آفتابنیوز : امام موسي صدر مجتهد و متفکر ايراني و يکي از بزرگترين دانشمندان مصلح عصر تجديد حيات تشيع است.
در این زمینه و آنگونه که از شواهد بر می آید قرار است که در 26 اسفند ماه سال جاري نتايج تشکيل دادگاهي در لبنان مشخص شود که در آن قاضي "سهيل عبدالصمد" متهمان اصلي اين جنايت را به پاي ميز محاکمه فراخوانده است.
اما نکته ای که اهمیت دارد این است که نتيجه اين دادگاه هر چه باشد رافع مسئوليت ما در برابر حقوق يک شهروند ايراني نيست اگر چه امام موسي صدر فقط يک شهروند نيست، او جزئي از حرکت انقلاب اسلامي و بنیان گذار حرکت های رهایی بخش اسلامی در جنوب لبنان و در بین شیعیان آن کشور است.
امروز ه ديگر بر کسي پوشيده نيست که امام موسي صدر در سفري که به دعوت رسمي "معمر قذافی" رهبر لیبی به اين کشور داشت ربوده شده است. نتايج بررسي ها و تحقيقات گسترده قضايي دادستاني رم در ايتاليا و دادستاني لبنان و نيز اسناد منابع امنيتي و اطلاعاتي ايران و کشورهاي عربي جاي هيچ شک و شبهه اي را باقي نگذاشته است که ايشان پس از ورود به ليبي در شهريور سال 1357 هرگز از آن کشور خارج نگشته و داستان ساختگي خروج ايشان با پرواز شماره 881 آليتاليا به اعتراف شخص معمر قزافي در مصاحبه اي در سال 1381 براي هميشه رنگ باخت و اعتراف صريح او به ربوده شدن امام در داخل ليبي تلاش هاي قبلي حکومت "طرابلس" را در فرافکني و تبرئه خويش خنثي نمود.
اما اين تمام واقعيت نيست بر اساس اسناد جديد و از جمله اظهارات برخي مقامات معارض ليبیايي گريخته از اين کشور ايشان همچنان در قيد حيات است و در زندانی فوق مخفی در ليبي نگه داري مي شود.
هرچند که برخی اخبار جسته گریخته حاکی از این امر است که وی در زندان های اسرائیل به سر می برد.که این اخبار چندان قابل استناد نیستند.
اما به دست آوردن اين اطلاعات و سپس ابراز نگراني نمی تواند تنها وظيفه و رسالت ما در برابر آرمانهاي بلند ملت بزرگ ایران و شیعیان و مسلمانان سرتاسر جهان در تلاش برای آزادی امام موسی صدر باشد.
چرا بايد هنوز دست روي دست بگذاريم و با زبان مماشات و اغماض با سران ليبي سخن بگویيم؟
از چه چيزي پروا مي کنيم؟
نشايد که کوتاهي امروز ما حسرت آينده را در پي داشته باشد.
مگر امام موسي صدر، ايراني و فرزند خاندان جليل القدر روحانيتي نيست که 36 نسل آن به امام موسي بن جعفر (ع) مي رسد؟ آري زنداني بودن و اسارت، ميراث خانوادگي ايشان است اما وظيفه ما چيست؟ مگر جز اين است که در سال هاي سخت و سياه حکومت ستم شاهي آغوش امام موسي صدر ملجاً و پناهگاه انقلابيون تبعيدي و مبارز ما در لبنان بوده است؟
مگر او روحانيت و معنويت مقاوم در برابر الحاد و شرک مدرن را در قلب و جان پيروان همه اديان الهي در لبنان از مسلمان و مسيحي بيدار نکرده است؟
مگر او به عنوان يک روشنفکر مسلمان سر منشاء بسياري از خدمات ارزشمند و اصلاح طلبانه در لبنان و ديگر کشورهاي اسلامي منطقه نبوده است؟ لبناني که امروز با پرچمداري روحانيت شيعه , آزادي و سربلندي را فریاد میزند.
رفتار دولت ليبي با امام موسي صدر مصداق بارز نقض حقوق انساني، محروميت از آزادي و به تعريف عهد نامه هاي جهاني "جنايت عليه بشريت است"
دیگر اغماض بس است.اکنون دیگر این انتظار وجود دارد که مسئولین ایرانی و حتی لبنانی با جدیت و قاطعیت سرنوشت این روشنفکر و مبارز بزرگ شیعه را روشن نمایند و به صبر و انتظار تمام مجاهدان و آزادی خواهان مسلمان در این زمینه پایان دهند.