آفتابنیوز : برادرش را کشته است آن هم برای این که به او گفته زنذلیل. اردیبهشت امسال قتل مرد جوانی به بازپرس جنایی مشهد گزارش شد. ماموران پس از حضور در محل جنایت با جسد مرد جوان روبهرو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود.
قاتل در همان محل جنایت حضور داشت و به قتل اعتراف کرد. او درباره انگیزهاش از قتل گفت: من و مقتول برادریم. من و برادرم با یکدیگر باجناق هستیم و قرار بود روز جمعه دور هم باشیم و بعد از صرف غذا والیبال بازی کنیم. آن روز برادرم توپ والیبال خریده بود که در همین اثنا مشاجره لفظی جزئی با این بهانه که تو فقط در اختیار همسرت هستی آغاز شد و همسر من که از این جملات عصبانی شده بود ظرفی از روی اپن آشپزخانه برداشت و محکم به زمین کوبید، ولی برادرم فکر کرد که او ظرفها را به طرف او پرت کرده است. در همین هنگام نیز همسرم با چاقو توپ والیبال او را پاره کرد. برادرم نیز که به خشم آمده بود طناب لباسها را برید و به این ترتیب اختلافات ما شروع شد. همین عصبانیت و ناتوانی من در کنترل آن باعث شد که مرتکب قتل شوم.
قتل به خاطر ۲۵ هزار تومان
فقط به خاطر ۲۵ هزار تومان به جان یکدیگر افتادند و با قتل اختلافات آنها پایان یافت. هر هفته جمعهها برای فوتبال به زمین ورزشی میآمدند و هر تیمی بازنده میشد، باید کرایه زمین را پرداخت میکرد. آن روز هم بر سر داوری با هم اختلاف پیدا کردند و تیم بازنده نتیجه را قبول نکرد. به همین دلیل حاضر به پرداخت پول نشد.
۲۵ هزار تومان کرایه زمین باعث درگیری آنها شد و با چوب و سنگ به جان هم افتادند. وقتی ماموران فروردین سال ۹۳ در زمین کشاورزی در غرب تهران حاضر شدند، دریافتند در این درگیری یک نفر کشته و چند نفر دیگر زخمی شدهاند.
با تحقیقات پلیسی قاتل شناسایی و دستگیر شد. او در بازجوییها به قتل برای ۲۵ هزار تومان اعتراف کرد و گفت: بعد از بازی آنها از ما خواستند به دلیل ناداوری نصف هزینه زمین را پرداخت کنیم که ما قبول نکرده و با هم درگیر شدیم. ناگهان درگیری لفظی ما به درگیری فیزیکی کشیده شد و با توجه به اینکه تعداد آنها بیشتر از ما بود، من با چاقویی که همراه داشتم به چند نفر از آنها حملهور شده و آنها را با چاقو زدم و با دوستانم، از محل متواری شدیم و چاقو را در طول مسیر دور انداختم.
قتل برای کرایه تاکسی
در جنایتی دیگر، دعوای بین راننده تاکسی و مسافر بر سر کرایه ۵۰۰ تومانی جنایتی را رقم زد. هشتم فروردین ماه سال ۹۲ در پردیس بومهن بین یک راننده تاکسی و دو مسافر مرد بر سر کرایه دعوای خونینی درگرفت. افرادی که شاهد صحنه درگیری بودند بلافاصله ماجرا را به پلیس ۱۱۰ اطلاع دادند و ماموران وارد عمل شدند. دقایقی بعد راننده تاکسی همراه دو مسافرش بازداشت شدند.
راننده تاکسی که مردی ۴۱ ساله بود و بشدت از ناحیه سر و صورت و دست و پا زخمی شده بود همزمان که وارد کلانتری شد، به زمین افتاد. راننده تاکسی توسط اورژانس به نزدیکترین بیمارستان انتقال یافت، اما وی دقایقی بعد تسلیم مرگ شد. دو مسافر که در صحنه درگیری بازداشت شده بودند تحت بازجویی قرار گرفتند.
این دو مرد ۲۵ و ۱۸ ساله اعتراف کردند که ساعتی پیش در تهرانپارس به صورت دربستی سوار خودروی قربانی جنایت شده و قرار شده بود که به وی ۲۰۰۰ تومان کرایه پرداخت کنند، اما وقتی به مقصد رسیدهاند، دیدهاند ۱۵۰۰ تومان بیشتر پول ندارند و وقتی پول را به راننده تاکسی داده اند وی اعتراض کرده و بر سر ۵۰۰ تومان با هم گلاویز شدهاند و هرگز قصد کشتن وی را نداشتهاند.
باجناقکشی برای کاپشن
گاهی هم قتل به دلیل یک کاپشن رخ میدهد. مثل قاتلی که باجناقش را برای فروش کاپشن خود کشت. سیزدهم دیماه سال گذشته زنی در تماس با ماموران کلانتری فردوسیه شهرستان شهریار در غرب استان تهران از مرگ شوهرش خبر داد. ماموران کلانتری با حضور در خانه این زن که در باغی در شهریار بود، با جسد حبیب ۲۴ ساله روبهرو شدند. هیچ آثاری از درگیری روی بدن او نبود، اما چند لکه خون روی پیراهنش دیده میشد.
با توجه به مرگ مشکوک این مرد، جسد او به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه ماموران متوجه تناقضگوییهای همسر مقتول شده و تحقیقات را روی او متمرکز کردند. سکوت این زن بعد از ماهها شکست و گفت عامل جنایت شوهر خواهرش است و از ترس جان خود و دو فرزندش راز این جنایت را پنهان کرده است.
متهم به قتل در ادامه دستگیر شد و گفت به دلیل این که مقتول کاپشن وی را دزدیده و با فروش آن مواد خریده او را کشته است.
کشتن همسایه برای یک دیوار
گاهی دیوار کشیدن میان خانه خود و همسایه باعث دلگیر شدن همسایه میشود. این دلگیری هم گاهی به قتل منجر خواهد شد، مثل درگیری دو همسایه در غرب کشور. آنها سالها به عنوان همسایه و بدون هیچ مشکلی کنار هم زندگی کردند تا این که یکی از آنها تصمیم گرفت دیوار خانه اش را بلند تر کند و این کار را هم کرد. همسایه از این کار ناراحت شد. دیگر خانهاش نورگیر نبود.
چند بار تذکر داد، اما بیفایده بود.آخر سر هم اسلحهاش را بر داشت و سراغ همسایه رفت. از او خواست که دیوار را کوتاهتر کند، اما با جواب منفی روبهرو شد. عصبانی شد، اسلحه را به سمت همسایه گرفت و شلیک کرد و از محل فرار کرد. بعد از قتل تازه فهمید برای هیچ همسایهاش را کشته است. دچار عذابوجدان شد. نمیدانست چکار کند. خواست خودش را تسلیم کند، اما نمیدانست که پایان کارش چه خواهد بود، پس اسلحه را روی سرش گرفت و به زندگی خودش شلیک کرد.
قتل پدر و خواهر بر سر شبکه تلویزیون
جنایت خیابان ایتالیای تهران، یکی از هولناکترین جنایتهای سال ۹۴ در پایتخت بود. در این جنایت پسر جوان، ابتدا خواهرش را خفه کرد. بعد هم وقتی پدرش سر رسید او را با چاقو کشت. او پس از قتل به سینما رفت و شب را در خانه دوستش ماند. فردای جنایت به خانه بازگشت و با صحنهسازی سعی داشت مسیر تحقیقات را تغییر دهد. میخواست این طور وانمود کند که خواهرش بعد از قتل پدرش خودکشی کرده است.
کارآگاهان خیلی زود راز جنایت را فاش کردند. او در بازجوییها گفت: بر سر تماشای شبکه مورد علاقه با خواهرم درگیر شدم. او کنترل تلویزیون را دستش گرفته بود و مدام شبکه را تغییر میداد، سر این موضوع با هم درگیر شدیم. عصبانی شده و او را خفه کردم. همان لحظه پدرم سر رسید و او را هم با چاقو کشتم.