آفتابنیوز : «این مراسم بار دیگر تنوع سلائق سیاسی در جامعه ایران را به رخ کشید و نشان داد که میتوان در عین تفاوتهای فکری و سیاسی در کنار هم بود و با وحدت زیست. در عین حال، شعارهای مختلف و گاه متضادی که در این مراسم از سوی گروههای مختلف سر داده میشد، این هشدار را میداد که این تکثر اگر به رسمیت شناخته نشود میتواند به اختلافات جدی و حتی خانمانسوز بینجامد.»
جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: «آیتالله اکبر هاشمی در میان بدرقه میلیونی مردم بعد از عمری تلاش و مجاهدت در خانه ابدیاش آرام گرفت. او بعد از این از دست نامردمان رنج نخواهد کشید و خون دل نخواهد خورد.
درباره آیین تشییع و وداع آیتالله هاشمی نکاتی چند را میتوان به اختصار مورد تأمل قرار داد:
۱- وقتی انبوه جمعیت حاضر در مراسم تشییع آیتالله هاشمی را دیدم، بیاختیار یاد آیه ۲۶ آل عمران افتادم: «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ؛ (خدایا) هر کس را بخواهی، عزت میدهی و هر که را بخواهی خوار میکنی.»
بسیار کوشیدند هاشمی را خوار و خفیف کنند؛ تهمتها زدند، شبنامهها علیهاش منتشر کردند، در تریبونهای مختلف علیه او گفتند، شایعه ساختند، یک کلاغ، چهل کلاغ کردند، علیه او شعار دادند و حتی به خانوادهاش نیز بیحرمتی کردند اما خدا خواسته بود هاشمی را عزت دهد. هم از این رو بود که بزرگترین تشییع جناره تاریخ ایران بعد از ارتحال امام خمینی(ره) را نصیب او کرد و آخرین روز حضورش بر زمین را با عزت و احترامی کم نظیر همراه ساخت. خدا او را عزیز می خواست و ارادهاش بر اراده انسانهای حقیر زمینی غالب بود.
۲- حضور میلیونی مردم در آیین تشییع و وداع با هاشمی پیامی آشکار برای همه بود؛ به ویژه برای صاحبمنصبان امروز و فردا. مردم نشان دادند که سره را از ناسره میشناسند و قدردان خدمتگزاران کشورشان هستند. هر کس برای کشورش کار کند و با مردم باشد، محبوب قلبها خواهد بود؛ چه در حیاتش و چه بعد از زندگی. اگر مسوولان جمهوری اسلامی میخواهند در دلهای مردم جای بگیرند، خدمت به کشور و با مردم بودن را فراموش نکنند. کاش مسوولان هر از گاهی تصاویر تشییع پر شکوه هاشمی را مرور کنند و به راز این محبوبیت بیندیشند و با خود بگویند: آیا مرا نیز مردمانی انبوه بدرقه خواهند کرد یا...؟
۳- در تشییع پیکر آیتالله هاشمی، از همه قشری حضور داشتند با رویکردهای مختلف سیاسی و فکری. این مراسم بار دیگر تنوع سلائق سیاسی در جامعه ایران را به رخ کشید و نشان داد که میتوان در عین تفاوتهای فکری و سیاسی در کنار هم بود و با وحدت زیست. در عین حال شعارهای مختلف و گاه متضادی که در این مراسم از سوی گروههای مختلف سر داده میشد، این هشدار را میداد که این تکثر اگر به رسمیت شناخته نشود، میتواند به اختلافات جدی و حتی خانمانسوز بینجامد.
عقلانیت و آتیهاندیشی ایجاب میکند که این اختلاف نظرها اولاً به رسمیت شناخته شود و ثانیاً مطالبات همه مردم مورد توجه عملی قرار گیرد. تنها در چنین صورتی است که وحدت ملی تقویت میشود و هیچکس احساس نخواهد کرد که صدایی در گلو دارد که نهفته و خفته است. ایران و جمهوری اسلامی ایران متعلق به همه ایرانیهاست. ایرانیها میتوانند همانند آن چه در مراسم تشییع آیتالله هاشمی گذشت، در عین داشتن دیدگاههای مختلف همراه یکدیگر قدم بردارند، همدیگر را بشنوند و با یکدیگر در دوستی و مدارا باشند.»