او با اشاره به تاریخچه موزه عبرت و تشکیل کمیته مشترک ضدخرابکاری (ساواک-شهربانی) در دهه 50 در مکان این موزه تاکید کرد: با اوجگیری مبارزات انقلابی مردم در دهه 40 و پیدایش گروههای متعدد انقلابی با روشهای مبارزاتی متفاوت، رژیم پهلوی که مستأصل شده بود، برای مقابله با این مبارزات، همزمان چهار دستگاه ساواک، شهربانی، ضداطلاعات ارتش (رکن 2) و ژاندارمری را مسئول سرکوب انقلابیون کرد.
مدیر موزه عبرت افزود: از ساواک «اداره کل سوم» مسئول پیگیری و کنترل فعالیتهای انقلابی بود اما عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی خصوصاً ساواک و شهربانی که هر کدام دارای کمیتههای جداگانهای برای مبارزه با منتقدین رژیم بودند و برای خوشخدمتی به دستگاه حاکمه از همدیگر پیشی میگرفتند، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیدهای شده بود.
حسنپور گفت: رژیم با الگوبرداری از سیستم اطلاعاتی انگلیس که تجربه مبارزه با ارتش آزادیبخش ایرلند را در جنگهای شهری و چریکی داشت، دو کمیته مستقر در اوین را که متعلق به ساواک بود با کمیته شهربانی در یکدیگر ادغام و طرح تأسیس کمیته مشترک ضدخرابکاری را تهیه و ارائه کرد و در سال 1350 این مکان که امروزه بسیاری آن را با نام موزه عبرت میشناسند، برای بازجویی و شکنجه انقلابیان شکل گرفت.
او در ادامه بیان کرد: در اینجا انواع و اقسام شکنجهها به کار برده میشد به گونهای که 8442 اسم ثبتشده در این مرکز وجود دارد که به نظر میرسد افراد دستگیرشده از این رقم فراتر بودهاند. آنچه تا کنون تحت عنوان تاریخ شفاهی به ثبت رسیده است به افراد شناختهشده اختصاص داشته است. ما در تلاش تازه خود درصددیم کلیه افرادی را که در جریان انقلاب به این زندان رژیم پهلوی برده شده و مدتی در آن بودهاند حتی اگر طول این مدت زمان از یک هفته فراتر نرفته باشد، شناسایی و تاریخ شفاهی آنان را تهیه کنیم. البته به منظور ثبت و ضبط خاطرات و گفتههای این افراد ما از منابع ارزشمندی همچون پروندههای ساواک که در اختیار داریم، بهره خواهیم برد. هنوز برخی از افرادی که در اینجا شکنجه شدهاند زندهاند و باید خاطرات آنان ثبت شود.
مدیر موزه عبرت ایران تاکید کرد: قالب نوشتاری را که ما برای ثبت آثار این دوستان برای ارائه به عموم انتخاب کردهایم رمان و زندگینامه داستانی است. قطعا تمام کسانی که به اینجا آمدهاند انگیزههای سیاسی، زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است. آنچه برای ما حائز اهمیت است حال و هوای آنان در برهه زمانی انقلاب است و درصددیم تا نسل جوان را با قالبی دلپذیر با خاطرات این افراد آشنا کنیم. هیاتمدیره موزه عبرت مسئولیت این کار را به شورای پژوهشی این موزه واگذار کرده و بناست در انتها «فرهنگنامه زندانیان سیاسی» به عنوان هدف آرمانی ما تالیف و تدوین شود. به همین منظور برای رسیدن به آن مطلوب، درصددیم با آنچه تا کنون ثبت و ضبط شده نسبت به نگارش 10 رمان و 50 زندگینامه داستانی در سال جاری اقدام کنیم.
وی با تاکید بر لزوم تدوین تاریخ شفاهی افرادی که در زندانهای دوره شاه مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفتهاند گفت: البته بنا نیست هرچه مصاحبه میشود پذیرفته شود. ما در تشکیلات خود از حضور افراد توانمندی که از اساتید فن بوده و مو به موی تاریخ ایران و انقلاب اسلامی را میدانند در تدوین اسناد استفاده کرده و میکنیم و با دعوت از رماننویسان و نویسندگان در نگارش بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی که مغفول مانده بناست پروژهای قابل اتکا و خواندنی را سامان دهیم.
قاسم حسنپور در ادامه متذکر شد: البته بنا نداریم که این پروژه را با قلم افراد سرشناس به پیش ببریم. هر فرد نوقلمی که صاحب قلمی توانمند باشد، منوط بر ارسال نمونهکارهایش به شورای پژوهشی موزه عبرت ایران و دریافت نظر مساعد این شورا میتواند با ما در زمینه تالیف رمان یا زندگینامه داستانی این عزیزان همکاری کند.
او با تاکید بر اینکه مخاطبان این رمانها و زندگینامههای داستانی نوجوانان و جوانان خواهند بود گفت: اگرچه موضوع این رمانها و زندگینامههای داستانی در مورد افرادی است که به نوعی در جریان انقلاب مورد شکنجه قرار گرفتهاند اما صرفا به صحنههای شکنجه و چگونگی آنها پرداخته نمیشود. همانطور که پیشتر گفته شد منظور از نگارش این آثار پیداکردن پازلهای گمشده تاریخ انقلاب اسلامی ماست. شاید اثری در این میان در قالب طنز البته طنز تلخ هم نوشته شود. این بستگی به توانایی نویسنده دارد.
مدیر موزه عبرت ایران گفت: البته ناگفته نماند برخی از افرادی که در این زندانها شکنجه شدهاند نوجوانان 13-14 ساله بودند که به پای عقاید خود، مورد شکنجههای ددمنشانه قرار گرفتند. به هر حال نوجوانان و جوانان باید با باورها و افکار همسالان خود، در آن دوره آشنا باشند. به ویژه که اخیرا برخی از رسانههای معاند از قول افرادی مثل پرویز ثابتی نقل میکنند که «ما در زندانها شکنجه نداشتیم» یا «من (پرویز ثابتی) با شکنجه مخالف بودم». در حالی که جای سوختگی در بدن بسیاری از زندانیان آن دوره مشهور است. زخمهایی که هنوز جان و روح آنها را میآزارد و روانشان را تحتالشعاع قرار داده است. اگر ما امروز این پازلهای گمشده را در قالبهای دلنشین ارائه ندهیم نسل آینده ممکن است حرف امثال ثابتی را باور کند. بنابراین مصرانه در زمینه تالیف رمان و زندگینامههای داستانی پیگیر هستیم و از همینجا نوید خواهیم داد که این رمانها و زندگینامههای داستانی از نظر کیفیت ادبی و هنری جایگاه برجستهای را خواهند داشت.
به گفته حسنپور، محمدکاظم مزینانی، محمدعلی گودینی، محبوبه معراجیپور، محمدجواد مرادینیا، علی الله سلیمی، یوسف قوجق و اصغر فکور برخی از نویسندگان فعال در این پروژه هستند.