آفتابنیوز : سرویس بینالملل- این اولین بار نیست که نشریه «تایم» چهرهای جنجالی را به عنوان چهره سال خود انتخاب میکند. برخی باور دارند که
این نشریه در بسیاری از مواقع در طرف اشتباه تاریخ ایستاده است. از سال ۱۹۲۷ میلادی این نشریه تقریبا نام هر رییسحمهوری امریکا را به عنوان چهره سال انتخاب کرده است. در این میان، تنها چهار زن توانستهاند به عنوان چهره سال این نشریه انتخاب شوند.
به گزارش آفتابنیوز؛ نگاهی به تاریخ اما نشان میدهد که تایم در میان سیاستمداران معمولا منفورترین و پرحاشیهترین رهبران سیاسی را به عنوان چهره سال خود انتخاب کرده است که در ادامه نگاهی به نام آنان و سوابق ده تن از این افراد میاندازیم:
۱-۱-چیانگ کای شک رهبر سیاسی و نظامی چین، ۱۹۳۷
او رهبری مستبد بود که در جمهوری چین به عامل کشتار کمونیستها در شانگهای و گوانجو تبدیل شد. همچنین در قتلعام مخالفان سیاسی در تایوان نقش داشت. او یکی از دشمنان درجه یک مائو بود. تایم اما درباره او نوشت: «در دوران رهبری او زنان و مردان چینی که عموما در عدم وحدت و تفرقه به سر میبردند از واژه چین استفاده کردند. هیچ فردی در غرب آن قدر موقعیت قابل توجهی ندارد که چیانگ کای شک در چین دارد».
در طول جنگ داخلی چین از ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۹ چیانگ سعی در شکست دادن حزب کمونیست چین به رهبری مائو تسه دون داشت اما موفق به این کار نشد او برای شکست دادن مائو او را به صلح دعوت کرد و بدین منظور قرارداد صلحی بین او و مائو امضا شد اما چندی بعد چیانگ کای شک مفاد قرارداد صلح را زیر پا نهاد و نهایتاً خود به سختی شکست خورد و رهبری سیاسی چین به دست حزب کمونیست چین افتاد. در نتیجه جمهوری خلق چین در سرزمین اصلی چین تأسیس شد و چیانگ و یارانش مجبور به عقبنشینی به تایوان شدند. در آنجا او تا پایان عمر به عنوان رئیسجمهور جمهوری چین و فرماندهٔ کومینتانگ فعالیت کرد.
۲-آدولف هیتلر، ۱۹۳۸
یکی از بدنامترین رهبران تاریخ که در کشتار یهودیان، همجنسگرایان، اسلاوها، کولیها، غیراروپاییها، مخالفان سیاسی و دیگر اقلیتهای مذهبی در اروپا نقش داشت و پاکسازی گستردهای را با افکار فاشیستی خود به راه انداخت. تایم درباره او نوشته بود: «بزرگترین رویداد خبری در سال ۱۹۳۸ میلادی طراحی دوباره نقشه اروپا بود. در آن زمان صدراعظم رایش سوم آقای هیتلر در مونیخ در اقدامی جسورانه سیاست خارجی بیرحمانه و بیپروایانهای را در پیش گرفت. ادولف هیتلر بدون شک مرد سال ۱۹۳۸ میلادی است».
۳-وینستون چرچیل، ۱۹۴۱ و ۱۹۵۰
در سالهای متمادی، چرچیل رهبری مبارزه عیله هیتلر را برعهده داشت. او اما به طور علنی از کشتار و استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه کسانی که او آنان را «قبایل غیرمتمدن» خوانده بود دفاع کرد؛ به ویژه در هند و شمال روسیه. او با افتخار گفته بود که در بسیاری از جنگهای کوچک علیه مردمان «وحشی» از دید او، از جمله در سرکوب خیزشهای انقلابی در کنیا و مالزی نقش داشته است.
تایم اما راجع او نوشت: «فصاحت چرچیل او را مظهر یک سیاستمدار موفق کرده است. او مردی است که به ناخدای کشتی تبدیل شده است. او قایقهای نجات را راهاندازی کرده است. او قطعا جهان را در سال ۱۹۵۰ میلادی نجات داد. امید او پیشرفت بیشتر و فاجعه کمتر بود».
۴-شارل دوگل، ۱۹۵۸
نام این رهبر فرانسوی لرزه به اندام کمونیستها و مبارزان آزادیبخش الجزایری که برای نجات کشورشان از دست استعمار فرانسه میجنگیدند میانداخت. او با وعده ادامه وضعیت مستعمرگی الجزایر به قدرت رسید. تایم اما اقدامات او را معجزه خواند و نوشت: «دوگل راهی طولانی در پیش دارد. مردم انتظار معجزه از او دارند اما آیا او قادر به انجام این کار خواهد بود»؟
۵-هنری کیسینجر، ۱۹۷۲
کیسینجر نامش به دلیل نقش داشتن در جنایاتی چون بمباران گسترده کامبوج و حمایت از کودتاهای استبدادی نظامیان در امریکای لاتین شناخته شده است. او همچنین، در زمان تصدی سمت وزارت امور خارجه امریکا موافق مداخله امریکا در ویتنام و لائوس بود.
تایم با انتخاب او به عنوان چهره سال دربارهاش نوشته بود: «ملاقات جسورانهای با مقامهای روسی و چینی داشت و پیروزی منحصر بفردی در انتخابات برای رییسجمهوری رقم زد. او و نیکسون تلاش طولانی مدتی را درباره تراژدی ویتنام انجام دادهاند».
۶-ریچارد نیکسون، ۱۹۷۲ و ۱۹۷۳
رییسجمهوری پیشین امریکا که تا آستانه استیضاح به دلیل رسواییهایی که به بار آورد پیش رفت، دستور بمباران ویتنام و کامبوج را صادر کرد، عملیات سازمان سیا در شیلی را تایید کرد و با افزایش فروش تسلیحات به عربستان سعودی، اسرائیل و ایران موافقت کرد.
تایم در سال ۱۹۷۲ میلادی درباره او نوشت: «در جنگ، در موضوع چین و درباره اصلاحات رفاهی او کشورش را به سویی هدایت کرد که خارج از سیاستهای عقبمانده و از دور خارج شده پیشین بود».
۷-رونالد ریگان،۱۹۸۰ و ۱۹۸۴
او رهبری جریان محافظهکاری امریکا که اکنون به قدرت رسیده است را به عهده داشت. در زمینه کاهش هزینههای عمومی، رفاهی و اجتماعی امریکا گام برداشت که به ضرر بسیاری از مردم آن کشور بود و در مقابل سیاست افزایش هزینههای نظامی و کاهش مالیات را در پش گرفت. او مسئول بمباران لیبی، ماجرای ایرانکنترا و ازار و اذیت کمونیستها بود. تایم درباره او نوشت: «نام او به عنوان چهره سال ۱۹۸۰ میلادی انتخاب میشود. او برای کنترل تورم، کاهش نفوذهای غیرضروری دولتی در زندگی خصوصی و در کسب و کار اقدامات قابل توجهی را انجام داد».
۸-نیوت گینگیریچ، ۱۹۹۵
رهبری جمهوریخواهان را در دست داشته است و با راست افراطی در کنگره در همکاری بوده است. او از طرفداران کاهش کمکهای رفاهی دولت و کاهش مالیات بود. برنامههای او همچنین در دفاع از کاهش هزینه دولت برای مراقبتهای بهداشتی شهروندان بودهاند. او همچنین، در نشستهای (سازمان مجاهدین (منافقین) شرکت داشته است. تایم درباره او اما مینویسد: «رهبران همه چیز را امکانپذیر میسازند. نیوت گینگریچ رهبری استثنایی است. او یک بودجه فدرال متعادل را ارائه کرده است. او مخالف برنامه بوروکراتیک بهداشتی دوران کلینتون بوده است. او اما اکنون به طرح متوازن بودحه کمک کرده است. گینگریچ مرکز ثقل را تغییر داده است».
۹-جورج دابلیو بوش. ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴
بزرگترین میراث بوش در حمله به عراق و افغاسنان بود. او همچنین قانونی را تصویب کرد تحت عنوان مقابله ضدیت با میهنپرستی که مخالفانش آن را قانونی برای جلوگیری از انتقاد از دولتش میدانستند. او همچنین، مخالف ازدواج همجنسگرایان بود و مسیری را در پیش گرفت که به بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی انجامید. تایم اما درباره او نوشت: «گناهان او نشانهای از صداقت هستند و او رقابتی منظمتر از آنچه ما پیشتر دیده بودیم را در پیش گرفت و بیتجربگیاش را به یک فضیلت تبدیل کرد. او نشان داد که ذهنیتش را در قبال مسائل مرتبط با مالیات و امنیت اجتماعی و همچنین باور عمیقش به جامعه مبتنی بر مالکیت تغییر نخواهد داد. در نتیجه ما بدلیل ایمان او به قدرت رهبریاش، نامش را به عنوان مرد سال ۲۰۰۴ معرفی میکنیم».
۱۰-رودولف جولیانی، ۲۰۰۱
شهردار سابق نیویورک است. او در سیاستهای خود در قبال جرایم جنایی سختگیری زیادی به خرج داد، به نوعی که منتقدانش میگفتند که خشونت پلیس و نژادپرستی را در نیویورک توجیه میکرده است. مدارس دولتی نیز در دوران او به شدیدترین شکل ممکن مشمول طرح خصوصیسازی شدند. او همچنین با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) همکاری داشته و از مخالفان توافق هستهای و نظام سیاسی ایران بوده است.
تایم اما با انتخاب او به عنوان چهره سال نوشت: «زمانی که یک رهبر بزرگ کاری را انجام میدهد که رهبران پیشین انجام ندادهاند شبیه سحر و جادوست. از زمان حادثه یازدهم سپتامبر به این سو، زمانی که جولیانی سمت شهرداری را برعهده گرفت او به مثابه یک چرچیل در شهرش عمل کرده است. جولیانی به صدای امریکا تبدیل شد. هر بار که او سخنرانی میکرد میلیونها نفر از امریکاییها احساس بهتری داشتند؛ کلماتی پر از غم و اندوه و در عین حال استوار او الهامبخش نیویورکیها بود؛ الهامبخش مردم امریکا. او به ترمیم روح نیویورک کمک کرد. در دوران او میزان جرم و جنایت در نیویورک به میزان دو سوم کاهش یافت و در دوران او ارزش املاک در محلات مختلف نیویورک افزایش یافت».