آفتابنیوز : خلاصه ای از گفتگوی آفتاب یزد با دکتر علی جنتی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی را در ادامه می خوانیم:
قضاوت در مورد عملکرد آقای دکترصالحی امیری خیلی زود است. کسی هم که بخواهد بیرون از مجموعه نگاه کند و بخواهد عملکرد یک وزیر را بسنجد ظرف یکی دو ماه نمیتواند در مورد میزان موفقیت او نظر دهد.
ایشان در وزارت اطلاعات هم که بود، دارای فکری باز بود. صرف اینکه فردی در دستگاه اطلاعاتی مشغول به کار باشد نباید تصور کنیم که امنیتی فکر میکند. شما به خود وزرای اطلاعات هم که توجه کنید، به تفاوتهایشان پی میبرید. آقای صالحی امیری در وزارت اطلاعات هم نگرشی باز نسبت به مسائل داشت و آنگونه که بعضیها خیلی بسته و امنیتی به مسائل نگاه میکنند، نمی نگریست و هیچ وقت نگاه امنیتی نداشت.
پدرم از ابتدا هم موافق نبودند من در وزارت ارشاد باشم به دلیل همین حاشیههایی که دائما در این وزارتخانه وجود دارد و مسائل و مشکلات خاصی که با آنها مواجه است، لذا پس از استعفا هم احساس پدر این بود که از دست این حاشیهها رهایی یافتم. ( باخنده)
ویژگی خاصی که وزارت ارشاد دارد این است که مجموعه سیاستهایی که مقام معظم رهبری تعیین میکنند حاکم بر آن است. مثلا در حوزه سینما نظرات خاصی دارند، در حوزه کتاب و موسیقی هم، همینطور است، لذا هر وزیری هم که در این وزارتخانه منصوب شود باید آن دیدگاهها و سیاستها را لحاظ کند.
یکی از نزدیکانشان به من گفتند که چون به آیتالله توصیه شده بود هفتهای یکی، دو بار از استخر استفاده کند، ایشان به استخر رفته بود و شاید محافظانش هم به دلیل اینکه میدانستند ایشان در شنا کردن مشکلی ندارد او را رها کرده بودند که راحت باشد. از همین روی محافظانش در داخل محوطه استخر حضور نداشتند که ناگهان ایشان در آب سکته میکند. پس از مدتی که میبینند خبری از ایشان نیست خودشان را به آیتالله میرسانند و درمییابند که او وضع خوبی ندارد و به سرعت او را به بیمارستان میرسانند. من فکر میکنم ایشان در همان استخر که دچارسکته شد فوت کرده باشد.
متاسفانه افرادی درصددند تا القای شبهه کنند. آیتاللههاشمی مجموعا وضعیت جسمیشان خوب بود. اگر بخواهیم از دیدگاه معنوی نگاه کنیم نه از دیدگاه مادی صرف، قرآن میگوید وقتی اجل فردی فرا میرسد نه یک ساعت تاخیر میافتد و نه یک ساعت زودتر مرگ او فرا میرسد. بالاخره هر کسی اجلی دارد و طول عمرش تعریف شده است. به نظر من مرگ آیتاللههاشمی کاملا طبیعی بوده است و حاشیهای پیرامونش وجود ندارد.
رفاقتشان کاملا در جای خودش بود اما از دیدگاه سیاسی اختلاف نظر داشتند. پدر من خیلی از دیدگاههای سیاسی آیتاللههاشمی را قبول نداشت. آقایهاشمی هم نقطه نظرات آیتالله جنتی را قبول نداشت. به هر حال دیدگاههای سیاسی و فرهنگی آیتاللههاشمی با پدرم کاملا متفاوت بود و با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.
من فکر میکنم در زمان حیات آیتاللههاشمی رفسنجانی، مخالفانش بسیار نگران بودند و آقایهاشمی را تهدیدی برای خود میپنداشتند. وقتی که ایشان وفات یافت، احساس کردند که آن تهدید مرتفع شده و دیگر نگرانی وجود ندارد وقتی حمایت مردم را در تشییع جنازه ایشان دیدند عملا منفعل شدند. شاید شرمندگیشان بیشتر از این باشد که فرصت حلالیت طلبیدن از ایشان راهم پیدا نکردند و مسئله به روز قیامت افتاده است و این حقالناسی است که حتی اگر توبه هم بکنند بخشیده نمیشود.
به ایشان اتهام اشرافیگری میزدند بعد از منزلش فیلم گرفتند و دیدند که یک خانه بسیار عادی دارد که 37 سال در چنین منزلی زندگی کرده است. یا اینکه در گذشته میگفتند ایشان سرمایهدار است یا بستگانش در بخشهای مختلف سرمایهگذاری کردهاند معلوم شد که نه تنها ایشان سرمایهاش بعد از انقلاب افزایش پیدا نکرده بلکه بسیاری از داراییهایش را هم در راه انقلاب داده است و بعضی اتهامات دیگر که به ایشان میزدند دراین جریانات روشن شد که کذب محض بوده است.
ایشان از من همواره تقدیر میکردند به خاطر اینکه در مقابل برخی از جریانات و فشارها مقاومت میکردم. بعد از وزارت هم شنیدم که آقای دکتر صالحی امیری با معاونینشان به دیدار آیتاللههاشمی رفته اند و ایشان نسبت به من اظهار محبت کرده و تقدیر کرده بودند از اینکه در این دوره 2، 3 ساله در برابر برخی جریاناتی که سمپاشی میکردند، ایستادگی کردم.
اختلافات میان اعضای کابینه اختلافات ریشهای نیست. اختلافات بر سر چگونگی اجرای برنامههاست ولی آنچه همواره مورد تاکید آقای رئیسجمهور و آقای دکترجهانگیری معاون اول محترم بوده است به کرات تذکر دادهاند که اختلاف سلیقه اعضای کابینه نباید به سطح افکار عمومی کشیده شود و باید در درون دولت حل و فصل شود.
از دوره ریاست جمهوری آیتالله هاشمی تا دوران اصلاحات و بعد نیز در دوره احمدینژاد و اکنون هم در دولت یازدهم برای انتصاب وزرای چند وزارتخانه حتما با مقام معظم رهبری هماهنگی میکنند که یکی از آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است