اسراییل بازنده جنگ با ایران است

آفتاب‌‌نیوز : خلبان «زی وی راز» کسی که اسکادران هوایی اسراییل را در آن عملیات فرماندهی کرد در خصوص علت انجام آن تهاجم می گوید: ما تعهد بزرگی در مقابل ملت و کشور خود داشتیم چرا که  نمی دانستیم آیا شانس مجددی برای حمله به اوسیراک خواهیم داشت یا خیر. 

تهاجم نیروی هوایی اسراییل به تاسیسات هسته ای عراق در سال 1981 میلادی سبب شعله ور شدن آتش مناقشات دیپلماتیک علیه اسرائیل گردید و آمریکا، اروپا و شورای امنیت سازمان ملل انجام آن عملیات را بشدت محکوم کردند. 

با گذشت سالها از آن حمله بسیاری از تحلیلگران مسایل سیاسی و دفاعی حمله پیشگیرانه نیروی هوایی اسراییل به تاسیسات هسته ای عراق (اوسیراک) را که باعث شد برنامه های هسته ای این کشور برای سالها به تاخیر بیافتد را تایید می کنند.
اما سوالی که هم اکنون هر ذهنی را به خود مشغول کرده این است که آیا اسراییل چنین حمله ای را مجددا انجام خواهد داد یا خیر؟ 

اسراییل با دارا بودن 100 الی 200 کلاهک هسته ای توانایی دفاعی و نظامی لازم برای حمله به ایران را دارد اما موضع این است که ایران کشوری نیست که بتوان ماشین نظامی و قدرت دفاعی آنرا با چندین موشک و یا یک بمباران ساده از بین برد.

سیاستمداران و فرماندهان عالی رتبه نظامی ایران از حمله اسراییل به تاسیسات هسته ای عراق درس گرفتند و تمامی مراکز و تاسیسات هسته ای خود را در سراسر ایران پخش کرده اند، بنابراین اگر اسراییل بخواهد به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند باید چندین بار اقدام به یک حمله هوایی گسترده نماید که موفقیت آمیز بودن چنین حملاتی بعید به نظر می رسد چون ایران از توان دفاعی بالا و یک پدافند هوایی مجهز و آموزش دیده برخوردار است. 

یفتاح شاپیر افسر بازنشسته نیروی هوایی و تحلیلگر مسایل دفاعی دانشگاه تل آویو در این باره می گوید: ایران عراق نیست. تاسیسات هسته ای ایران در سراسر این کشور پخش شده و به شدت از آنها مراقبت می شود از طرفی مراکز هسته ای ایران فاصله بسیار زیادی با اسراییل دارند و هواپیماهای نیروی هوایی اسراییل توان پرواز مستقیم به ایران و بازگشت به اسراییل را ندارند چرا که به احتمال زیاد هواپیما باید در میانه راه سوختگیری هوایی کنند.  وقتی که تمامی این موارد در کنار یکدیگر قرار می گیرند حمله به ایران بسیار مشکل و خطر ناک و به عبارتی غیر ممکن به نظر می رسد. 

خانم امیلی لاندو مدیر مرکز کنترل تسلیحاتی و امنیت منطقه ای جافی در این باره می گوید مشکلات فنی بسیاری بر سر راه حمله به ایران وجود دارد حمله به ایران فقط در تئوری انجام پذیر است ولی در عمل غیر ممکن می شود. 

رهبران اسراییل بر این موضوع پافشاری می کنند که آنها هیچ برنامه ای برای حمله به ایران ندارند و می گویند طرفدار حل مساله ایران از طریق مذاکره هستند اما دو هفته پیش شائول موفاز وزیر دفاع اسراییل می گفت اگر احساس کنیم که ایران در حال دست یابی به بمب اتم است به این کشور حمله می کنیم. 

در چنین شرایطی و با توجهب به توان دفاعی و تاکتیکی بسیار پیچیده ارتش و سپاه ایران آنچه مسلم است این است که اسراییل نمی تواند به تنهایی به ایران حمله کند. 
هر چند که اسراییل سلاح هسته ای دارد ولی بسیاری از کارشناسان مسایل دفاعی و نظامی بر این باورند که داشتن سلاح هسته ای به تنهایی کارت برنده برای پیروزی در جنگ با ایران محسوب نمی شود و اگر اسراییل به تنهایی وارد جنگ با ایران شود حتما شکست می خورد. 

از طرفی اسراییل دیگر نمی تواند مانند تهاجم به اوسیراک یک حمله هوایی غافلگیرانه علیه ایران را انجام دهد چون در حال حاضر نیروهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس حریم هوایی عراق و منطقه خلیج فارس را کنترل می کنند و اگر هواپیماهای اسراییلی بخواهند اقدامی علیه ایران انجام دهند باید از آمریکایی های اجازه بگیرند. 

کلنل ایرن لرمان مدیر کمیته یهودیان آمریکایی و افسر اطلاعاتی سابق ارتش اسراییل که مسئول جمع آوری اطلاعات ایران و عراق بوده در خصوص خطرناک بودن حمله نظامی به ایران می گوید: موضوع این است که ایران در مرکز کانون توجهات بین المللی قرار دارد و ما نباید به این کشور حمله کنیم. حمله اسراییل به ایران شروع بازی خطرناکی است که هیچ کسی نمی داند چه عاقبتی را برای اسراییل به همراه خواهد داشت. 

وی در ادامه می گوید: به نفع اسراییل است که مساله فعالیت های هسته ای ایران از طریق دیپلماسی و مذاکره حل شود چرا که ما در شرایط فعلی توان و جرات لازم را برای حمله به ایران نداریم. 

اما جدا از تمام پیش بینی ها و تحلیل های که در ارتباط با توان نظامی ایران و اسراییل صورت می گیرد آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد پیچیدگی تاکتیکی و نظامی ارتش ایران و دفاع ملی در این کشور است. 

هنگامی که صدام حسین در 31 شهریور 1359 به ایران حمله کرد هیچگاه فکر نمی کرد که این جنگ 8 سال طول بکشد. تهاجم عراق به ایران در حالی صورت گرفت که ایران از ثبات سیاسی مناسبی برخوردار نبود و ارتش ایران دچار دگرگونی های فراوانی شده بود و صدام حسین با وجود تمام کمک های مالی و نظامی که از طرف کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا دریافت کرد نتوانست حتی یک وجب از خاک این کشور را برای همیشه از تملک ایران خارج نماید. 

اما اوضاع در حال حاضر بسیار متفاوت است. ایران در عرصه های دفاعی پیشرفت های چشمگیری داشته و این کشور یکی از قدرتمندترین ارتش های منطقه خاورمیانه محسوب می شود. پیشرفت نظامی در این کشور آنچنان چشمگیر است که ایران در حال حاضر به سایر کشورهای منطقه سلاح صادر می کند. 

آمریکا با تحریک صدام حسین برای جنگ با ایران اشتباه بزرگی مرتکب شد چرا که باعث شد ارتش ایران صاحب تجربیات ارزشمندی گردد و توان دفاعی و تاکتیک های جنگی منحصر به فردی از طریق جنگ به ایران منتقل شود. 

در حال حاضر بزرگترین نگرانی غرب و مخصوصا اسراییل از آن است که ایران اگر همچنان به توسعه و پیشرفت در عرصه های اقتصادی، علمی و نظامی ادامه بدهد در آینده ای نه چندان دور به قدرتمندترین کشور خاورمیانه تبدیل شده و منافع غرب در این منطقه حساس و نفت خیز جهان را با خطر مواجه سازد. 

لذا غرب و مخصوصا آمریکا برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به کشوری قدرتمند سعی می کنند با بزرگ نمایی و نظامی جلوه دادن فعالیت های صلح آمیز هسته ای این کشور موانعی بر سر راه پیشرفت های علمی این کشور ایجاد کنند تا از این طریق بتوانند همچنان سلطه خود را در منطقه خاورمیانه حفظ کنند.