش کرده ایم که همه انسانیم، همه هموطنیم، همه اهداف مشترکی داریم و آن هم سلامت و شادابی هم نوعان و هم وطنان است! چه آقای مهرجوئی و چه آن پزشک عزیز! همه ی ما قبل از بررسی و اطلاع از موضوعی خود را جای قاضی گذاشته و قضاوت میکنیم. هنوز نمی دانیم که قضاوت کار قاضی است و من کارمند و پزشک و کارگردان و فیلمساز، قاضی نیستیم. حرمت همدیگر را می شکنیم. اشتباه آن یک پزشک عزیز که آقای مهرجوئی را قضاوت کرده مشخص و عیان است. همچنانکه اشتباه آقای مهرجوئی نیز از فرمایشاتشان معلوم است. اول اینکه از آن پزشک خواسته که اظهار نظر کند که این در حدود وظایف آن (یک) پزشک نمی باشد. و دوم اینکه هرچند سعی کرده که در آخر بگوید منظورم همه ی پزشکان نیستند، ولی جمله ای که نوشته اند و متاسفانه در خبرها و رسانه ها نیز فقط آن جمله تیتر می شود این است: حیف از روپوش سفید پاکی که بر تن "شماست"
همانگونه که از پزشکانی همچون دکتر فاضل، پروفسور سمیعی و ... به عنوان پیش کسوت انتظار نمی رود که سخنان خارج از شان خود، عجولانه و توام با قضاوت زود هنگام بزنند از آقای مهرجوئی هم به عنوان پیش کسوت سینما همین انتظار وجود دارد. متاسفانه در جامعه ی ما قوانین و رعایت آن جای خود را به پیشداوری و نقد دیگران داده است.
چرا وقتی از هر دو طرف انتقاد کردم نظر بنده را حذف می کنید؟
چرا نمی خواهید بپذیرید پزشک جماعت خیلی از قافله پیشرفت بشری جا مونده و عملا هیچ کاری ازش برای علاج قطعی درد بیماران ساخته نیست و ته تهش شاید بتونه چند صباحی بیمار رو اونهم پس از تحمل درد و رنج و از همه بدتر هزینه بسیار در شرایط نباتی زنده نگه داره که به این نمیگن"معالجه"میگن استخون لای زخم گذاشتن!
ایشون به لحاظ دارا بودن همین احساس مسئولیته که این حرکت رو نشان داده وگر نه مث خیلیا بی تفاوت از این قضاوت ها می گذشتند
دکتر عباسی دوستت داریم
با خطاهاي پزشكي، خيلي ها ممكن است بميرند، كارگر ساده، يا يك شخصيت مشهور!
حال راه حل چيست؟!
توهين ، استفاده از الفاظ زشت براي فرد خطا كار
اشاعه سريع اين توهين ها از خبرگزاريها
اشاعه نظرات توهين آميز خوانندگان در خبرگزاريها
...
آقاي مهرجويي! آيا فراموش كرده ايد كه دليل فوت استاد، سكته مغزي و عدم معالجه صحيح در فرانسه بوده است و خطاهاي پزشكان ايران،اگر هم صورت گرفته، هيچ نقشي در سكته مغزي ايشان نداشته؟!!!
خواننده عزيزي كه ندانسته تو هين ميكني، خطاكار انور مرزهاست!!! نه هموطن تحصيل كرده شما!
با خطاهاي پزشكي، خيلي ها ممكن است بميرند، كارگر ساده، يا يك شخصيت مشهور!
حال راه حل چيست؟!
توهين ، استفاده از الفاظ زشت براي فرد خطا كار
اشاعه سريع اين توهين ها از خبرگزاريها
اشاعه نظرات توهين آميز خوانندگان در خبرگزاريها
...
آقاي مهرجويي! آيا فراموش كرده ايد كه دليل فوت استاد، سكته مغزي و عدم معالجه صحيح در فرانسه بوده است و خطاهاي پزشكان ايران،اگر هم صورت گرفته، هيچ نقشي در سكته مغزي ايشان نداشته؟!!!
خواننده عزيزي كه ندانسته تو هين ميكني، خطاكار انور مرزهاست!!! نه هموطن تحصيل كرده شما!
آنموقع حق داشتیم به تیم پزشگی اعتراض ویا حتی ......... داشته باشیم.
با خطاهاي پزشكي، خيلي ها ممكن است بميرند، كارگر ساده، يا يك شخصيت مشهور!
حال راه حل چيست؟!
توهين ، استفاده از الفاظ زشت براي فرد خطا كار
اشاعه سريع اين توهين ها از خبرگزاريها
حالا دکتراش مقصر اند؟.....
کیارستمی، پزشکان و چند نکته
بهمن کشاورز - حقوقدان
صنوف مختلفی که برای آغاز کار خود قسم یاد میکنند، ویژگیهایی دارند که در همه صنوف موجود نیست. در این مورد صرفا به کانون وکلا و نظام پزشکی اشاره میکنم که هم اطبا و هم وکلای دادگستری برای شروع به کار باید سوگند یاد کنند. بنابراین افرادی از این دو صنف به آنچه در متن سوگندنامه آمده مأخوذ هستند و در صورتی که این قسم را بشکنند و رعایت نکنند دچار عواقب و آثار آن خواهند شد که شدیدترین نتیجه منفی آن ابطال پروانه کار است. از آنجا که این حرفهها و مشاغل ویژگیهای خاص خود را دارند، بررسی و اتخاذ تصمیم در مورد اینکه آیا شرایط و بایستههای حرفه رعایت شده یا نشده است باید در خود صنف انجام شود. زیرا افراد غیرحرفهای این شرایط و بایستهها را یا نمیتوانند یا با دقت افراد صنفی نمیتوانند بررسی و روشن کنند. ازاینرو کسانی که از پزشکان یا وکلای دادگستری شکایتی دارند باید ابتدا به نظام پزشکی یا کانون وکلای دادگستری مراجعه و شکایت خود را مطرح کنند. در مواردی اگر قصوری احراز شود صرفا ضمانت اجرای انتظامی و صنفی خواهد داشت؛ مثلا در مورد پزشکان محرومیت از اشتغال به مدت محدود و در مورد وکلا منع اشتغال در مدت محدود یا تنزل درجه از پایه یک به پایه دو یا حتی ابطال مجوز طبابت یا وکالت. درصورتیکه آنچه انجام شده از مرحله قصور بگذرد و به مرحله تقصیر برسد یا وصف کیفری احراز شود آنگاه مورد برای بررسی جنبه قضائی و جزائی به دادسرای عمومی ارجاع خواهد شد. در تمام دنیا فرایند رسیدگی در این موارد با کموبیشی همینگونه است. یعنی ابتدا باید تخلف بهوسیله متخصصان خود صنف احراز شود. در مواردی ممکن است برخی افراد دچار این شبهه شوند که احراز تخلف یک فرد صنفی از جانب همکاران او در آن صنف امری بعید است. این تصور ناشی از عدم شناسایی ویژگیهای اصنافی از این قبیل است. توضیح اینکه مبنای اعتبار اجتماعی پزشکان و وکلای دادگستری اعتماد عمومی است. درصورتیکه این اعتماد به علتی مخدوش شود، آثار آن، تمامی صنف را فراخواهد گرفت و این اثر منفی نهتنها معنوی بلکه مادی هم خواهد بود. ازاینرو تا آنجا که بنده میدانم، کانونهای وکلا از طریق دادسرا و دادگاههای خود نسبت به تخلفات صنفی، باریکبین و سختگیر هستند و همین موضوع در مورد نظام پزشکی صادق است. به عبارت دیگر پزشکان و وکلا بههیچوجه نمیخواهند به اعتبار و شأن صنف به لحاظ حمایت از افراد متخلف این صنف لطمه بخورد. اما این نکته را هم باید در نظر داشت که معمولا (بدون توجه یا اشاره به هیچ مورد خاصی) فرد متضرر از تخلف یا فردی که احتمال وقوع تخلف را میدهد و از آن متضرر شده است، ناچار دیدگاهی توأم با بدبینی نسبت به موضوع موردنظر خود دارد و خواهان برخورد بسیار شدید است. حال آنکه ممکن است نتیجه بررسیهای فنی و حرفهای مثلا در مورد دو صنفی که عرض کردم یا صنوف مشابهی که شغلشان مقید به سوگند است- مثل معلمان یا نظامیان- این باشد که آنچه واقع شده تخلف نیست و مطلب غیرعادی و غیرمعمولی حادث نشده است. در این حالت موضعگیری طبیعی ناشی از طبایع بشری این است که فرد ذینفع میپندارد و چهبسا اعلام میکند افراد صنف به حمایت از همکار خود پرداخته و تخلف- یا حتی جرم- او را نادیده گرفتهاند. چنین برداشت و تصوری البته قابلتوجیه است و با توجه به وضعیت عاطفی افراد نمیتوان به آن ایرادی گرفت. اما واقعیت این است که صنوفی با موقعیت و اعتبار اجتماعی ویژه و بالا شأن عمومی خود را قربانی مسائل فردی نمیکنند.
جامعه بازیگری بارها و بارها امتحان خود را پس داده اند از کشف حجاب گرفته تا شرکت در پارتی ها و قرادادهای میلیاردی و همه آن چیزی که همه میدانیم .آیا آقایان بازیگر یک شب حاضر هستند فقط در کنار پزشکان بیدار بمانند ؟آیا ما از حجم کاری و سختی کار این قشر باخبریم که اینقدر راحت اهانت میکنیم؟
پزشکانی که ۲۰تا ۳۰ سال خون دل میخورند تا به این درجه برسند و ما انسان های قدرنشناس فقط پول را میبینم.آیا این هتاکی ها جز به خاطر عقده گشایی برخی هست؟آیا کسی جلوی پزشک شدن ما را گرفته بود؟آیا برای پزشک شدن نیاز به مافیا بود یا زحمت و خون دل؟
متاسفم برای بی اندیشه بودن جامعه ایران
با توهین به آنها روح بزرگ ایرانی را لکه دار نکنیم.
آیا فهم خطاهای پزشکی در حیطه مسئولیت من و شماست؟
چرا از پزشکان کشورمان توقع معجزه داریم؟آیا عوارض بیماری هیچگاه نباید رخ بدهند؟
اگر همه چیز اینقدر عالی بود که در کشورهای توسعه یافته هیچ بیماری وجود نداشت.
وقتی هیچکدام از ما از شرایط سخت کاری پزشکان خبر نداریم چرا فقط در حال محاسبه درآمد آنها هستیم؟
آیا قراردادهای میلیاردی بازیگران و بازیکنان فوتبال که میانگین مدرک تحصیلی آنها دیپلم است به حق است؟
مشکلات سیستم بیمارستان ها و درمان کشور تقصیر پزشکانست؟
فحاشی ما یعنی برهنگی فرهنگی ما
اگر نفس کار خطا عمدی باشد هیچ چیز حتی رای دادگاه کیفری نمیتواند جبران مافات کند
در همه مشاغل افراد نیک و بد وجود دارند،اما جامعه پزشکی که با جان و مال افراد سرو کار دارند وجود افراد بد ناپسند است
تصویری که از پزشک در ذهن ما تجسم میشود ناشی از دیدهدهای ما درمورد پزشکان است