آفتابنیوز : منیرالدین بیروتی در گفتوگو با ایسنا درباره مشکلاتی که نشر دولتی در حوزه نشر کتاب بهوجود میآورد، گفت: نشر دولتی مربوط به کارهایی است که دولتی باید انجام شوند، مثل حوزه انتشار کتابهای دانشگاهی که طبیعتا فکر میکنم خود دولت باید آنها را انجام دهد. البته در اینجا هم بایدی وجود ندارد.
این نویسنده گفت: در دولت قبل گویا برنامهای بود تا ناشران دولتی کاری کنند تا انتشار کتابهای داستان و ادبیات به کانال ورشکستگی بیافتند و همین اتفاق هم رخ داد. یکی از این نمونهها ماجرای نشر چشمه بود. نظر کلی و واقعی من این است که دولت نباید در حوزه نشر دخالت کند.؛ چون هر چیزیکه نقشی از دولت حاکم بگیرد، طبیعتا باید خیلی از چارچوبها را مد نظر قرار دهد و همین محدودیتها به مرور خلاقیتکش است. بنابراین فی نفسه ناشر دولتی را قبول ندارم و این فقط در حوزه نشر نیست. هرچیزی تابع دولت شود، مصلحتطلب میشود.
او ادامه داد: در هشت سالی که آقای احمدینژاد رئیس دولت بود سعی شد تمام ناشران خصوصی ورشکسته شوند. نتیجه آن هم امروز در حوزه نشر میبینیم و من فکر میکنم اتفاقی که الان در حوزه نشر رخ داده، نتیجه سیاستهای همان هشت سال است.
بیروتی درباره نوع محدودیتهای ناشران دولتی برای چرخه طبیعی نشر گفت: ناشران دولتی با توجه به چارچوبهایی که دارند، محدودیتهایی در حوزه انتشار آثار اعمال میکنند و این محدودیتها در جامعه آرام آرام به فرهنگ و سنت تبدیل میشود و نهایت به دورهای میرسیم که حق طبیعی به صورت استثنا درمیآید. با وسیع شدن محدودیتها از آن پس اگر کسی بخواهد به صورت طبیعی کاری انجام دهد، کارش به صورت استثنا جلوه میکند. جامعه ما این گونه غلط و ناهنجار رشد کرده و این ناهنجاریها طبیعی و عادی شده است. در این شرایط اگر کسی بخواهد آن هنجارها را نپذیرد، گویی چیز عجیب و غریبی آورده است.
این نویسنده به موضوع رانتهای دولتی در حوزه نشر اشاره کرد و گفت: چون با این دسته از ناشران امکانات دولتی تعلق میگیرد، یکسری رانت شکل میگیرد که دستاندرکاران آنها خود به خود برای حفظ آن مجبورند در راستای سیاستهای دولتی گام بردارند. در این بین خود به خود ناشران خصوصی حذف میشوند. وقتی هم همه امکانات به ناشران خصوصی تعلق میگیرد، دیگر رقابت بین ناشران خصوصی معنا ندارد. مثلا میبینیم که روزنامهای که هیچ خریداری ندارد، مدام چاپ میشود و یک روزنامه دیگر با تمام تلاشی که میکند اما چون از رانتهای دولتی برخوردار نیست، نمیتواند با آن روزنامه رقابت کنند. در حوزه نشر کتاب هم مسئله همین است.
او با بیان اینکه تا به حال با ناشران دولتی کار نکرده است، گفت: اصولا ناشران دولتی کتابهای ما را چاپ نمیکنند و مسیر ما خلاف مسیر حرکت آنهاست.
بیروتی سپس با تاکید بر اینکه احمدینژاد بلایی بر سر فرهنگ آورده است که حالا حالاها ما باید تقاص پس بدهیم، گفت: قصه این است که در جایی زندگی میکنیم که ما به عنوان یک آدم فرهنگی تعریف نشدهایم. در مملکت ما اصولا آدم فرهنگی به صورت عام تعریف مشخص ندارد. نمیدانیم تکلیف دولت با فرهنگ چیست. نه در این دولت این تعریف مشخص شده، نه دولت احمدینژاد و نه دولتهای قبلی. خودشان هم نمیدانند جایگاه فرهنگ و ادبیات چیست. گمان میکنند همه باید به آن چیزی که خودشان باور دارند فکر کنند و این یعنی فرهنگ. تاریخ هم که میخوانم، همیشه این وضع وجود داشته است و حکام از اهل فرهنگ استفاده کردهاند تا خود را جاودانه نشان بدهند. الان هم با گذشته فرقی نکرده است. این وضع یک قدمت چندین قرنی دارد. رها شدن از این سنت خیلی سخت است.
این نویسنده درباره غیر رویکرد سیاستهای فرهنگی در دوره اخیر نیز گفت: وقتی تعریفی از هدف وجود ندارد و مشخص نیست دولت میخواهد در حوزه فرهنگ به کجا برسد، کار کردن و نکردن بیمعناست. چون دولتها نیامدهاند، تکلیف خودشان را با موضوع فرهنگ مشخص کنند و بگویند فرهنگ و ادب از نظر آنها چیست و ما نسبت به آنها چه موضعی داریم. همیشه یک سیاست التقاطی دیدهایم، هر مسئول هم برای خودش در حوزه فرهنگ یک ساز میزند. کتاب هم که چاپ میشود، وزارت ارشاد از هزار جا میترسد. از حوزه علمیه، آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و... این یعنی اینکه موضع دولت به عنوان متولی حضور فرهنگ مشخص نیست و خودش نمیداند چهکار باید بکند. وزارت ارشاد هم که معلوم نیست کلمه ارشادش چیست، تکلیفش را در برابر نویسنده و اجتماع نمیداند، چون همیشه از هزار نهاد دیگر وحشت دارند. قاعدتا در چارچوب این ساختار طرف نویسنده باید وزارت ارشاد باشد اما حوزههای دیگر بر ارشاد تسلط دارند. من این قضیه را از نزدیک حس کردهام. اینکه خود ارشاد تکلیفش را نمیداند.
او درباره انتشار آثار ادبی از سوی ناشران دولتی مثل امیرکبیر، علمی فرهنگی و حوزه هنری اظهار کرد: این ناشران در دورهای کارهای ادبی خوبی چاپ کردند، ولی چندین سال است دیگر کتابهای خوبی در این حوزه از سوی آنها چاپ نمیشود. بیشتر الان کتابهایی چاپ میکنند که معلوم است هدفشان چیست؛ در صورتی که با امکاناتی که دارند، باید برای انتشار شاهکارهای ادبی هزینه کنند اما چون موضع دولت در این زمینه مشخص نیست، به طبع این امکانات هرز میرود.
منیرالدین بیروتی هم اکنون در حال بازنویسی یک رمان است. از آخرین آثار منتشر شده این نویسنده رمان «ماهو» است که سال گذشته منتشر شد.