آفتابنیوز : فرمانده پیشین اطلاعات لشگر 92 اهواز گفت و گوی مشروحی با خبرآنلاین داشت (اینجا). در بخشی از این گفت و گو ذاکری به شرح زیر توضیح میدهد که حتی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش نیز به انقلابیون نزدیک شده بود.
به جز مهندس بازرگان، از درون ارتش نیز برخی افراد نقش رابط دو گروه را بازی می کردند، شهید قرنی نیز یکی از آنهاست. اما بدیهی است که این ارتباط به همین دو نفر محدود نمی شود و...
یکی از کسانی که بین ارتش و امام بود، سرلشگر قرنی بود. سرلشگر قرنی یکی از افراد انقلابی بود و در سال 42 وابسته به نهضت امام بود. ایشان قبل از سال 42، برعلیه حکومت وقت تصمیم به اجرای کودتا داشت و به همین جرم دستگیر شد و درجه اش را از او گرفتند و سرهنگش کردند و سه سال به زندان محکوم شد، البته با حمایت از روحانیون آن زمان حکمش زندان شد چراکه بر اساس قانون باید اعدام میشد. در خرداد 42 هم فعال بود و به همین جرم سه سال دیگر نیز زندانی شد. بعد از آن، این شخص آزاد بود و نظامیها میرفتند و با او بیعت میکردند. در رابطه با این بیعت و این همکاری، مطلبی را از قول ارتشبد عباس قره باغی، رئیس ستاد ارتش آن زمان نقل میکنم.
قره باغی در کتابش به نام «خاطرات ژنرال» تحت عنوان گله و شکایت از افسرانی که در ستاد شاغل بودند و بعدازظهرها با نهضت امام و سرلشگر قرنی و آقای بازرگان ارتباط داشتند و اطلاعاتی را ردوبدل میکردند، مینویسد اینها به من خیانت کردند و اطلاعات محرمانه ستاد ارتش و حکومت نظامی را به ستاد امام میدادند تا آنها این اطلاعات را مبنای تجزیه و تحلیل خود قرار دهند.
اشاره قره باغی به چه زمانی است؟
زمانی که شاه رفت و همه کاره در ستاد مشترک، قره باغی شد. قره باغی در کتاب خودش کسانی که به او پشت کرده اند را نام میبرد. من نام برخی از آنها را میگویم تا ببنید چه کسانی و در چه ردههایی با نهضت امام همکاری و همراهی کردند. یکی سپهبد حاتم که جانشین خودش بود. قره باغی مینویسد حاتم به او خیانت کرده چون اطلاعات محرمانه را به دفتر امام میداد. دومی، سپهبد مقدم، رئیس ساواک و معاون نخست وزیر که مینویسد او با آقای بازرگان، نماینده امام در تهران و شورای انقلاب و سرلشگر قرنی در تماس بود. سومی، ارتشبد جم که کاندید وزارت جنگ در زمان حکومت ازهاری بود. او با شورای انقلاب همکاری داشته و از قبول پست وزرت جنگ خودداری کرده است. ارتشبد جم در جواب شاه که گفته بود وزارت جنگ را قبول کند، گفته بود من مقلد حضرت امام هستم و نمیتوانم خلاف دستور ایشان کاری بکنم. جم داماد خاندان پهلوی نیز بود.
نفر بعدی سپهبد صمدیان پور، رئیس شهربانی کل کشور که به نفع مخالفان و برای همکاری با آنها تقاضای بازنشستگی و خدمت را رها کرد. قره باغی در کتابش از سرتیپ شمس تبریزی نیز نام میبرد. او همچنین به سرتیپ مجیدی، معاون نیروی دریایی، که با تیمساز مدنی همکاری میکرد و آنها جزو افراد انقلابی فوق العاده موثر نیروی دریایی بودند، اشاره میکند. همچنین سرلشگر محمدجواد مولوی، رئیس پلیس تهران از مدتها قبل با ستاد امام در ارتباط بود، سپهبد عبدالعلی نجیمی نائینی، جانشین نیروی زمینی و سپهبد بخشی آذر و... را نام میبرد.
قره باغی در همان زمانی که سرکار بود متوجه میشود که تا این رده به او پشت میشود یا بعدها به این نتیجه میرسد؟
بله. او در همان زمان میدانسته که این افراد اطلاعات محرمانه را به ستاد امام میبرند.
پس چرا اقدامی نمیکند و حتی حاتم را جانشین خودش نگاه میدارد. حاتم کسی است که در بیانیه اعلام بیطرفی ارتش نقش کلیدی بازی میکند؟
دیگر چاره ای نداشته. نظر شخصی من این است که قره باغی نیز یکی از این افراد بود. او هم بر علیه نهضت امام و آقای بازرگان هیچ اقدام تند و تیزی انجام نداد و مملکت را با وقت گذرانی و مماشات اداره کرد تا انقلاب پیروز شد.
اما داده ای مبنی بر ملاقات شخص قره باغی با بازرگان برای همکاری با انقلاب وجود ندارد.
قره باغی در همین کتاب دو، سه جایی اشاره میکند که با هم ملاقاتهایی داشته اند اما این ملاقاتها کاری بوده، یعنی جلساتی که به صورت رسمی در ساختمان نخست وزیر برگزار شده و گاهی آقای بازرگان نیز حضور داشته است، اما از جلسه تنهایی و پنهانی حرفی نمیزند.
این جلسات مربوط به چند روز آخر است که امام به مهندس بازرگان دستور تشکیل دولت میدهند؟
بله. مربوط به همان روزهاست.
اکثریت قریب به اتفاق افسران بلندپایه ارتش شاهنشاهی و بخصوص نیروی زمینی یا عضو سازمان موتلفه اسلامی و یا انجمن حجتیه بودند و همچنین مقلد حضرت امام خمینی بودند.