آفتابنیوز : تیم ملی مقابل عنابیهای قطری اصلا صلابتی که انتظار داشتیم را نداشت. زهری که مدتهاست به دنبالش هستیم و برخی وقتها با بازی خوب شاگردان کیروش آنرا لمس کردهایم، آب شده بود و رفته بود به زیر زمین. خط هافبک به خوبی مهاجمین را تغذیه نمیکرد و مهاجمها هم کمفروغتر از چیزی بودند که قرار بود باشند. کیفیت بازی تیم ملی به وضوح افت کرده بود و بهواقع اگر حرکات سوشاطور دروازهبان تیم قطر در ثانیههای پایانی نبود، باید در همین ابتدای راه صعود به روسیه، کاسه چهکنم چهکنم دستمان میگرفتیم.
کاش کارلوس کیروش دست از عناد با دشمنانش(فرضی یا غیرفرضی) بردارد. آنها را به حال خودشان رها کند و بچسبد به تیمش. مهمترین سرمایه کیروش در ایران، نه اعتماد مدیران فوتبال به اوست(کدام اعتماد؟) و نه بازیکنانی که دور هم جمع کرده(که انصافا تیم خوبی هستند)؛ مهمترین سرمایه کارلوس در فوتبال ایران، اعتماد مردم است به او. مردمی که اکثریتشان کیروش را بالاتر از فوتبال ایران میدانند و او را دوست دارند. اما آش هم تا اندازهای ظرفیت نمک دارد و هر آن ممکن است از «خوشنمک» بودن به «شور» شدن شیفت کند. اینکه حتی بعد از بازی با قطر هم در کنفرانس خبری شروع کنی به رقبایت پیغام و پسغام دهی قطعا به نفع تیم ملی نیست. به نفع ایران نیست. بازی با قطر را هرطوری که بود بردیم اما چین و ازبکستان و کرهجنوبی انتظار ما را میکشند. کاش کیروش و نزدیکانش از این بازی روانی دست بردارند و از این اعتماد و اعتقادی که پشت تیم است کمال استفاده را ببرند. این اتحاد جماعت فوتبالی به تیم ملی کیروش، گوهر گرانبهایی است که همه ما و بهویژه شخص سرمربی تیم ملی باید قدرش را بدانیم. کاری نکنیم که حتی طرفداران تیم ملی هم بگویند: «دیگر دارد شورش را در میآورد».خلاصه اینکه بنظر من هم حق با کی روش است؛ دیشب «ما قطر را نبردیم».