آفتابنیوز : "محمد دانشزاده قمی" فقیه، مجتهد و عالم برجسته قم که به "آیتالله محمد مؤمن" شهرت دارد؛ اصول را از امام خمینی(ره)، فقه را از آیتالله بروجردی، درس خارج فقه را از آیتالله حاج آقا مرتضی حائری و فلسفه را نزد علامه طباطبایی آموخته و شاگردانی نزد او تلمذ کردهاند که گفته میشود، حجتالاسلام حسن روحانی از جمله آنهاست.
او در گفتگويي به موضوعاتي همچون جايگاه آيت الله جنتي، رد صلاحيتها در انتخابات آتي، دليل احراز صلاحيت نشدن سيدحسن خميني پاسخ گفت.
به گزارش تسنیم، اهم اظهارات آيت الله مومن به اين شرح است:
*بعد از رحلت حضرت امام، آیتالله خامنهای بدون هیچ مشکل و گرفتاری خاصی در حالی که شخصاً تمایل نداشت به عنوان رهبر تعیین و اعلام شد. درباره آیتالله خامنهای باید بگویم که رهبری این نظام بعد از امام به کسی واگذار شد از جهات علمی و فقهی در سطح قابل قبول بود و در طول سالهای تحصیل، مطالعه و مبارزه در حوزه و آزمودگی 11 ساله در کنار امام، بهترین و شایشتهترین فرد بود؛ اینطور نبود که آیتالله خامنهای حفظهالله بعد از تعیین شدن به رهبری، همانند کسی باشد که گویا روز نخستی است که میخواهد کشور و نظام را مدیریت کند بلکه ایشان فردی بود که آموزش لازم را دیده بود.
*در نخستین روزهایی که آیتالله خامنه سرپرستی نظام اسلامی را عهدهدار شده بودند، برای اینکه دیگر علمای غیرمسئول که از دانش فقهی و علمی ایشان مطلع شوند، با برخی برادران فاضل خدمت آیتالله خامنهای رسیدیم؛ به ایشان عرض کردیم برای اینکه دیگران هم از معلومات و دانش فقهی شما مطلع شوند خوب است جلسهای علمی داشته باشیم؛ یادم هست که ایشان گفتند، فعلاً که مدت کمی است که من به عنوان رهبری تعیین شدهام ملاقاتها برای این کار مانع است، ما گفتیم منظورمان همین امروز و فردا نیست، چند وقت دیگر اجازه بدهید که ایشان قبول کردند.این جلسات با حضور فقهای شورای نگهبان و برخی بزرگان که به لحاظ علمی شایسته بود و حوزه آنها را به عنوان اعلم قبول داشت، برگزار شد؛ یادم هست از میان علمای قم، جناب آقای کریمی که از علمای بزرگ قم بودند، جناب آقای هاشمی شاهرودی که آن زمان مسئولت نداشتند، آقای حاتم یزدی و برخی بزرگان دیگر مثل جناب آقای مهدوی کنی به این جلسات دعوت شدند، این جلسات برگزار شد و مباحثههای علمی و فقهی بین فقها و آیتالله خامنه شکل گرفت و بر همه کسانی که در آن جلسات شرکت کرده بودند، روشن و قطعی شد ایشان در حوزه اجتهاد توانمند هستند و از نظر علمی، شخصیتی بسیار ارزشمند دارند و در تمام ابواب فقه از ملکه اجتهاد برخوردار هستند.
*آیتالله خامنهای تنها یک مرجع تقلید معمولی نیستند بلکه یک مرجع تقلید ارزشمند هستند؛ نه اینکه یک مرجع تقلیدی که فرض کنید هفت یا هشت بلکه از 10 یا 20 مرجع بلکه بالاتر. مثل ایشان کمتر(مرجع تقلید) پیدا میشود.
* آیتالله خامنهای خودشان نخواستند رساله ارائه کنند. ایشان فتوا در امور مختلف دادهاند اما خودشان نخواستند مثل سایر مراجع تقلید رساله داشته باشند؛ دفتر ایشان کتابهایی در این باره چاپ کردند که مفید است و همه میتوانند استفاه کنند.
*آیت الله جنتی سالهاست وقت خود را صرف شورای نگهبان میکند؛ دشمن، دبیر شورای نگهبان را تخریب میکند چون ایشان موثر است؛ برخی مخالفین نفهم داخلی علیه شورای نگهبان و دبیر آن حرف میزنند اما شورا توجهی به این حرفها ندارد و مقابل همه خلافها ایستاده است؛ شورای نگهبان به خاطر دوستی کسی را برای ریاستجمهوری و مسئولیتهای دیگر تائید نکرده و نمیکند چون تنها به وظیفه الهی خود عمل میکند.
*آیتالله جنتی چه کار کرده جز اینکه دنیایی ندارد؟ آیت الله جنتی قبل از نظام اسلامی عضو جامعه مدرسین بود و برخی جلسات جامعه در منزل ایشان تشکیل میشد؛ ایشان همان منزلی که در قم داشتند را دارند؛ در تهران هم همان 2 اتاق کار را دارند؛ خب میخواهند دنیای آیتالله جنتی را خراب کنند؟ در حالی که ایشان که دنیایی ندارد. تخریب آیتالله جنتی حفظهالله تنها به خاطر عضویت در شورای نگهبان نیست ایشان اگر رئیس قوه قضائیه هم بودند بازهم تخریبشان میکردند چون "موثر" است و نظام طاغوتی هرکس که موثر باشد را تخریب میکند، دشمنان خارجی میگویند و ممکن است برخی نفهمهای داخلی تبعیت کنند اما مردم ما به این حرفها گوش نمیکنند.
*(در پاسخ به اين سئوال كه حاج آقا در برخی محافل، نقل قولی از شما مطرح است که میگویند شما گفتهاید رد صلاحیت آقای سید حسن خمینی سیاسی بوده و نه علمی. این نقل قول صحت دارد؟)من اینطور حرفی نزدهام. همه چیز طبق ضوابط و قانون بوده است. طبق ضوابطی که هست، هرکسی که میخواهد نامزد عضویت در مجلس خبرگان باشد، باید فقهای شورای نگهبان از علمیت و جهات دیگر آن اطلاع پیدا کنند؛ اگر علمیت آنها برای فقها روشن باشد، رای به صلاحیت میدهد و اگر نباشد، تائید نمیکنند؛ نمیگویم کسانی که تائید نمیشوند بیسواد هستند بلکه می گویم برای فقها روشن نمیشود که اینها سواد دارند. فقهای شورای نگهبان وظیفهمند هستند که بعد از روشن شدن صلاحیت افراد، آنها را تائید کنند و در این بحث نیز برای هرکسی که اتفاق افتاده(عدم احراز صلاحیت) بر اساس ضوابط بوده و اینکه جنبههای سیاسی داشته باشد اصلا مطرح نبوده است.
*( منتقدان میگویند شورای نگهبان چطور برخی را بدون آزمون تائید کرده اما احراز صلاحیت آقای حسن خمینی را مستلزم امتحان دانسته است؟) بله، ممکن است فردی صلاحیتش برای ما محرز باشد که نیازی به حضور او آزمون نیست اما برخی که آزمون ندادهاند ما اطلاع از علمشان نداریم. البته ممکن است کسی سواد داشته باشد اما سوادش برای فقهای شورای نگهبان روشن نباشد؛ اگر روشن نباشد چه کار کنند؟، بگویند سواد دارد؟این افراد، قهراً باید امتحان بدهند.
*بله. به کسانی دعوت به امتحان شدند گفته شد اگر نیایند نمیتوانیم تائید کنیم؛ شورای نگهبان نظارت استصوابی دارند و باید اعلمیت را احراز کند.
*همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، رای نیاوردن آیات یزدی و مصباح برای مجلس خبرگان خسارت است. همه میدانند که آیتالله مصباح یزدی و آیتالله محمد یزدی صالح هستند و اعلمیتشان برای همگان مورد قبول است. لذا، به نظرم رای نیاوردن آیتالله یزدی و آیتالله مصباح هیچ جسارت و لطمه به شخصیت این بزرگان نبود بلکه تنها یک خسارت برای مجلس خبرگان بود.
*( برخی از امروز درباره رد صلاحیت و یا تائید صلاحیت کاندیدای احتمالی ریاستجمهوری سال 96 سخن میگویند آیا این اظهارات مبنای حقوقی دارد؟)این حرفها از نظر شورای نگهبان هیچ اعتباری ندارد و آقایان باید بعد از مشخص شدن کاندیدا و بررسیهای لازم نظرشان را بدهند.