آفتابنیوز : متن سخنان زندهیاد هاشمی رفسنجانی که در کاتالوگ ششمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر به چاپ رسید و توسط ایسنا بازنشر میشود، بدین شرح است:« مبارک باشد! بر همه مسلمانان و مخصوصا مومنان و مستضعفان، سالگرد انقلاب مبارک اسلامی، از اینکه چنین توفیقی پیدا شد تا چند کلمهای با برادران و خواهران محترم میهمانان دهه فجر و دستاندرکاران میدان هنر اینجا صحبت بکنم، خوشحالم و سپاسگزارم از این لطف الهی، من سعی میکنم صحبتهایی که میکنم در همین محدوده فیلم و اثر این هنر و صنعت روز باشد.
بیشک یکی از ابعاد بسیار مهم انقلاب ما، انقلاب در کار هنرمندان و مخصوصا فیلمسازان است. بارها ما گفتهایم که این انقلاب بیش از همه چیز ویژگی فرهنگیاش مهم است و محتوای فرهنگی انقلاب بیش از همه ابعاد برای ما اهمیت دارد.
زیربنای انقلاب مسائل فرهنگی است و امروز تحقیقا کاربردترین میدانهای نشر فرهنگ، همین میدان فیلم و تصویر است. خوب این تأکید زائدیست که در چنین محفلی من تأکید بکنم که سر و کار داشتن با فیلم امروز جزء زندگی همه مردم شده است و بخشی از بهترین وقتهای مردم را سروکار داشتن با فیلم به هر صورتی تشکیل میدهد.
بچهها از سنین دو سه سالگی رابطه پیدا میکنند با فیلم و تصویر به طور کلی و تا آخر عمر هم این رابطه قویتر میشود و در بسیاری از موارد به صورت یک عادت غیرقابل اجتناب درمیآید و هر چه انسانها به پیری و بازنشستگی نزدیکتر میشوند، سروکارشان با این میدان بیشتر میشود. بنابراین غفلت کردن از یک چنین چیزی در هر انقلابی و در هر حرکت اجتماعی خسارت زیادی دارد.
در ایران ما برای ایرانیها حاضر در جلسه مسئله روشن است برای میهمانان ما شاید روشن نباشد. قبل از انقلاب قشر وسیعی از مردم ما رابطهشان با فیلم و سینما بسیار ضعیف بود. خود من در دوران پیش از انقلاب با اینکه علاقمند بودم به این فن و به این راه، یاد ندارم که یک فیلمی که صددرصد نظرم را تأمین بکند و بتوانم تا آخر فیلم بدون مشکل تماشایم را ادامه بدهم، برخورد کرده باشم.
میدان فیلم در کشور ما و در محیط ما به گونهای بود که بسیاری از انسانهای متعبد و مومن و متعهد را طرد میکرد و جذب نمیکرد به خودش.
سینماها جایی نبود که وقتی آدم وارد میشد دغدغه خاطر نداشته باشد. اگر هم آموزشی آنجا بود، برای انسان همراه با یک سری دلزدگیهایی بود که فیلمها جاری و فیلمها مسموم داشتند. مثل غذایی بود که انسان میخورد و خرده شیشه در آن است که هر لحظه ممکن است دندان انسان را آسیب بزند. این طوریها مردم متدین ما با سینما و تلویزیون و تئاتر و غیره برخورد میکردند. خیلی روشن بود که دنیای غرب، استکبار جهانی امپریالیسم تبلیغاتی فیلم را دریچه مطمئنی کرده بود برای ورود به کشور ما و قبضه افکار و ارواح و احساسات مردم ما، که این وضع در همه دنیا وجود دارد.
تأثیری که مثلا هالیوود در کشور ما داشت تأثیری که هنرمندان غربی و هنرمندان مشخص آنها در کشور ما و روی جوانان ما داشتند، تحقیقا بیشتر از هر یک از شعبههای نفوذ تبلیغی بود. این چیز روشنی بود و انقلاب یکی از کارهای بسیار بسیار مهمش این بود که رابطه مردم را و مخصوصا قشر متعهد و متدین را با فیلم و سینما و این صنعت و هنر صمیمی بکند و آن دلزدگیهای گذشته را جبران بکند. و لذا اصلا وضع این طوری بود که اوایل انقلاب هنرمندان فکر میکردند که دیگر دوره آنها گذشته و این صنعت کاربردی در ایران نخواهد داشت و هر کس به فکر شغل جایگزین بود.
آنقدر فاصله بود بین نیازهای واقعی انقلاب و مردم متدین و آن محتوای اصلی انقلاب با وضع موجود سینما که کسی فکر نمیکرد به این آسانی میشود این کانال وسیع را بشود پر کرد و پل زد بین این دو جریان.
وقتی که ما در قرآنمان تعبیر «وجدالهم بالتهی احسن» را داریم که مصداق بهترین تبلیغ باید آن روشی باشد که بهترین نوع وسیله ابلاغ پیام باشد. این در هر زمانی و در هر شرایطی و در هر سطحی از صنعت تبلیغ متفاوت است و یک چیز جامد و راکد برای یک زمان خاص و برای یک مقطع تاریخی نبوده. طبیعی بود که ما غفلت نکنیم از این بهترین نوع تبلیغ و بهترین وسیله ابلاغ پیام. امروز ما میتوانیم راضی باشیم از حرکتی که این چند سال در مورد فیلم شده و این گزارشی که آقای انوار (معاون وقت سینمایی) دادند در این مجلس خیلی امیدوارکننده بود و تحقیقا این باید گامهای اولی به حساب بیاید. کار ما خیلی بیش از این باید اوج بگیرد. خوب در ایران ما شما میبینید که انواع تبلیغ، سخنرانیها و مقالات و شیوههای مختلف به کار گرفته میشده. ما در گذشته هم در تاریخ قدیممان از این هنر نمایش برای تبلیغاتمان استفاده میکردیم و این سزاوار نیست که شیعهای که پیشتاز بود در هنر تبلیغات نمایشی که این صحنههای شبیه گردانی و چیزهایی که در مراسم عزا مطرح بود و هنوز هم مطرح است و خوب هم به کار گرفته میشده که در دنیا کم بوده با این ظرافتهایی که به کار گرفته میشده ما در این فن عقب باشیم.
خوب در نظام طاغوت دست ما کوتاه بود و راهی نداشتیم و حالا که دستمان باز شده آن ذوقها و هنرها با محتوای نیرومندی که در افکار اسلامی وجود دارد ما باید از این ابزار به خوبی استفاده بکنیم و از هیچ امکانی فروگذار نکنیم. البته من احساس میکنم چیزهایی است که هنوز دست و پای هنرمندان ما را میبندد و دست و پای جوانها را هنوز میلرزاند برای وارد شدن در این صحنه که مهمترین چیز آن همان سوابق ذهنی و رسوبات گذشته است که جامعه ما نسبت به این هنر و این راه داشته است، ما باید یک مقدار بیشتر کار بکنیم و افراد محکم و آسیب ناپذیر سرمایهگذاری کنند. ممکن است ابتدا سنگین باشد برای بخشی از افکار خشکه مقدسها. ولی ما باید تحمل بکنیم و بشکنیم این طلسم را و مردم را مطمئن کنیم به این میدان.
البته این کار آسانی نبوده و تا به حال هم شده و مردم الان هم به سینما و به تلویزیون و به هنرمند و هنرپیشه به آن صورت گذشته دیگر نگاه نمیکنند، خوب قشری از ملت که در گذشته هم برایشان ارزشمند بوده، قشر جدای از این میدان امروز دیگر آن طوری برخورد نمیکنند. امروز اکثر علما و اکثر مقدسین وقت زیادی را صرف تماشای برنامههای تلویزیون میکنند و این کار را هم ما باید به سینماها هم بکشانیم و باید گونهای پیش آید که بیایند به سینماها و سینماها را فاصلهاش را کم کنیم.
هنرمندها چه خانمها و چه آقایان در گذشته بین متدینین این اعتباری که امروز دارند، نداشتند. امروز بسیاری از مردم ما به هنرمندها به صورت یک واعظ نگاه میکنند و به صورت یک مبلغ اسلامی نگاه میکنند. یک چنین تفاوتی که ما احساس میکنیم این یک انقلاب واقعی است. البته این تکلیف شما هنرمندان است که این راه را هموارتر کنید. با انتخاب سوژههای بهتر با نمایشهای مناسبتر و برخورد صحیح با آن نیازمندیهای روحی جامعه انقلابی مخصوصا قشر جوان ایثارگری که امروز شما دارید، میبینید جانشان را گذاشتهاند در کف دستشان و مخلصانه دارند از منافع و مصالح کشور ما و شما و همه و اسلام دفاع میکنند باید احساسات اینها را درک کرد و به آنها نزدیک شد. هنرمند یک هنرش این است که اصلا آن ظرافت هنر اینجاست که احساسات مخاطب خودش را درک بکند و خودش را نزدیک بکند به آنها تا بتواند پیامی که در فکر خودش است ابلاغ بکند. ما سوژه خیلی داریم برای عرضه کردن شما نباید در سوژهها محدودیت داشته باشیم. تمام ارزشهایی که در مکتب اسلام است که خیلی هم فراوان است ارزشهای اخلاقی، تاریخی شخصیتها، فعالیتها، انسانها، قشرها و اصناف اینها را شما باید سوژه فیلمهایتان بکنید و اینها را بیاورید میدان.
در زمان طاغوت و به طور کلی در فرهنگ سینمایی غرب که متأسفانه همان فرهنگ هم در سینمای شرق هم حاکمیت دارد و تفاوتی بینشان نیست، مثلا برای عرضه کردن خانمها اکتفا میکردند و به این که حضور هر چه وقیحتر زن را در معرض دید تماشاگر، این برایشان مهم بوده، جاذبهای که ایجاد میکردند برای پر کردن سینماها و جذب انظار به تلویزیونها این بوده که نمایش وقیحتر خانمها. البته همهاش این طور نیست، فیلمهایی هم هست که خانمها را شخصیتها و ارزشهایشان را عرضه میکرده اما چهره غالب سینمای موجود دنیا در برخورد با خانمها و این نصف جمعیت دنیا این بوده که اینها را وسیله تبلیغاتی و جذب بدترین احساسات انسانها قرار دادهاند. یعنی انسانی را که در مقابل فیلم قرار میدهند، به جای اینکه دقت بکند و پیام فیلم را درک بکند عمده حواسش را متمرکز میکند برای تماشای صحنههای لذتبخش جنسی و اشباع غریزه پلید بیبندوباری و توسعه طلبی و تجاوز از حدود اخلاق.
خوب این ممکن است آن خانمی که سخت مورد توجه قرار میگیرد در یک نمایش و در فیلم راضی باشد که اینقدر تماشاگر دارد. اما او اشتباه کرده و ضرر کرده و تماشاچی هم ضرر کرده و جامعه هم ضرر کرده. شما بیایید راه را عوض کنید. شما ارزشهای خانمها را عوض کنید. حال دیگر این طلسم شکست که جامعه ما قبول نکند که مثلا خانم هنرمند، مسلمان و متدین بیاید روی صحنه. این را دیگر قبول کردهاند. البته هنوز فاصله داریم، یعنی گونهای بشود که زنهای ممتاز ما هم حاضر باشند شرکت بکنند. اما اگر درست حرکت بکنیم به آنجا میرسد. سوژههایی درست بکنیم مثلا خانمهایی که در رشتههای علمی درخشیدهاند و یا در هر جا اینها را به گونهای در فیلمها نشان بدهیم. این راهش را شما بلدید که چطور نشان بدهید. نقشی که خانمها در جامعه دارند. این نقش را ما مشخص کنیم. خانم معلمها را که جزء مهمترین کارهای خانمها است ترویج کنیم. خانم معلمها که آنها بنیه اصلی فرهنگ ما را در جامعه میتوانند تحویل بدهند اعتبارشان را بالا ببریم و تشویق کنیم که خانمهای با استعداد بیایند توی صحنه. خانمهای پزشک و پرستار و مهندس و زحمتکش و خانهداری را که آن طور ارزش دارد و نقش مهم زن است و بچهداری و تربیت بچه را و اهمیت حضور خانمها را در تربیت انسانها و نقشی که دارند تحقیقا ۷۰ تا ۸۰ درصد تربیت به عهده خانمهاست. در این جامعه ما همه ۷۰ تا ۸۰ درصد هستیمان از خانمهاست از دوران بارداری، شیر دادن و دوران کودکی و آن عواطفی که ما را ساخته و بعد نقشی که خانمها در مدرسه دارند و نقشی که بعدا در همسری با شوهرشان و فرزندانشان دارند. ما بیاییم توی این بازیها کار بکنیم. اصلا در مسائل اقتصادی آن دگمهایی که حالا دارد میشکند و باز میشود. توجه بکنید جامعه ما یک عادات بدی هنوز دارد در تلقیهایش در گذشته فرض کنید خانمهایی که در شالیزارها کار میکردند و حالا هم کار میکنند و جلوتر از مردها اداره میکردند و حتی درو می کردند، برنج را، ما نمیدیدیم که مقدسین ما به اینها اعتراض بکنند با اینکه ناچار بودند با پای لخت هم در کار شرکت بکنند، اما یکی از این خانمها فرض کنید اگر در اداره یا در کلاس دیده میشد و یا در یک کار اجتماعی مدرن دیده میشد این غیرمأنوس بود برایشان. این خانمهای عشایر که به دوش خود یک بچه میگذارند و در رحم هم یک بچه دارند جلوتر از مردهایشان حرکت میکنند و چوپانی میکنند و حیوانات را اداره میکنند شیر میدوشند و غذا میپزند و آب میآورند. خیلی بهتر از مردها، واقعا و بیشتر از آنها در نقش زندگی موثرند. در همانجا ما اعتراضی ندیدیم و ندیدیم علمای ما، مقدسین ما و آنهایی که با حضور زن در جامعه مدرن سروکار ندارند و معترض هستند ما ندیدیم که آنجا حرف بزنند. خوب این چه ظلمی است که به اینها میشده. چون آن کارهای پست انجام میشد، اگر مثلا خانم کلفتی به خانهشان میآوردند چیزی نبوده که با همه اعضای خانه معاشر باشد. ولی وقتی که او را در جاهایی که یک مقدار سطحش بالاست از لحاظ پرستیژ میدیدند ممکنه بعضیها معترض میشدند. این هنر باید الان کمک کند و این مسائل را بشکند. البته حالا خیلی شکسته شده و راه باز شده. ارزش خانمها را اگر ما در زمینههای مختلف روشن بکنیم این مفاهیم اخلاقی که پر است در معارف ما، اینها هر کدامشان میتواند سوژه یک سریال باشد و سوژه یک فیلم بلند میتواند باشد.
یک مشکلی که هنرمندان ما دارند و ما باید حل بکنیم و وزارت ارشاد و آقای خاتمی (وزیر وقت ارشاد) کمک بکنند، چون خودشان یک کارشناس اسلام هستند، میتوانند حل بکنند. الان در جامعه هنرمندان ما چون آشنا نیستند با مفاهیم اسلامی و اسلام را خوب نمیشناسند حتما میترسند از اینکه خودشان را نزدیک کنند به معارف اسلامی که مبادا اشتباه بکنند و در جامعه صدمه ببینند که این یک وحشتی به نظر میرسد. به یک نقطه تاریخی وقتی که میخواهند برسند مطمئن نیستند که در جامعه، روحانیت، علما و کارشناسان اسلام معترض نشوند به اینها و فیلمشان را از اعتبار نیاندازند. لذا خودشان را نزدیک نمیکنند.
خوب شما یک گروه داشته باشید از کارشناسان قوی و شجاع که آنها هم نترسند چون ما میدانیم که مسائل اسلامی این طور نیست که اتفاقی باشد، در خیلیهایش اختلاف نظر است. اهل احتیاط یک قدری احتیاط میکنند، شجاعترها زودتر میتوانند تصمیم بگیرند. آنکه دیگر خلاف شرع نیست و علمایی هستند که قبول دارند میدان بدهند به هنرمندان که دستشان باز باشد. نترسند وارد بشوند. بتوانند از مفاهیم اسلامی در فیلمهایشان سوژه بگیرند. و اینها را مطرح کنند برای دنیا. اینکار تحقیقا جزء راهنماییهایی است که وزارت ارشاد و سایر مراکز اسلامی باید انجام بدهند و الان از بعضی از تعبیرها میترسند.
یکی از کارهایی که ما باید بکنیم که من خیال میکنم هنوز نشده منظره فیلمها باید بهتر از این بشود. هنوز خیال میکنند خیلی از هنرمندان جدید ما که اگر فیلم بخواهند اسلامی باشد حتما باید در آن یک مقداری گریه باشد و یک مقداری دعوای دیگری باشد و عزاداری باشد و لباسها حتما کهنه و کثیف باشد. این طورها نباید باشد. فکر کنید آن چیزهای محرم و ناصحیح را حذف کنید ولی حتما تکنیک فیلم باید جالب باشد و جاذبه داشته باشد. ما عقب افتاده نباشیم و هم منظرهها به گونهای باشد که رنج ندهد مستمع و تماشاگر را.
تماشاگر برای اینکه مفهوم را بفهمد منظرههای غیرلذیذ را هم بخواهد تحمل کند، سعی کنید آن مناظری که در اختیار میگذارید، خوب قرآن ما میگوید که «الطبیات لطیبین» چطور شده که مناظر خوب نباشد. مناظر خوب که منحصر به مناظر خلاف شرع نیست. تا ما حتما مجبور باشیم که منظرههای خلاف شرع شهوتانگیز را بیاریم. آنقدر مناظر هست که چشم انسان را متمتع میکند و حواس انسان را تقویت میکند و جاذبه میدهد به انسان تا بهتر گوش بدهد و از این چیزها باید ابتکار کنید و بکار ببرید. مسئلهای که ما خیلی باید توجه بکنیم این است که ما بهترین وسیله تبلیغمان همین فیلم است و صدور انقلاب اگر ده مجرا داشته باشد مهمترین مجرای آن همین فیلم است.
چقدر امروز در دنیا مردمی هستند که به سینما نمیروند برای اینکه فیلم خوب نیست. شما اگر فیلمهای مناسب و قابل عرضه تهیه بکنید و اینجا ما باید اقتصادی فکر بکنیم فیلم خوب که تهیه شد، مسئولان دولتی، وزارت ارشاد و سایر موسسات تبلیغاتی باید سرمایهگذاری کنند و به هرنحوی که شده این فیلمها را به دنیا معرفی کنند.
اگر شما از این دریچه به سینماهای دنیا و لااقل به سینماهای کشورهای اسلامی وارد شوید. جوانها را آشنا کنید و آنها را ببینید که هنرمندان متشخص و متدین و مسلمان اعم از زن و مرد این طوری فیلم تهیه کردند غوغایی میکند در عالم هنر. ما هنوز هیچ حضور هنری در دنیا نداریم. حرف زدیم، نوشتههایمان و مصاحبههایمان هست و مقالاتمان هست. آمدند اینجا را دیدند. جنگ ما را شنیدند و تظاهرات ما را دیدند و صحنهها را دیدند که خیلی از آنها جالب بوده. اما بهترین وسیله همین فیلم است با همان وسیلهای که هالیوود دارد لجن میریزد بر سر مردم، شما عطر و گلاب بریزید در جامعه مردم و میتوانید، این کار را بکنید.
اگر با یک مقدار سرمایهگذاری تکنیک فیلمها بهتر شود و کارها درست انجام شود که الحمدالله دارد میشود، و وضع بهتری داریم ما میتوانیم خودمان را برسانیم به این سطح.
اگر یکی از مراکز تهیهکننده فیلم در دنیا باشد که فیلمهایی برای انسانهای متعهد و اخلاقی و متنزه از شهوترانی و بیبندوباری درست بکند و برای آنها منظرهای درست بکند که راه را بتواند به قلبها و احساسات آنها باز بکند، موفقترین بلندگوی اسلام خواهد بود در دنیا و این کار را ما باید بکنیم و اهمیت باید به آن بدهیم. بنابراین ما اگر فضای هنر را فضای مقدسی بکنیم، که دارد میشود بحمدالله، این به شما هنرمندان مربوط میشود که سعی کنید خودتان را متخلخ کنید. آنهایی که نیستند اگر هستند چه بهتر به اخلاق جامعه انقلابی و مسلمان و نزدیک شوید و درک بکنید آنها را و آنها هم شما را درک میکنند. این کار را شما بکنید و جوانهای ما چه خانمها و چه آقایان ارزش این راه را بدانند و وارد این راه بشوند. وقتی که محیط ما محیط اسلامی و انقلابی باشد دیگر بعضی نقها هم اگر باشد از بین میرود و بعدا سینماسازی میشود عبادت.
ما دور نیستیم از روزی که مردم همینطور که مسجد میسازند و حسینیه میسازند، بیایند از پول خیریه سینما بسازند و بیایند از پول خیریه موسسات فیلمسازی بسازند و هنرمند تربیت کنند و مردم این را جزء عبادات خود حساب کنند.
سینما رفتن مثل مسجد رفتن و پای موعظه نشستن باشد. اگر شما یک چنین حالتی را درست بکنید میدانید چقدر در جامعه نفوذ پیدا میکنید. آن موقع دیگر کاری را که شما با فیلم میکنید من با سخنرانی بکنم. شما همراه مردم هستید و بالاخره در شبانهروز که بر هر انسانی میگذرد یک یا دو ساعت از آن را با شما است و این کار عملی است در جامعه ما به شرط اینکه این روندی که شروع شده برای پاکسازی محیط فیلم همینطور ادامه پیدا بکند و هنرمندان ما با احساسات جامعه انقلابی خودشان را هماهنگ بکنند که دارند میکنند. من عرض کردم که وضع خیلی بهتر شده و هنرمندان گذشته را ما نباید فراموش کنیم. اینها دو سه جنبه دارند یک جنبه هنرشان است که چیز با ارزشی است. استعدادهای نیرومندی هستند که الان میتوانند در خدمت تعلیم باشند و میتوانند در خدمت تدریس باشند و میتوانند برای ما معلم و مدرس باشند. خوب محیط آن روز و شرایط آن روز و آن سطحی که با آنها آن روز ارتباط داشتند، آنها را به گونه دیگری در جامعه مطرح کرده و دارند نشان میدهند که میتوانند با این جامعه انقلابی همکاری بکنند. ما اگر با آنها برخورد صحیح داشته باشیم و محبتآمیز با آنها برخورد کنیم و ارزش هنرشان را بفهمیم، آنها احساس کنند که ما درکشان میکنیم و هنرشان را میفهمیم اگر چنین احساسی بکنند چرا نیایند، آنها طبیعتا همه مسلمانند متعهد و متدین هستند.
هنرمند اصولا ظریف است و با ظرافتی که در طبع خودش است جذب محیط سالم میتواند بشود. کما اینکه خیلی از آنها شدهاند از آنها استفاده بکنید. ولی آنها خیلی نیستند. ما نیروی جوان و نیروی تازهنفس و برای نسلهای جدیدی که میآیند، خیلی بیش از اینها لازم داریم. صحنه فیلم اگر عمومی بشود ما در هر روستایی یک سالن کوچک نمایش لازم داریم. در هر بخشی و در هر محلهای سینما لازم داریم. اگر آن طوری که فکر میکنیم وسیله تبلیغ افکار صحیح و سازنده بشود و اتلاف وقت در آن نباشد، خیلی میتواند بیش از این فیلم کار بکند. سینماهای سیار بروند به همه جا و مردم را آشنا کنید با این شیوه و بعد هم اثر بگذاریم به دنیا. که آن یک مقدار احتیاج به شجاعت دارد که این شجاعت را باید به کار برد و یک مقدار کاشناسی فرهنگ انقلاب و کارشناس فرهنگ اسلامی لازم دارد که باید در اختیارشان گذاشت. امکانات مالی و ابزار لازم دارد، که خوب در شرایطی که داریم البته وقتی که دستمان باز بشود بیشتر خواهیم پرداخت و مردم هم تشویق میکنند و اینجا است که خود مردم تشویق خواهند کرد و خود این جلسه در شب ۲۲ بهمن و حساسترین شب تاریخ ما که اینجا تشکیل شده و اهمیتی که به این جشنواره داده شده، این بهترین دلیل اهتمام مسئولان کشور به این راه و توجه به ارزش هنر و هنرمند و ان شاءالله هنرمندان ما از این شرایط جدید استقبال خواهد کرد.
«تکبیر» حاضران!
شما با این تکبیر حرف من را هم تمام کردید من میخواستم ختم کنم این ختم خوبی بود.
ان شاءالله که موفق باشید و راهتان را به خوبی ادامه بدهید و ما هم در خدمت شما هستیم.»
والسلام علیکم و رحمتالله
منبع: ایسنا