آفتابنیوز : احتمالا در باشکوهترین روزهای خود به سر میبرد. بعد از شش سال، راجر فدرر و رافائل نادال دوباره در یک فینال گرند اسلم به مصاف هم می روند. این دو نفر ۳۵ بار قبلا برابر هم قرار گرفته اند و انتظار می رود این یکی از جذاب ترین رقابت هایشان باشد. مسلما هیچ کدام ادعای حضور در بهترین فرم خود را ندارند، با بالا رفتن سن حالا شرایط فیزیکی آن ها هم نسبت به گذشته افت کرده اما در هر صورت این دو نفر دوباره یک نبرد کهکشانی خواهند داشت. این یکی از مهم ترین رویداد های ورزشی سال ۲۰۱۷ خواهد بود و حداقل برای مدتی می تواند توجهات را از وضعیت سیاسی آمریکا دور کند.
این مسابقه برای اسپانسرها، پوشش دهندههای تلویزیونی، هواداران و برگزارکنندگان یک بلیط رویایی به شمار می رود. اگر سطح بازی هم بالا باشد، بدون شک تا مدت ها در مورد آن صحبت خواهد شد. اما این فینال می تواند به نوعی نمایانگر بحران هویت در تنیس هم باشد و مشکلات بزرگتری را نشان دهد.
فینال اساطیر تنیس بعد از شش سال
هر دو بازیکن آمادگی بدنی خوبی در سال های پایانی بازیگری خود نشان دادند و با شایستگی به فینال ملبورن رسیده اند، اما حالا بیش از همیشه علامت سوال در مورد نسل بعدی تنیس ایجاد می شود. هر دو بازیکن بیشتر سال ۲۰۱۶ را به دلیل مصدومیت از دست داده بودند اما در بازگشت خود در همان ابتدای سال، به فینال اولین گرند اسلم رسیدند! بازیکنان دیگر نباید هیچ وقت اجازه چنین اتفاقی را می دادند.
ژانویه سال گذشته فدرر هنگام حمام کردن فرزندان خود مصدوم شد و مجبور شد روی زانوی خود جراحی کند. در نهایت هم بازگشت مشکل بعد از ویمبلدون او را محبور کرد تا پایان فصل کناره گیری کند. از آن طرف نادال هم همیشه در دوران بازیگری خود با مصدومیت های مختلف دست و پنجه نرم کرده و سال گذشته هم به خاطر مصدومیت های متعدد مچ دست، فصل بدی را پشت سر گذاشت و در بیشتر آن غایب بود.
حضور آن ها در فینال قطعا شگفت انگیز است و جای تحسین دارد، اما باید این سوال را هم بپرسیم که چرا اصلا این اتفاق رخ داد. تنیس مردان در عصر مدرن بیش از هر زمان دیگری به طور خالص با قدرت فیزیکی مردان شناخته می شود. بیش از قدرت شوتزنی و تکنیک، انگار مسابقات تنیس یک نبرد استقامتی هستند و هر کسی شرایط بدنی بهتری داشته باشد، در نهایت پیروز خواهد شد.
وقتی نادال و فدرر میتوانند در بازگشت از مصدومیت خود در اولین گرند اسلم سال به فینال برسند، این یعنی وضعیت ورزش تنیس به طور کلی چطور است؟ تقریبا انگار مدت هاست که می شنویم بازیکنان جوانتر آماده ورود به عرصه بزرگان و درخشش هستند. اما در یک دهه اخیر خارج از دایره بیگ فور، یک جور بحران را مشاهده کرده ایم.
اسم هایی مانند برنارد تومیچ، یرزی یانویج و واسک پاسپیسیل را در سال های اخیر به عنوان ستاره های بعدی شنیده اید اما در حقیقت هیچ کدام در این زمینه موفق کار نکردند. میلوس رائونیچ از نظر ذهنی شکننده است، دیمیتروف هیچ وقت ثبات ندارد، و کایرجیوس و پویه هم انگار فقط برچسب خورده اند و مسیری مشابه را طی خواهند کرد.
خروج زود هنگام جوکوویج و ماری میتوانست یک فرصت طلایی برای این بازیکنان و حتی دیگران باشد. اما باز هم این نفرات قدیمی بودند که از فرصت بدست آمده نهایت بهره را بردند. با ۳۵ سال و ۶ ماه، فدرر می تواند دومین بازیکن مسن تاریخ در بردن یک گرند اسلم شود. نادال هم در ۳۰ سالگی وارد جدول ۲۰ نفر اول مسن ها خواهد شد.
این در واقع مشکل ورزش مدرن است. این ستاره ها هستند که هایلایت اصلی ورزش به شمار میآیند و وقتی افت می کنند یا به خداحافظی نزدیک می شوند، انگار کل ورزش هم افت میکند. از زمان غیبت طولانی تایگر وودز، تعداد بینندگان تلویزیونی گلف افت فاحشی داشته و کسی نتوانسته حتی شبیه او باشد.
دوومیدانی هم تابستان آینده این مسیر را طی خواهد کرد. جایی که اوسین بولت برای آخرین بار در لندن مسابقه خواهد داد. او از زمان ورودش در پکن، قلب و روح این ورزش بوده و با رفتنش، یک حفره عظیم ایجاد خواهد شد.
پس این جو رسانه ای ایجاد شده برای این بازی را جدی بگیرید. این نبرد به طور کامل حکایت از این تهدید دارد که بعد از آن ها، تنیس وارد افت محسوسی خواهد شد. معمولا می گویند تا زمانی که هستند قدرشان را بدانید. و حالا بیش از هر زمان دیگری، باید قدر بازی رو در روی این دو نفر را بدانید و خودتان را برای دورانِ پسا فدرر – نادال آماده کنید.