آفتابنیوز : آمریکا همواره ادعا کرده که ایران بطور مخفیانه در صدد دستیابی به سلاح هسته ای است ، اما برای اثبات ادعای خود نه دلایل قانع کننده ارائه کرده و نه حاضر به پذیرش دیدگاههای کشورهای دیگر است. در نتیجه سیاستهای آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران کاملاٌ مورد پذیرش دیدگاههای کشورهای دیگر قرار نگرفته است.و بنابراین به تنهایی و گاه با حمایت برخی متحدان استراتژیک خود در انزوای ایران در سطح منطقه ای و حتی بین المللی بر می آید.
در این رابطه هنری کسینجر در کتاب، دیپلماسی آمریکا در قرن بیست و یکم در مورد نقش آمریکا در رهبری دنیا برای مقابله با هسته ای شدن ایران می نویسد سیاست خارجی همواره مسئله انتخاب بین راه حلهای مختلف است. سیاست موثر برای مبارزه و جلوگیری از گسترش سلاحهای هسته ای غرب مستلزم پذیرش از خود گذشتگی و فداکاری است. تا بتوان به اهداف بلند مدت دست یافت گاهی اوقات لازم است برای منافع بزرگتر از منافع تجاری چشم پوشی کرد.
نقش آمریکا برای دستیابی بدین معامله بسیار مهم وحساس است .هم چنین اگر یکی از متحدان به صورت یک جانبه بر خلاف جریان اتحادیه عمل کند، افکار عمومی اجازه تداوم آنرا نخواهد داد . وی در ادامه در چار چوب استراتژی آمریکا در قبال برنامه هسته ای ایران می نویسد :باید تلاشهای گسترده ای صورت گیرد تا نوعی اجماع نظر بین کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس حاصل شود و در آن، دیپلماسی به فشارهای معمول و متناسب مرتبط شده ی روابط دیپلماتیک در قبال ایران هماهنگ شود فقط با سیاستهای قاطع،منسجم و مسالمت آمیز می توان ایران را به اتخاذ سیاست های مبتنی بر همکاری رهنمون ساخت .
این گونه اظهارات خود مبین این مسئله می تواند باشد که در موضوع هسته ای ایران شاهد جهت گیریها و دیدگاههای مختلف در عرصه ی تصمیم گیری سیاست خارجی آمریکا هستیم و به نظر می رسد که هنوز در میان گرایشهای متفاوت، اجماع نظر قابل توجهی در مورد نحوه ی برخورد با برنامه ی هسته ای ایران وجود ندارد. شرایط خاص منطقه ای و حضور آمریکا در عراق از جمله عواملی می تواند باشد که مانع تحقق این اجماع می شود .