یکی مدام حرف می زند، سرش پر از همهمه است، و هر جا میدود نمیتواند از صدا فرار کند. دنیای خلوت است و یکی توی سرش شلوغ می کند، صدای ناآشنا او را می ترساند. توی سرش فرمان می دهد، می خندد، فریاد می کشد، ضجه میزند. دنیا همان یک نفر است توی سرش. دنیای کسی که نیست ولی صدایش را می شنود. دنیای تنهای اسکیزوفرنی .