آفتابنیوز : اصولگرایان برنامه هایی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 دارند اما گویا قرار نیست اجرای این برنامه ها در قالب و چارچوب یک مکانیزم دنبال شود. بعد از اعلام موجودیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب برخی اصولگراها بلافاصله اعلام حمایت کردند، گروهی گرچه با تأخیر موضع حمایتی گرفتند اما یادآور شدند عضو این مجموعه نیستند. برخی سلایق همچون جبهه پایداری و طیف حامی سعید جلیلی نیز سکوت معنادار پیشه کردند و اکنون سیدمحمد جواد ابطحی عضو جبهه پایداری از این سخن می گوید که جبهه مردمی فعلا راه مناسبی برای همگرایی است اما بهترین راهکار محسوب نمی شود و می توان با استفاده از تجربیات بشری و رایزنی راهکارهای جدیدتر و بهتری به وجود آورد.
این عضو فراکسیون ولایی مجلس تأکید می کند: مکانیزم جدید همگرایی در جریان اصولگرا تناقض و تضادی با جبهه مردمی ندارد و می خواهد به سیاستی که آقایان برای اعتنا به نظرات شهرستان ها و نخبگان شهرستانی و کشف مصداق برتر برای انتخابات ریاست جمهوری دارند کمک کند.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
***
از مدت ها پیش اصولگرایان تلاش می کردند تا در قالب یک مکانیزم جدید همگرایی خود را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نشان دهند بر همین اساس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی تشکیل شد،اما واکنش های مختلف به این جبهه نشان می دهد چندان هم موفق نبوده است، نظر شما درباره این سازوکار همگرایی چیست؟
فعلا می تواند راه حل مناسبی باشد اما این حرف به آن معنا نیست که بهترین و مناسب ترین راهکار است و راه حل های دیگری وجود ندارد. شاید دوستان اصولگرای ما با بررسی بیشتر تجربه گذشته ها به این نتیجه رسیدند که چنین جبهه ای را تشکیل دهند. آنها می خواهند تجارب تعیین کاندیدا از بالا به پایین تغییر کند تاکنون این طور بود که آقایان بدون توجه به نظرات شهرستان ها می نشستند، تصمیم می گرفتند و یک نفر را به عنوان کاندیدا معرفی می کردند حالا به این نتیجه رسیدند، بهتر و درست هم این است که به نظرات شهرها توجه شود. در واقع این دستاورد جبهه مردمی نیروهای انقلاب تا به حال محسوب می شود. امیدواریم بتوانند همایش های ماهیانه در بهمن، اسفند و فروردین را برگزار کنند.
با این توصیف های مثبتی که از جبهه مردمی مطرح کردید چرا جبهه پایداری به این مجموعه نپیوست یا حداقل از آن حمایت نکرد؟
بالاخره بحث جبهه پایداری این است که برخی دوستان اظهارنظری کردند که گویا کتی دوخته اند و می خواهند تن کسی کنند. یعنی بدون رایزنی با جبهه پایداری خودشان این مجموعه را شکل دادند، البته جبهه پایداری مخالفت نمی کند تلاش جبهه پایداری هم ایجاد وحدت و تعیین مصداق واحد است به همین جهت سکوت جبهه پایداری در این مرحله حمل بر رضایت آنها از روند فعلی است.
آقای سیدحسین نقوی حسینی همکار شما در مجلس و عضو جبهه پایداری اخیرا گفته جبهه مردمی نیروهای انقلاب تنها راه اصولگرایان برای رسیدن به وحدت نیست، شما چه نظری دارید؟
بله ما هم همین عقیده را داریم که جبهه مردمی نیروهای انقلاب تنها راه رسیدن اصولگرایان به وحدت نیست. فعلا در این شرایط راهکار مناسبی است. نیروهای مخلصی نیز در جبهه مردمی حضور دارند بنابراین به نظر خیلی از اعضای منتسب به جبهه پایداری گذاشتن فرصت برای دوستان و آزاد گذاشتن میدان برای تلاش بیشتر و رسیدن به توافق حداکثری کمک بزرگی برای تحقق وحدت است.
پس تنها راهکار رسیدن اصولگرایان به وحدت نیست؟
بله نیست، استفاده از تجربیات بشری و رایزنی ها ممکن است راهکارهای جدیدتر و بهتری را به وجود آورد. باید تلاش کرد طیف گسترده ای از اصولگرایان را مجاب کنیم در انتخابات کسی را به عنوان نامزد مورد حمایت خود معرفی کنند که دغدغه اصلی اش حفظ آرمان های انقلاب و رفع مطالبات مردم در زمینه بیکاری و معیشتی است.
گفته می شود، گروه هایی همچون جبهه پایداری که هنگام تشکیل جبهه مردمی به مشورت گرفته نشدند، خودشان بیایند و یک مکانیزم کارآمدی را تعریف کنند، این تحلیل چقدر می تواند محل اعتنا باشد؟
من امکان این را رد نمی کنم اما معتقدم فرصت چندانی نیست و ما زمان را داریم از دست می دهیم.
اما یکی از هفکران همسو با جبهه پایداری به خبرآنلاین گفت تا 2 هفته آینده یک مکانیزم جدید و مستقل ایجاد وحدت و همگرایی میان اصولگرایان اعلام موجودیت خواهد داشت اما در مقابل جبهه مردمی قرار نمی گیرد بلکه مکمل آن خواهد بود. این جبهه جدید چقدر می تواند به رقابتی که اصولگرایان می خواهند با آقای روحانی داشته باشند کمک کند و به موقعیت آنها قوت ببخشد؟ و چقدر می تواند عکس آن به فضای انشقاق بین این جریان دامن بزند؟
اینکه گفتند مکمل است یعنی تناقض و تضادی با جبهه مردمی ندارد و می خواهد به سیاستی که آقایان برای اعتنا به نظرات شهرستان ها و نخبگان شهرستانی دارند کمک کند. این اتفاق مبارکی است و تا حالا نبوده و فکر می کنم نظرات تکمیلی عزیزان هم در همین راستا باشد که به کشف مصداق برتر و اصلح کمک کنند.
به نظر شما کاندیداهایی که قبلا تجربه شدند می توانند برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 رأی آوری داشته باشند، برخی معتقدند باید روی کاندیداهای جدید سرمایه گذاری شود نظر شما چیست؟
نظر من هم همین است چون رقبا حواشی پیرامون کاندیداهای قبلی را تشدید خواهند کرد بنابراین اگر شخصیت های تجربه نشده وارد شوند این حواشی را ندارند که رقیب بخواهد از آن بهره گیرد و با بزرگنمایی موضوعات حاشیه ای موقعیت خود را نزد افکار عمومی بهبود ببخشد. با توجه به اندک زمان باقی مانده اگر نامزد جدید مورد حمایت قرار گیرد رقیب فرصت حاشیه سازی برای او ندارد. در کل معتقدم قحط الرجال نیست الحمدالله ایران عزیز پر از استعدادهای بزرگ و خلاقی است که می تواند در عرصه سیاست هم اثرگذار باشند چون در بدنه های مدیریتی مختلف کار کردند بنابراین ما نباید تمام توجه خود را به چند کاندیدای مشهوری معطوف کنیم که قبلا آمدند و به هر دلیل حق یا ناحق حواشی برای آنها درست شده است. اگر اصولگرایان به این نتیجه برسند و بتوانند یک چهره جدید را معرفی کنند جذابیتش از لحاظ رأی آوری برای مردم نیز بیشتر خواهد بود.
نظرتان درباره این تحلیل که سبد رأی شخصیت هایی همچون سعید جلیلی و قالیباف مشخص است و اگر سال 96 هم کاندیدا شوند رأی بیشتری نمی آورند چیست، موافق هستید یا مخالف؟
خیر، من می گویم اگر آقای جلیلی فرصت بیشتری در سال 92 برای تبلیغات داشت حتما میزان رأی آوری اش بیشتر بود. آقای جلیلی وقتی اعلام کاندیداتوری کرد فرصت کمی برای تبلیغات در اختیار داشت ضمن آنکه در انتقال دیدگاه ها و نظراتش به مخاطب نتوانست موفق باشد. الان نسبت به سال 4 سال پیش وقتی سخنرانی هایش را می بینم و گوش می دهم توانمندتر شده است و راحت تر صحبت می کند و دیدگاه هایش را می گوید بنابراین این طور نیست که اگر آقای جلیلی آمد و روی نامزدی او توافق شد در سطح همان 4 میلیون سال 92 رأی بیاورد.
آقای قالیباف چه طور؟
آقای قالیباف با توجه به حواشی که برای او درست شد قبل از اینکه اعلام حضور کند با پرونده های مربوط به املاک نجومی و حادثه تلخ پلاسکو سعی کردند بیشترین هجوم را نسبت به او انجام دهند به نحوی که از حضور در صحنه رقابت منصرفش کنند. در مجموع این تحلیل ها و بحث ها روی بخشی از آرای مردم اثر خواهد داشت بر همین اساس فکر می کنم اگر روی قالیباف وحدت نظر شود می توان امیدوار بود منتها اگر در کنار قالیباف نامزدهای مستقل وارد شوند نمی توانیم روی موفقیت قالیباف اطمینان صد درصدی داشته باشیم.
یعنی شما می گویید آرای قالیباف نسبت به سال 92 ریزش کرده است؟
در بین قشر خاکستری که تعیین کننده مهم توفیق کاندیدا هستند متأسفانه این ریزش را داریم.
شما صریح گفتید اگر آقای جلیلی بیاید نسبت به سال 92 آرایش بیشتر می شود اگر آقای قالیباف بیاید نسبت به سال 92 آرایش از 6 میلیون فراتر می رود یا کمتر می شود؟
آقای قالیباف آن 6 میلیون رأی را که حتما دارد حالا ما می خواهیم ببنیم چگونه می تواند بقیه آرا را جذب کند. بالاخره سال 92 ائتلافی بین آقایان قالیباف، حدادعادل و ولایتی وجود داشت و قرار بود یکی از آنها بماند و بقیه کنار بروند اما عمل نشد و فقط آقای حدادعادل به قول خود جامه عمل پوشاند، این خود به حیثیت قالیباف لطمه زد.
اما وقتی شما می گویید املاک نجومی و حادثه پلاسکو موجب ریزش آقای قالیباف می شود پس یعنی آرایش نسبت به سال 92 کمتر خواهد بود؟
نه فرض را بگذاریم که کاندیدای واحد اصولگرایان قالیباف باشد مطمئنا آرای او از مرز 6 میلیون رأی بیشتر خواهد رفت اما اینکه بتواند برنده انتخابات باشد محل تأمل و تردید است.