آفتابنیوز : اگر در پایان هر فصل فوتبال مربیان تیمهای مختلف بهدنبال ستارگان تیم رقیب هستند تا ترکیب خود را تقویت کنند، در عرصه سیاسی نیز سیاستمداران ایرانی در این دوره تاریخی راهی مشابه در پیش گرفتهاند.
ائتلاف دوباره «تدبیر» و «امید»
روحانی و یاران او امیدوارند ائتلافی را تشکیل دهند که فراگیرتر از ائتلاف ۹۲ باشد. اگرچه اتفاقات انتخاب رئیس مجلس باعث شد اختلافی بین عارف و روحانی پیش بیاید و یکی از مهمترین حامیان روحانی از وی رنجیدهخاطر شود، اما روحانی حالا یکی از بزرگترین ژنرالهای اصولگرا را در اردوگاه خود میبیند.
اگر محمدرضا عارف به حکم سیدمحمد خاتمی در راس شورایعالی سیاستگذاری قرار گرفت و به اشاره او بر صدر انتخابات تهران نشست، لاریجانی به سفارش اعتدالگرایان در لیست امید قرار گرفته بود و به سفارش متحدانی که در دولت داشت، به صدر مجلس نشست.
روحانی که اطمینان دارد فراکسیون امید از او حمایت خواهد کرد، امیدوار است یاران لاریجانی را نیز پشت سر خود ببیند. به خصوص اینکه فراکسیون مستقلان ولایی (که احتمالا زیرمجموعهای در فراکسیون ولایت خواهد شد) از افرادی تشکیل شده که خود را حامی دولت میدانند، اما تمایلی به فعالیت زیر پرچم اصلاحطلبی ندارند.
به جز علی لاریجانی، روحانی متحدی معتمد و قدیمی به نام علیاکبر ناطق نوری دارد که سالها پیش رهبر معنوی اصولگرایان بود و هنوز هم احترام عمامه و ریش سفید او از کتوشلواریهای دولت نهم و دهم برای بسیاری اصولگرایان بالاتر است.
تصمیم جامعه روحانیت مبارز چیست؟
در کنار این دو نفر، روحانی نیم نگاهی به تشکیلات اصولگرایان دارد. از یک طرف عضو جامعه روحانیت مبارز است و بعید است این تشکیلات روحانی، از گزینهای خارج از مجموعه خود، مقابل رییسجمهور فعلی حمایت کند؛ اگر این اتفاق بیفتد در تاریخ سیاسی جهان بیسابقه است که یک حزب سیاسی بهجای حمایت از یکی از اعضای شورای مرکزی خود برای باقیماندن در پست ریاست جمهوری به سراغ فرد دیگری خارج از مجموعه برود.
به جز جامعه روحانیت مبارز، روحانی نیمنگاهی هم به موتلفه و اعضای آن و همچنین جامعه اسلامی مهندسین دارد تا رویای ائتلاف ضدتندروری از جبهه پایداری تا نهضت آزادی را محقق کند؛ رویایی که یکدهه قبل سعید حجاریان از آن سخن گفته بود.
همه رفتند و...
هفته گذشته همزمان با موج اخباری که از واگذاری املاک شهرداری تهران منتشر شد، رفت و آمدهای دیگری هم در شهرداری تهران اتفاق افتاده بود که از چشم مردم دور ماند.
در روزهایی که شهردار تهران زیر بزرگترین فشار رسانهای دهه گذشته بود، گفته میشود برخی یاران سردار قالیباف، برای چهارمین بار پیاپی ستادهای خود را برای انتخابات سازماندهی کردهاند اما طبق اخباری که به ایلنا رسیده این بار از این ستادها استقبالی نشده است. در واقع بسیاری از فعالان سیاسی در شهرهای کوچک و بزرگ تمایلی به حمایت از قالیباف ندارند. همین موضوع البته دلیلی بود که قالیباف در سال ۸۸ هم قید انتخابات را بزند.
استراتژی اول؛ تقلب از دست روحانی
کاهش ضریب نفوذ اصولگرایان، آنها را به فکر استفاده از استراتژی روحانی انداخت. در تقابلهای ورزشی بین پرسپولیس و استقلال هر بار که یکی از تیمها ستاره تیم رقیب را میخرید، تیم رقیب دستوپا میزد تا حتی یک بازیکن درجه سه و خداحافظی کرده از تیم رقیب را بخرد تا در کریخوانیها دست بالا را داشته باشد. اگر روحانی به سراغ چهرههای معتدل اصولگرا رفت تا آنها را زیر چتر تدبیر و امید متحد کند، اصولگرایان به سراغ اصلاحطلبان ناامید از روحانی رفتند تا از یکسو به حامیان شهرستانی خود این پیام را منتقل کنند که روحانی برنده قطعی انتخابات نیست و از سویی دیگر جریان تحولخواه را از حضور در انتخابات ناامید کنند.
البته اصولگرایان در این کار ید طولایی دارند و چهرههای درجه چندم رقیب همچنان شخصیتهای محبوب رسانههای اصولگرا هستند.
استراتژی دوم؛ استفاده از چهرههای درجه دو
در این مدت اصولگرایان استراتژی دیگری را نیز شروع کردهاند. از یک سو چهرههای درجه دو و درجه سه اصلاحطلب میگویند روحانی در عمل به وعدههای اصلاحطلبانه موفق نبوده است!
از سویی دیگر افرادی مثل سعید مرتضوی از چهرههای شناخته شده اصولگرا با اعتراف به نقش خود در جنایتهای کهریزک و البته عذرخواهی، این موضوع را بار دیگر در اذهان عمومی زنده میکند اما در ادامه خبر احضار هفت نفر از چهره تاثیرگذار و تشکیلاتی اصلاحطلبان به دادگاه شنیده میشود تا این پیام به اصلاحطلبان منتقل شود که در دولت روحانی هم اصلاحطلبان احضار میشوند.
به گزارش ایلنا، اصولگرایان هنوز از چهره اصلی خود رونمایی نکردهاند. چهرهای که هم سخنران کاربلدی تا از زبان سرخ روحانی شکست نخورد. از سویی دیگر از نظر مالی دستپاک باشد تا بیشتر از این اصولگرایان متهم به خیانت در امانت نشوند و از همه مهمتر توانایی بسیج مردم را علیه دولت داشته باشد. زمان برای اصولگرایان از هر زمانی سریعتر در حال گذر است.