پلیس جنایی پس از کشف جسد اعلام کرد که وصیتنامهای در جیب متوفی کشف شده است که متن وصیتنامه به شرح زیر است:
از تاریخ 55/2/1 تا تاریخ 55/3/1 (سی سال و یک ماه) نماینده رسمی شهرداری تهران معاون مالی و اداری مناطق 9 و 2 و یک بودم که حدود 20 سال پستهای مدیریتی داشتم.
زمان تصدی جناب آقای دکتر کرباسچی، اکثر مدیران و پرسنل صاحبخانه شدم ولی من به دلیل داشتن یک دستگاه آپارتمان که با وام زمان بنیصدر خریداری نموده بودم پس از پرداخت 10 سال اقساط مربوطه به جهت قرار گرفتن در طرح بزرگراه امام علی (ع) بر اساس فشار شهردار منطقه مجبور به توافق شدیم که از همان موقع تاکنون آواره و مستأجر شدم.
به دلیل حقوق اندک بازنشستگی پس از بازنشستگی حدود سه سال به صورت کارمند قراردادی خدمات اداری شهر به عنوان معاون پشتیبانی پروژه ممیزی املاک شهر تهران مشغول به کار شدم که پس از اتمام ممیزی به دلیل بازنشسته بودنم نسبت به فسخ قرارداد اقدام و متعاقب آن در شرکت تعاونی شهریار به عنوان مدیر امور سهام مشغول به کار شدم. پس از حدود دو سال با دستور مدیرعامل وقت آقای حصارینژاد فسخ قرارداد و تسویه حساب گردیدم. بعد از حدود سه ماه بیکاری مجددا در یک شرکت تأمین نیروی انسانی مربوط به بانک قوامین به عنوان مدیر اداری مشغول به کار شدم که در انتهای سال به دلیل تغییر مدیرعامل مجددا تسویه حساب نهایتا پس از حدود شش ماه بیکاری که شدیدا در مضیقه مالی بودم به دلیل پرداخت اجاره سنگین و هزینههای زندگی با حقوق ناچیز بازنشستگی با کمک جناب آقای مهندس آقاعلیخانی از تاریخ 93/7/22 تاکنون به عنوان مدیر مالی و اداری حزب مشغول به کار شدم که خدا را شکر تا به حال زندگی به طور روال عالی میگذشت و شغل خاصی نداشتم تا اینکه اعلام شد به علت مشکل در پرداخت حقوق به بنده نیاز ندارند. آیا حزب به این عظمت مشکل ماهی 2 میلیون تومان را دارد؟
در صفحه تلگرام جناب آقای مهندس آقاعلیخانی در خصوص مشکل نقدینگی حساب تنخواه اعلام مأیوس شدن را دارند و پیشنهاد تعطیلی دارند. اگر پرونده پرسنلی بنده در طول خدمت در شهرداری را ملاحظه نمایید: به طور کرار داوطلبانه جبهههای حق علیه باطل خدمت کرده و در اغلب عملیات شرکت داشتم و از مجروحین جنگ تحمیلی عملیات فتحالمبین هستم (جانباز). قادر به تأمین هزینههای زندگی نمیباشم. با توجه به توضیحات فوقالذکر به دلیل مشکلات به وجود آمده مجبور به کاری که نباید انجام دهم متوسل شدم.
بیژن سلطانی 95/5/14»
خبر نداری داداش
در عجبم از مردمی که زیر شلاق ظلم و ستم و بی عدالتی زندگی می کنند و بر امام حسینی(ع) می گریند که آزادانه زیست !
همین نیم بندها هم پولی در بساط ندارن .......
(متوسل نشدند؟)-واقعا انشا و آخر نامه متعلق به ایشان است
اما آستانه تحمل انسانها با هم فرقی میکند
برخی به همین جان کندن هم زندگی میگویند وادامه میدهند وبرخی مانند ایشان نمیتوانند وکم می آورند
اما آنچه است دلیل این شرایط است واینکه چه کسانی در بروز این شرایط سخت وتلخ برای مردم مقصرند
این نتیجه عملکرد کدام مدیران نا لایق وناتوان است
احتمال داره ماجرای خروج عتیقه ای
بنای قدیمی
دلارهای کانتینری
دست نویس را هم ساخته و پرداخته اند راحت
خوشگل
بدون نقص