آفتابنیوز : خیلی طول نکشید. عصبانیت و قهر مسی کمتر از هفت هفته به پایان رسید و اعجوبه آرژانتینی به قهرش با تیم ملی پایان داد. آشتی کردنی که البته با بازگشت او همراه نبود. این بار مصدومیت میان او و تیم ملی فاصله انداخت. او به تیم ملی برگشته و برنگشته. او ستاره تیم ملی آرژانتین هست و نیست. مردم آرژانتین از بازگشت او خوشحال و از مصدومیت او عصبانی هستند. داستان مسی و آرژانتین همیشه همین بوده است. روی مرز بلاتکلیفی. روی مرز بودن و نبودن. روی مرز تحقیر و غرور. برخلاف داستان مسی و بارسا. اگر حضور او در بارسلونا همیشه با غرور، گل ، پیروزی و جام همراه بوده در آرژانتین قصه فرق میکرده. گل بوده اما جام نه. برد بوده اما غرور نه. مسی بوده اما افتخار نه.
قهر مسی شاید برای آرژانتین یک اتفاق خوب داشت. آمدن یک طرف سکه برای آرژانتین. یا شیر شیر یا خط خط. رها شدن از این بلاتکلیفی چند ساله. رها شدن از این جایگاه دوم لعنتی. شاید آرژانتین می توانست بدون مسی و با مهاجمان دیگرش که هر کدام گلزنان خوبی هستند قدعلم کند و گلیم خود را از آب بیرون بکشد و یا این مهاجمان جواب نمیدادند و آرژانتین میشد یک ابرقدرت سابق. شاید تمام میشد داستان این بلاتکلیفی نفرینشده بعد از مارادونا. حالا اما مسی برگشته و داستان همان است.
مسی در سراشیبی سقوط!
حالا مسی هست اما توز نیست. بازیکنی که مدتهاست با گلهایش چشمهای هواداران بوکاجونیورز را در همین آرژانتین نوازش میدهد در بهترین روزهای فوتبالیاش در جامجهانی دعوت نشد. میگفتند با مسی مشکل دارد. دو دوره بعد دعوت شد. بعد دعوت نشد. در نهایت هم خسته از این آمدن و نیامدن خداحافظی کرد تا خیال خودش و هواداران و کادرفنی آرژانتین و حتی مسی را راحت کند. حالا اینترمیلان با ایکاردی میتازد اما کسی در اردوی آرژانتین پیدایش نمیکند. میگویند باز هم پای مسی وسط است. داستان زندگی شخصی ماکسی لوپس، مهاجم سابق بارسلونا و همتیمی گذشته مسی و باند کاپیتان آلبی سلسته است. همان داستان تکراری که در مورد اکثر مهاجمان درجه یک آرژانتین در یک برهه ای شنیده شد. در مورد هیگواین. در مورد آگوئرو. مهاجمانی که به واسطه مسی یا پشت درهای تیم ملی ماندند یا اگر در باز شد و داخل آمدند در سایه نشستند. سایه بزرگ بهترین بازیکن جهان. یا نبودند. یا روی نیمکت بودند. یا در زمین زیر سایه مسی قدم میزدند.فرصت نبودن مسی هم هیچگاه آنقدر طولانی نبود که بتوانند در یک یا دو بازی مصدومیت او قدعلم کنند. آنها میدانستند جایگاه ثابتشان در ترکیب اصلی عاریهای است. عاریه مصدومیت بهترین بازیکن جهان. این همه فدا کردن استعدادهای آرژانتینی برای دوم شدن. این همه قربانی برای دوم ماندن؟
ظاهرا تا مسی باشد داستان آرژانتین همین است. قصه، قصه بلاتکلیفی است. خبری از افسانه نیست. قصه بازی ندادن به این مهاجم و بیرون گذاشتن آن مهاجم و دعوت نشدن آن ستاره و دعوت شدن آن دیگری است. مسی در آرژانتین بیشتر از این که شبیه شاهزاده بارسایی فوتبال باشد شبیه این کاریکاتور عمر مومنی است. شبیه دیکتاتوری خیمه زده بر در تیم ملی آرژانتین.
شاید هیچچیز بیش از درخشش نیمار در بازی آرژانتین و مسی نمیتوانست سایه سنگین مسی روی همتیمیها و همپستیهایش نشان دهد. سایهای که اگر نباشد شاید به خیلیها اجازه نفسکشیدن بدهد. به خیلیها. به آرژانتین.
منبع: پارسینه