آفتابنیوز : به نقل از روابط عمومی این مراسم، تجلیل از خدمات «استاد عاشیق ایمران حیدری» با حضور و سخنرانی حسین محمدزاده صدیق - استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی آذربایجانی و ادبیات عاشیقی - و همچنین محمدرضا درویشی - آهنگساز و پژوهشگر موسیقی - همراه بود. همچنین گروههای عاشیقی و هنرجویان استاد ایمران حیدری در این مراسم هنرنمایی و انجمنهای ادبی نیز در تجلیل از مقام استاد ساز عاشیقی آذربایجانی بیانیه قرائت کردند.
مدیر فرهنگی - هنری منطقه ۱۹ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و رییس فرهنگسرای مهر در مراسم تجلیل از عاشیق ایمران حیدری، گفت: وقتی صحبت از موسیقی نواحی میشود، ناخدآگاه اذهان به سمت فرهنگ عامیانه و توده مردم میرود.
سعید رنجبریان ادامه داد: کلام و ساز عاشیقی تجلیگر سنت و سبک زندگی اجداد بخشی از مردم سرزمین پهناور ایران در چند سده گذشته است.
او گفت: در جامعه روستایی حال و گذشته میبینیم که وقتی قالیبافها تاروپود فرش را میخواهند به هم گره بزنند، زیر زبانشان نغمه هایی را عنوان میکنند، زمانی که در دشت و در روستاها بودهاند، با صدای نی شان بزرگترین آهنگها و مرثیهها را مینوازند که منبعث از آن طبیعت و سبک زندگی متعالی بوده است.
رنجبریان ادامه داد: موسیقی نواحی چون منبعث از فطرت است، کهنه و فراموش نمیشود.
رییس فرهنگسرای مهر اظهار کرد: بازگشت به عقبه ارزشمند ما و اینکه موسیقی سینه به سینه میگشته و انتقال پیدا میکرده، زندگی امروز ما را معنا میدهد.
او افزود: زحمات استاد عاشیق ایمران حیدری در انتقال پیام، فرهنگ و مفاهیم عاشیقی به نسل جدید بسیار ارزشمند است.
محمدرضا درویشی - آهنگساز و پژوهشگر موسیقی کشور - نیز در این مراسم گفت: ایمران حیدری تنها یک بعد هنری ندارد و مانند تمام خنیاگران باستانی چندوجهی و چند بعدی است.
مولف دایرهالمعارف سازهای ایرانی درباره ویژگیهای خنیاگران در سنت خنیاگری باستانی، اظهار کرد: خنیاگر باید دارای چند خصیصه نواختن، خواندن، ساختن ساز، اشراف به ادبیات حوزه جغرافیایی، بداههنوازی، بداههخوانی و بداههگویی باشد. این خصوصیاتی است که خنیاگران باستان و قدیم در حوزه جغرافیایی از شرق مغولستان تا اروپای شرقی در این محدوده وسیع جغرافیایی داشتهاند.
او با اشاره به موسیقی درمانی در گذشتههای دور، گفت: ما هنوز فراموش نکردهایم که در درگز، ترکمنهای خراسانی برای درمان و تسکین بیماری سرخک مقام مخمس میزدند و این باقیمانده آخرین وظایفی بوده است که خنیاگران قدیم داشتهاند. برای یک خنیاگر نواختن به شکل بداهه، خواندن به شکل بداهه و ساختن ساز و اشراف بر ادبیات شفاهی منطقه خود و سرودن شعر اجباری بوده است.
وی ادامه داد: هنوز هم عاشیقهای آذربایجان همه یا بخشی از این سنتها را با هم دارند. عاشیق ایمران حیدری در راستای آموزش ساز عاشیقی زحمات بسیاری کشیده است.
درویشی با بیان اینکه یکی از نفیسترین سازهای استاد عاشیق ایمران حیدری در موزهای در آمریکا نگهداری می شود، گفت: عاشیقهایی که توسط عاشیق ایمران حیدری در ۴۰ سال اخیر تربیت شدهاند، در طول تاریخ آذربایجان درخور تقدیر و بررسیاند.
وی در بخشی از صحبتهایش درباره زحماتی که عاشیقها در حفظ و نگهداری فرهنگ بومی و نواحی ایران زمین کشیدهاند، بیان کرد: زحماتی که اساتید عاشیقی از جمله چنگیز مهدیپور و ایمران حیدری کشیدهاند، سبب شده است که ساز عاشیقی در سه دهه اخیر تکامل یابد و پیچیدگی و ظرایف بیشتری بیابد.
مولف کتاب رسالات کهن موسیقی ایران افزود: امروزه میراث عاشیقی یکی از غنیترین بخشهای فرهنگ ملی ایران محسوب میشود.
حسین محمدزاده صدیق - نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی - در آیین نکوداشت عاشیق ایمران حیدری گفت: آنچه امروزه ما ساز و آواز عاشیقی، شعر عاشیقی و ادبیات عاشیقی مینامیم، مجموعه تکاملیافتهی یادگار فرهنگی دوران رستاخیز هنری و ادبی شاه اسماعیل صفوی است که خود با تخلص «ختایی» اشعار عرفانی میسرود و ساز مینواخت و سرودهای خود را با شور و جذبهی خاص اجرا میکرد.
مصحح کتاب «قارا مجموعه» شیخ صفیالدین اردبیلی اظهار کرد: دوران شاه اسماعیل صفوی اوج شکوفایی شعر و آواز عاشیقی بهشمار میرود.
او درباره قدمت هنر عاشیقی در خاورمیانه توضیح داد: معمولا پژوهشگران به مجسمههای گلین کوچک بازمانده از هزارهی دوم پیش از میلاد استناد میکنند که مانند عاشیقهای آذربایجان ساز بر سینه ایستادهاند. همچنین گفته میشود که در مراسم عزاداری برای آتیلا، سردار ترکان هون، عاشیقهای آن روزگار شرکت داشتهاند یا به منظومه آلپ ارتونقا (افراسیاب) که پارههایی از آن در دیوان لغات الترک باقی مانده، استناد میکنند.
مترجم دیوان لغات الترک محمود کاشغری به فارسی اظهار کرد: عاشیقها در میان ترکمنها به «باغشی» معروف هستند که مانند عاشیقهای آذربایجان، ساز را بر سینه میفشارند. در میان اوزبکان، قیرغیزها و قازاقها نیز عاشیقها با نامهای متفاوت ظهور کردهاند.
وی گفت: عاشیق کامل کسی است که هم شعر میسراید، هم آهنگ میسازد و در کنار آن، خود شعر و آهنگ را در ساز اجرا میکند، نقالی میکند و حتی به حرکات موزون آئینی میپردازد.
صدیق درباره انواع هنری عاشیقها، توضیح داد: منظومهها بخش وسیعی از آفرینش ادبی عاشیقها را تشکیل میدهد که از دیرباز از سوی اوزانها و سپس عاشیقها ایجاد شدهاند. از کهنترین منظومههای دورهی اسلامی، دوازده منظومهی ددهقورقود را میتوان نام برد که صبغهی حماسی دارند. همین گونه منظومههای کوراوغلو و قاچاق نبی و منظومهی ستارخان جزو منظومههای حماسی بهشمار میروند؛ اما بیشتر سهم منظومهها را منظومههای غنایی و بزمی تشکیل میدهند که در میان آن اصلی و کرم، شاه صنم از معروفیت بیشتری برخوردارند.
او ادامه داد: عاشیق علیعسگر که در اواسط دورهی قاجار نزدیک ۲۰۰ سال پیش زندگی میکرد، از معروفترین عاشیقهای تاریخ شعر عاشیقی بهشمار میرود که در وجوه دوگانهی فوق معروف است؛ اما بیشترین اهمیت ظهور او را در تدوین شعر عاشیقی و ایجاد مکتب در بدیههسرایی میدانند. اغلب عاشیقهایی که بعد از او ظهور کردند، از او به نیکی یاد کردهاند و تلاش داشتند که در سرودن اشعار هنری مانند تجنیس، دوداق دهیمز (کاربرد لغاتی با حروف غیر لبی)، مشاعره و مناظرات عاشیقی خود را به پای او برسانند.
وی گفت: «ساری عاشیق» از عاشیقهای معروف تاریخ ادبیات عاشیقی است که در همین منطقه و در یکی از روستاهای شهر اهر به دنیا آمد و معروفیت یافت.
صدیق اضافه کرد: در طول تاریخ، عاشیقها در مبارزات حقطلبانه مردم علیه سلاطین و شاههای ستمگر نقش اساسی داشتهاند، عدالتخواهی، دفاع از حق و حقیقت و شرح مردانگیهای مبارزان مردمی در اغلب سرودههای عاشیقی موج میزند. آهنگهای رزمی عاشیقی نیز که به «جنگی» معروف است، الهامبخش مردم در مبارزات رو در رو با دشمنان و سلاطین جابر بوده است.