آفتابنیوز : «شرق» با این مقدمه ادامه داد: همواره از تأثیر محرم و صفر بر جامعه شنیدهایم و کمتر از تأثیر متقابل جامعه بر این فرهنگ حرفی به میان آمده است. به نظر میرسد اما آنچه که محرم و صفر را به ماههایی متفاوت بدل میکند، افزایش میزان حضور اجتماعی مردم در مراسمهای مختلف این روز و طبعا ایجاد یک نوع ظرفیت اجتماعی است. بااینهمه واقعیت آن است که این ظرفیت اجتماعی هیچگاه بهدرستی مورد توجه قرار نگرفته، تا جایی که امسال حتی در شبکههای اجتماعی با سطحیترین برخوردها از سوی کاربرانی مواجهیم که بهجای تلاش برای درک بهتر مفهوم عاشورا، بهدنبال این هستند که برای شبهای عزاداری چه لباسی بپوشند و چطور خودشان را آماده کنند.
حجتالاسلاموالمسلمین فاضلمیبدی در این گفتوگو که بخشی از آن را میخوانید به ما میگوید که فرهنگ عاشورا چیست و چه اثراتی بر جامعه داشته و میتواند داشته باشد.
بهعنوان سؤال اول میخواهم بدانم که اصولا محرم و صفر قرار است چطور روی بدنه اجتماعی جامعه تأثیرگذار باشند و آیا این تأثیر اتفاق افتاده است یا نه؟
در پاسخ به سؤال شما، ذکر این نکته ضروری است که ما از مباحث مربوط به محرم و صفر حرف نمیزنیم، بلکه اختصاصا درباره مسئله عاشورا و این واقعه مهم تاریخی حرف میزنیم. تمام پیامهایی که درباره محرم مطرح میشود، اختصاص به یک روز خاص دارد، روزی که از عصر تاسوعا شروع میشود و تا عصر روز عاشورا ادامه پیدا میکند. این روز به این خاطر روز خاصی است که با رویارویی امام حسین (ع) و یزید، پیامهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی به صورت فشرده مطرح میشوند. بحث ارتباط با خدا از طریق نماز و ارتباط با جامعه از طریق پافشاری بر موضوع عدالت اجتماعی از پررنگترین پیامهای این روز خاص است که تأثیر اجتماعی واقعه عاشورا را پررنگ میکند.
چطور یک واقعه تاریخی در قرون قبل میتواند امروز هم نقشی تعیینکننده داشته باشد تا جایی که بسیاری بر این عقیدهاند که فرهنگ عاشورایی میتواند حتی در کشورهایی که مسلمان نیستند هم بهعنوان یک متد زندگی مورد توجه باشد؟
به اعتقاد من پیام امام در عاشورا، از این جهت برای تمام بشریت قابل درک و بحث است که معطوف به یک زمان و مکان خاص نبوده و همیشه و همهجا میتوان از آن دفاع کرد. متأسفانه اما این دو پیام مهم؛ یعنی ارتباط با خدا از طریق نماز و ارتباط با خلق خدا از طریق بسط عدالت اجتماعی، در طول قرنها دچار واژگونی شده است تا جایی که ما میبینیم امروز نه این پیامهای شاخص و مهم بلکه پیامهای فرعی و حتی پیامهای دروغ از آن روز مخابره میشود. به نظر میرسد که اولین تلاشها برای واژگونکردن پیامهای واقعه عاشورا ازسوی امویان و بعد از آنها ازسوی عباسیان اتفاق افتاد؛ حاکمان آن دوره در طول تاریخ سعی کردند با معرفی یکسری پیامهای عاطفی از واقعه عاشورا، پیام اصلی این روز خاص را خنثی کنند.
امروز چطور؟ پیام امامحسین (ع) در برابر رفتار یزید تا چه حد توانسته بر جامعه ما تأثیر بگذارد؟
به طور خلاصه میتوان گفت که پیام یزید و یزیدیان، «حکومت به بهای قتل فرزند پیامبر» بوده و درعوض، پیام حسین و حسینیان، اطاعت از حجت و حق به هر دلیلی بوده است. این دو پیام جمعشدنی نیستند و به همین خاطر است که پیام عاشورا در طول تاریخ تحریف میشود. نادیدهگرفتهشدن تقابل عدل و ظلم، بهنوعی سوگواری برای شهادت امام سوم شیعیان را بیفروغ کرده است. همانگونه که میدانید، ما در تاریخ شیعه، سفارشی از سوی هیچ امامی برای عزاداری امامی دیگر نداشتهایم، اما سفارشهای زیادی داریم درباره عزاداری بر شهادت امام حسین (ع)، این تأکید نشان از اهمیت این سوگواری در جهت گسترش درک مفهوم پیامهای روز عاشورا دارد چراکه من فکر میکنم امامانی که بر عزاداری در این روز خاص تأکید داشتهاند میخواستهاند این تراژدی مهم تاریخ بشریت زنده بماند؛ عاشورا تراژدی رویارویی عدل و ظلم است.
شاید همانطور که گذشت زمان برخی تحریفها را به وجود آورده، با عبور از شرایط و صرف زمانی دیگر بتوان این پیام را صحیحتر به جامعه رساند.
هر واقعه و پیامی که در جامعه مورد تحریف قرار بگیرد، خطرناک میشود. آنچه از حقیقت خودش خارج شود، دیگر همان چیز نیست، موضوع بر سر یک تحریف ساده نیست بلکه موضوع بر سر خطر آن است. تحریف و خروج چیزی از حقیقت خودش، خطرناک است و از همه خطرناکتر، دین تحریفشده است؛ دینی که از مسیر خودش خارج و دوباره به نام دین مطرح شود، هر چیزی را توجیه میکند.
درباره این مسئله بیشتر توضیح میدهید؟ چون نسل من با این جمله مدرس بزرگ شده است که میگفت: سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست.
در اینکه دین در درون خودش مسائل سیاسی دارد، هیچ شکی نیست. اسلام میگوید که جامعه و اداره آن نیاز به سیاست دارد، اما آیا با هر کس که به لباس سیاست رفت، باید ساخت؟
شما فکر میکنید این جامعه است که براساس باورهایش دست به تحریف عاشورا زده یا فعالان و نخبگان جامعه؟
در تحریف پیام عاشورا در طول تاریخ سه گروه نقش داشتهاند؛ حکومتها، مبلغان و مداحان کمسواد. فردی میتواند از عاشورا و اهمیت امام حسین (ع) در تاریخ بشریت حرف بزند که اسلام، قرآن، سیره پیامبر، تاریخ اسلام و... را درک کرده و بشناسد و بفهمد که چه انحرافاتی تاکنون صورت گرفته، این در حالی است که برخی این انحرافات را بهدرستی نمیشناسند تا جایی که حتی نمیدانند علت اصلی حرکت اصلاحی امام حسین، دقیقا برخورد و مواجهه مستقیم با همین انحرافات است.
چرا نگفتید «قیام» و گفتید حرکت اصلاحی؟
از آنجایی که ما درباره امام حسین (ع) با مسئله قیام یا انقلاب مواجه نیستیم. ایشان فرمودند که من میروم برای اصلاح. بنابراین پیام عاشورا، پیام اصلاحگرایانه است. ایشان با شمشیر انقلاب نکرد، بلکه در برابر شمشیر ایستاد. دعوت به اصلاح کرد، از مردم خواست بیایند و براساس دو برنامه اصلاحگرایانه «امربهمعروف» و «نهیازمنکر» روبهروی منکر بایستند. به همین خاطر است که بشر باید بهدنبال اصلاحگری باشد و این تنها ابزار اوست برای ایستادن روبهروی بدعتگریها. تأکید امام حسین(ع) در روز عاشورا نیز بر همین است؛ بر انکار سکوت!
در جامعه مدرن امروزی برای مخابره پیام عاشورا چه راههایی وجود دارد؟
راهها که فراوانند؛ از مداحی و سخنوری که ارتباط مستقیم با مردم دارد تا رسانههای امروزی مثل تلویزیون؛ اما مسئله این است که این رسانهها تا چه حد در انتقال صحیح آن پیام موفق عمل کردهاند. متأسفانه باید بگویم که تلویزیون در این زمینه کارنامه خوبی ندارد.
آیا تلویزیون تابهحال برای بالابردن سطح کیفی برنامههایش در حوزه دین، از شما یا دیگر پژوهشگران حوزه دینی که منتقدش بهشمار میآیند، برای هماندیشی دعوت کرده است؟
خیر، تابهحال کسی ما را دعوت نکرده، اما ما هم دسترسناپذیر نیستیم؛ در مجالس مختلف سخنرانی داریم و همانطور که بسیاری از سخنرانیهای ضبطشده در تلویزیون پخش میشوند این سخنرانیها را هم میتوان پخش کرد، منتها توجهی نمیشود.
با اینحساب چرا منتقد به این شیوه عزاداری هستید؟
چون براساس مشی علمی این حرفها را میزنم، دارم تحقیقات خودم را در این زمینه میگویم و واقعیت هم همین است، بهطوریکه برخی انواع عزاداری از سوی چهرههای برجسته دینی هم مورد نقد قرار گرفته است. چند روز پیش در اخبار آمده بود که رئیس قوه قضائیه از تعداد زیاد زندانیان در کشور انتقاد کرده و گفته جمعیت زندانیان در ایران زیبنده جامعه ما نیست، این پیام نگرانکنندهای است؛ چرا باید این تعداد زندانی در کشور داشته باشیم وقتی که به طور دائم تلویزیون از یکسو و مبلغان از سوی دیگر، از امام حسین حرف میزنند؟ وقتی که خرج بودجههای فرهنگی و دینی کشور تا این اندازه بالاست چرا باید همچنان در جامعهای زندگی کنیم که آمار خشونت و طلاق و دیگر آسیبهای اجتماعی آن به این اندازه هولناک شده است؟ به نظر من پاسخ این سؤالات این است که ما از بُعد حماسی و واقعی فرهنگ عاشورا غافل شدهایم.
البته در سالهای اخیر، برای پرداختن به مسئله عاشورا از دید فرهنگی و هنری تلاشهای صادقانهای هم شروع شده است. شما چنین برنامههایی را چطور ارزیابی میکنید؟
کسی مخالف با حرکت در مسیر پیام عاشورا نیست؛ بنابراین خود مخاطب بهتر از هرکس دیگری میتواند در این زمینه سبک و سنگین کند. اینکه میگویم پیام دین تحریف شده است بهخاطر برخی فعالیتهایی است که با هر رنگوبویی که دارند، از این مسیر خارج شدهاند وگرنه کسی مخالف ساخت اثر هنری برای انتقال این مفهوم ناب نیست. اگر بدانیم و درک کنیم که دین آمده است تا جامعه بر اساس عدالت از رنج نجات پیدا کند، مفهوم پیام عاشورا را هم درک کردهایم.