کد خبر: ۳۹۲۹۶
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ - ۱۳:۳۲

ابن خلدون، فيلسوف نابهنگام تاريخ

آفتاب‌‌نیوز : حتی در دو کشور ديگر عربی شمال افريقا، الجزائر و مراکش نيز برنامه‌های گسترده‌ای برای بزرگ‌داشت اين انديشه‌گر نام‌دار جهان اسلام در نظر گرفته شده است.



از جمله مراسمی که برای بزرگداشت ابن خلدون در تونس درنظر گرفته شده، جشنواره تئاتری است که در تابستان پيش رو برگزار خواهد شد. اين جشنواره، از مهم‌ترين جشنواره‌های تئاتر در جهان عرب، در سال‌های اخير، خواهد بود.



عزالدين المدنی، از نمايش‌نامه‌نويسان تئاتر مدرن در تونس و برنده جايزه تئاتر سلطان عويس در امارات، نمايش‌نامه‌ای درباره ابن خلدون نوشته که به کارگردانی محمد ادريس روی صحنه خواهد رفت.



تاريخ و سياست



ولی الدين ابوزيد عبدالرحمن بن خالد (خلدون) در رمضان سال 732 (1332) در تونس چشم به جهان گشود و در رمضان سال 808 (1402)، در سن شصت و هفت سالگی، در مصر درگذشت.



ابن خلدون که در اصل از خانواده‌ای اندلسی (اسپانيايی)، محتشم، ثروتمند و نزديک به قدرت سياسی بود، ساليانی پرتب و تاب را گذراند و در دربارهای تونس، مراکش و مصر، به شغل ديوانی و قضاوت پرداخت و بارها عزيز و محترم و بارها مغضوب و مطرود و زندانی شد.



وی که در کشورهای ديار مغرب اسلامی سفر و اقامت کرد، از سياست و قضاوت تجربه‌ای گران اندوخت و اين تجربه را به دانش دائرة المعارفی گسترده خود در زمينه فلسفه، طبيعيات و علوم دينی گره زد و سرانجام به نوشتن تاريخ روی آورد.



مقدمه ای مشهور از متن



کتاب تاريخ او مشهور به العبر با عنوان کامل آن "العبر و ديوان المبتدأ و الخبر، فی ايام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السطان الاکبر» (عبرت‌ها و ديوان مبتدا و خبر، درباره روزگار تازيان و ايرانيان و بربرها و قدرت‌های بزرگ معاصر آن‌ها) نام دارد؛ اما اين کتاب بيشتر با "مقدمه" آن شهرت دارد.



مقدمه ابن خلدون، مبانی نظری تاريخ‌نويسی اوست. آن‌چه این خلدون را آوازه‌ای بلند بخشيد، فهم او از ضرورت درک عقلانی تاريخ بود و اين‌که تاريخ، صرف وقايع‌نگاری نيست؛ بل‌که توضيح و تبيين عقلانی رويدادهاست.



فيلسوف تاريخ اسلامی



ابن خلدون دريافت که برای تبيين عقلانی رويدادها به نظام مفاهيم و مقوله‌هايی نياز است که در سنت موجود نيست. از اين رو، وی مقوله‌هايی تازه چون «علم عمران» يا «عصبيت» را پيش کشيد و از نگاه خود بستر نظری دريافت عقلانی زايش، بالندگی و زوال تمدن‌ها را فراهم کرد.



ابن خلدون در دورانی ظهور کرد که جهان اسلام در تلاطم سياسی و رکود فکری ژرفی به سر می‌برد و اروپا – آن‌گونه که ابن خلدون در مقدمه تصريح می‌کند – در حال بيداری و جنبش و جوش بود.



به سبب همين تلاطم سياسی و رکود فکری، راه ابن‌خلدون در قلمرو اسلامی، راهروی نيافت و طرح فکری وی برای سده‌هايی دراز در پرده خاموشی و فراموشی نهفته شد.



کشف ابن خلدون در اروپا



تنها از سده نوزدهم بود که غربيان او را «کشف» کردند و با انتشار انتقادی متن مقدمه و تاريخ وی، پژوهش‌هايی درازدامن درباره وی به سامان دادند.



در سده نوزدهم دو تاريخ‌نگار نام‌دار، آرنولد توين بی و فردينان برودل، انديشه‌های ابن خلدون را بررسی کردند و از آن بهره گرفتند. تا امروز، به ويژه متن مقدمه ابن خلدون، بارها به زبان‌های اروپايی ترجمه شده و انتشار يافته است و صدها کتاب و مقاله در دانشگاه‌های غربی درباره ابن خلدون نشريافته است.



چنين است که ابن خلدون به انديشه‌گری اسلامی بدل شد که بيشترين اعتنا و احترام را در غرب ديده است.



در سده اخير، به زبان عربی نيز کتابخانه پهناوری در شرح آثار ابن خلدون پديد آمده است و به ويژه در کشورهای مصر، تونس، مراکش و الجزاير، نوشته‌های دقيق و روشن‌گری در اين باره نشر يافته است.



ابن خلدون در ايران



در ايران مقدمه ابن خلدون، چند دهه پيش، به دست محمد پروين گنابادی، به فارسی روان و دقيقی برگردانده شد. شمار اندکی کتاب درباره ابن خلدون به فارسی برگردانده شده، از جمله کتاب انديشه واقع‌گرای ابن خلدون نوشته ناصيف نصار، استاد دانشگاه لبنان (کتاب از زبان فرانسه ترجمه شده است)، و کتاب فلسفه تاريخ ابن خلدون نوشته محسن مهدی، استاد عرب تبار دانشگاه در امريکا.



در زمينه تأليف، احتمالاً پرمايه‌ترين نوشته درباره ابن خلدون کتاب جواد طباطبايی است با عنوان ابن خلدون و علوم اجتماعی با زير عنوان وضعيت علوم اجتماعی در تمدن اسلامی.



برنهاده (تز) اصلی اين کتاب آن است که ابن خلدون به وضعيت انحطاط و افول تمدن اسلامی آگاهی داشت و کوشيد تا با نوشتن تاريخ و درک عقلانی آن، راهی برای فهم راز انحطاط و خروج از آن بيابد، اما نتوانست از چنبره منظومه فکری دوران خود رها شود و مقولات تازه خود را در درون نظام عقلانی ديگری بنا کند. با اين همه، نويسنده، اگرچه کوشش ابن خلدون را ناکام می‌بيند، آن را سترگ می‌شمرد و بر دنباله نيافتن راه وی دريغ می‌خورد.



آخرين پيشگام



ابن خلدون، هم‌چنين، يکی از پيش‌گامان "زندگی‌نامه خودنوشت" (اتوبيوگرافی) در جهان اسلام نيز قلمداد می‌شود. او در کتاب التعريف بابن خلدون و رحلته غرباً و شرقاً (آشنايی با ابن خلدون و سفرهای او به خاور و باختر)، تصويری دقيق از روزگار کودکی تا ميان‌سالی خود می‌دهد و در قياس با بسياری از زندگی‌نامه‌های خودنوشت هم‌ترازان خود، مانند ابن حجر عسقلانی (در کتاب رفع الاصر عن قضاة مصر) يا لسان الدين بن خطيب (در کتاب الاحاطة فی اخبار غرناطة)، اثری نزديک‌تر به درک امروزی ما از زندگی‌نامه خودنوشت آفريده است.



ابن خلدون از اين نظر که انديشيدن به سياست را با سياست ورزيدن درآميخت و و با نوشتن تاريخ، در سياست واقعی و بسط تاريخی آن، تأمل فلسفی و عقلانی کرد، به بسياری از بزرگان اروپا مانند نيکولو ماکياوللی مانند است؛ با اين تفاوت که انديشه‌های کسانی مانند ماکياوللی در دوران پس از رنسانس ظهور کرد و به دست پسينيان شکوفا شد و تداوم يافت؛ اما آرا و انديشه‌های ابن خلدون در دورانی روی نمود که نسل پژوهش‌گران و فيلسوفان بزرگ در سرزمين‌های اسلامی تقريباً انقراض يافته بود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین