آشیخ اکبر! مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت...
آفتابنیوز : دلنوشته امروز صبح عفت مرعشی، همسر آیتالله هاشمی:
به عادت هر روز صبح بشقابی برایش روی میز صبحانه گذاشتم. نگاهش کردم. آشیخ اکبر آقا چهرهاش امروز از همیشه نورانیتر بود.
ناگهان این بیت شعر را بی اختیار زمزمه کردم:
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
آسوده بخواب مرد بزرگوار...
و اکنون آنانی که تو را رنجاندند در فکر طلب حلالیت از تو
خداوند به سرکارعالی صبر زیبا و پاداش فراوان عنایت فرماید. واقعاً جای خالی آن معلم صبر و آن بزرگمرد تاریخ ایران خالی خالی است. من از آن بزرگمرد درس صبر و متانت را به زیبایی آموختم. ای کاش! پیش از این قدر آن مرد بزرگ را دانسته بودیم. إن شاءالله آن بزرگمرد را با مقریان درگاهش همنشین کند.
ای بزرگمرد! ای معلم صبر!
من از تو آموختم که در ره عشق مثل شمع باید سوخت. و چه زیباست ایستادن شمع و سوختن آن در راه عشق!
که ای مُدعّی! عشق کار تو نیست *** که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام *** من اِستادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگـر پر بسوخت *** مرا بین که از پای تا سر بسوخت
آیت الله وزنه ی بسیار سنگینی برای کشور بودن. خسران این فقدان بزرگ تا آینده های دور ، جبران ناپذیر خواهد بود.
این را بدانید راه ایشان ادامه دارد