کد خبر: ۳۸۳۸۷۰
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۹

روایت 2 اسیر آزاد شده لشکر فاطمیون از دست داعش: با تبر و قمه بالای سرمان ایستادند و مصاحبه گرفتند

عباس و حیدر، 2 رزمنده عضو لشکر فاطمیون هستند که اوایل ماه مبارک رمضان امسال در جریان تبادل اسرا در سوریه، آزاد شدند./ 5 رزمنده دیگر نیز حضور داشتند که تکفیری‌ها چند تن از این رزمندگان را در دم به شهادت رسانده و 2 تن نیز موفق به فرار می‌شوند که این دو تن نیز در مسیر بازگشت به عقب، توسط تکفیری‌ها دستگیر شده و در دم به قتل می‌رسند.
آفتاب‌‌نیوز : این دو رزمنده، اوایل اردیبهشت ماه سال 94 در جریان یک عملیات در جنوب سوریه، در استان درعا و منطقه بُصر الحریر به اسارت تکفیری‌های جیش الحر درآمده بودند. همراه این 4 رزمنده، 5 رزمنده دیگر نیز حضور داشتند که تکفیری‌ها چند تن از این رزمندگان را در دم به شهادت رسانده و 2 تن نیز موفق به فرار می‌شوند که این دو تن نیز در مسیر بازگشت به عقب، توسط تکفیری‌ها دستگیر شده و در دم به قتل می‌رسند.

به گزارش آفتاب‌نیوز، بخش‌هايي از گفتگو اين دو اسير آزاد شده را ادامه بخوانيد:

*عباس: ما را روز اول که به اسارت گرفتند، از تلویزیون الجزیره برای ما مترجم آوردند. آنها با الجزیره در تماس بودند و حتی خبرنگاران الجزیره در همان منطقه شب‌ها می‌خوابیدند و فارسی هم حرف می‌زدند.

روز اول، خبرنگار فارسی زبان الجزیره آمد و فارسی صحبت می‌کرد و مترجم ما بود اما بعدها که آنها عربی با ما حرف می‌زدند، ما متوجه می‌شدیم ولی در حرف زدن کمی مشکل داشتیم. قبل از مصاحبه ما را تهدید می کردند و می‌گفتند که باید بگویید که به‌خاطر پول آمدیم و کار و شغل نبود. با سلاح می‌آمدند و می‌گفتند که اگر این حرف‌هایی که ما می‌گوییم را نگوییم، شما را به قتل خواهیم رساند و بعد هم که تصویربرداران الجزیره و خبرنگارانش می‌آمدند، ما این حرف‌ها را می‌زدیم. بعضی از خبرنگارها می‌دانستند و بعضی موقع‌ها می‌دیدند که ما را تهدید می‌کنند. خبرنگاران الجزیره تا پایان اسارات ما، همانجا بودند. به جز الجزیره، خبرنگاران العربیه هم بودند.

*حيدر: وقتی هم که خواستند با ما مصاحبه کنند، فرمانده کل درعا (جبهه تروریست‌ها) آمد و خودش با ما مصاحبه کرد و محافظش در آنجا، چنان سیلی به صورت من زد که گوشم پاره شد و خون روی سینه ام ریخت و خبرنگار الجزیره هم آنجا بود و دید. ابراهیم، یا محمد ابراهیم و ابراهیم محمد بود نامش، حتی دکتری که آنجا بود گفت که نزن؛ اما تروریستها دوباره مارا زدند. فرمانده شان هم شب اول با کابل برق به دستان ما می زدند. هر روز، هر لحظه و هر ثانیه هم خانواده و هم خود خبرنگاران آنجا بودند و با چشم سرشان وضع ما را می‌دیدند.

*حیدر: ما برای آنها کار می‌کردیم و حدود 25 تا 30 هزار کیسه خاک برای آنها پر کردیم، زمین‌ها را برایشان می کندیم، چای و قهوه برایشان دم می‌کردیم. برای آنها سنگر می‌کندیم، سنگرهایی که 1.60 - 1.70 سانتی متر عمقش بود و وقتی پرسیدیم که این سنگرها را برای چه ایجاد می‌کنید، گفتند که ما این سنگرها را ایجاد می‌کنیم که وقتی نیروهای شما و جیش البشار حمله کردند، دفاع کنیم. با خود می‌گفتیم که روزی که ما هجوم کنیم، تو می‌توانی اینجا بایستی؟

*حيدر:درباره مصاحبه هم باید بگویم که ما خیلی صحبت کردیم و آنها را حذف کردند و حتی با قمه و تبر ایستاده بودند و اینقدر ما را با چوب زدند که گفتیم، حالا حتما نوبت تبر و قمه است. ما در آن مصاحبه گفته بودیم که ما برای دفاع از مردم سوریه، مقدسات اسلام و ایستادگی در مقابل داعش و نیروهای آمریکایی و اروپایی به اینجا آمده‌ایم که آنها، این سخنان ما ر ا حذف کردند و گفتند اینهایی که می‌گوییم را بگویید.

*عباس: با هر چی که دست‌‌شان می‌آمد، ما را می‌زدند، با دسته بیل هم می‌زدند و چیزی گیر نمی‌کرد، با هر چه که می زدند (آنقدر محکم میزدند) که می‌شکست و می‌رفتند دوباره چوب می‌آوردند و باز می‌زدند. حتی یک پیرزنی بود که یکی از سربازهای تروریست‌ها، سر ما را عقب می‌گرفت و آن پیرزن با کفش به صورت ما می‌زد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
1
3
مگه غير از هم هست
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
1
0
تزویر رسانه ای
ناشناس
|
Germany
|
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
26
2
من بودم میمردم ولی برای داعش قهوه دم نمیکردم خاک بر سرتون
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
1
11
عزیز من خیلی راحته که در خونه و کنار خانواده ات بنشینی و بگی من اگر جای اونا بودم ایستادگی میکردم...
پاسخ ها
سرهنگ
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
در مورد ما آره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
1
2
عزیز من خیلی راحته که در خونه و کنار خانواده ات بنشینی و بگی من اگر جای اونا بودم ایستادگی میکردم...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
3
6
حالا اینا راست میگن؟
الان چیزی بالا سرشون نیست؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
1
7
خدا قوتشون بده لشکر فاطمیون را که واقعا مرد هستند و مسلمان
سرهنگ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
0
2
حالا یعنی غیر از لشکر فاطمیون همه نامرد و نامسلمانند؟
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
1
2
سلام. یه سری نشستن توی خونشون زیر کولر و کنار ابمیوه و .... و به این رزمندگان تمسخر میکنن.... دست همه رزمندگانی که برای ازادی و انسانیت میجنگن درد نکنه... بابا یه سری ها نصف شب از ترس و تنبلی تا صبح دستشوییشون رو نگه میدارن. بعدش میشینن از رزمندگان خرده میگیرن.... واقعا جنگ سخت و مخوفه.... من ادم مومن و متدین نیستم. ولی به شجاعت و مردانگی این رزمنده ها احسنت میگم.
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
1
1
دست همه رزمندگانی که برای ازادی و انسانیت میجنگن درد نکنه..
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین